روزهاي منتهي به انتخابات سال 92، حتي اصولگرايان هم از دست محمود احمدي‌نژاد خسته شده بودند. به اعتراف خود اصولگرايان، احمدي‌نژاد در دور دوم، آن چيزي نبود که دقيقا اصولگرايان انتظار داشتند و حتي برايش برنامه‌ريزي کرده بودند. در ماجراي غيبت يازده روزه‌اش از دفتر رياست جمهوري، حتي زمزمه‌هايي درباره استيضاحش شنيده مي‌شد. آن هم از طرف مجلسي که بيشترين اصولگرايان را در تمام طول دوران‌هاي مجلس به خود ديده بود.

اگر نگاهي بيندازيم به تحرکات اصولگرايان گرچه در ظاهر چندان رغبتي براي حمايت از احمدي‌نژاد از خود نشان نمي‌دهند اما در زير پوست شهر براي احمدي‌نژاد تبليغات مي‌کنند. تجربه خوشايند پيروزي اصلاح‌طلبان در انتخابات 94 در سايه فعاليت در تنها فضاي در دسترس‌شان يعني فضاي مجازي، قابليت‌هاي بالفعل اين بستر را براي همگان به خوبي اثبات کرد. اين روزها اصولگرايان هم با فعاليت در شبکه‌هاي مجازي آنهم براي تخريب دولت، حسابي سرشان شلوغ شده است. يکي از همين افرادي که به خوبي در اين زمينه‌ها فعاليت مي‌کند، پرويز فتاح است؛ وزير پر مشکل دولت احمدي‌نژاد.

سال 92 سال کثرت کانديداهاي اصولگرا در انتخابات رياست جمهوري بود، از هر سوي اين جريان يک کانديدا پرچمش را بلند مي‌کرد. پايداري‌ها که طبل فرقه‌افکني‌شان در آن انتخابات بلندتر زده شده بود با چند گزينه احتمالي روبرو بودند. پرويز فتاح وزير دولت احمدي‌نژاد هم در بين آن گزينه‌ها بود. قرعه اما به نام او نيفتاد و جليلي کانديداي نهايي شد. فتاح مدتي بعد سکاندار ساختمان کميته امداد شد. شايد گمانه‌زني‌هاي سال 92 بستري بود که امروز او را گزينه احتمالي رياست جمهوري سال 96 کرده است. اما سيد پرويز فتاح با رد احتمال کانديداتوري اش در انتخابات رياست جمهوري آينده، به محمود احمدي‌نژاد توصيه کرده است اگر مي‌خواهد باز هم در انتخابات شرکت کند ابتدا اوضاع را خوب رصد و تحليل کند.

او با تاکيد بر اينکه من در وادي کانديداتوري براي انتخابات رياست جمهوري نيستم و قصد ورود به اين عرصه را ندارم، تصريح کرده است: «چرا بايد دنيا را با آخرت عوض کنم؟ حرکات و سکنات و وجنات من چطور شائبه کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري را ايجاد کرده است؟ نمي‌دانم آنها که تحليل‌هايي مي‌نويسند و اسم من سراپا تقصير را در اين رابطه مي‌برند چه فکري کرده اند.» اما با مراجعه به بعضي از کانالهاي تلگرامي‌اصولگرايان، کافي ست تنها چند خبر را بالا و پايين کنيد تا متوجه شويد اين شايعات از کجا آب مي‌خورد. آقاي وزير سابق به شدت در فضاي مجازي فعال شده است و يک تيم رسانه‌اي قوه حسابي دارد براي فتاح تبليغات مي‌کند. اين تبليغات به صورتي است که در جهت تخريب دولت خبرهايي منتشر و در نقطه مقابل تعريفاتي از فتاح منتشر مي‌شود.

کمال سجادي، سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري معتقد است: «تعداد بسيار اندکي از اصولگرايان هدف خود را تخريب دولت قرار داده و تلاش مي‌کنند تا دولت را تضعيف کنند اما واقعيت اين است که ما به هيچ وجه با تخريب دولت موافق نيستيم. اين موضوع در جبهه پيروان خط امام و رهبري مورد تاکيد قرار گرفته است. به هر حال آقاي روحاني با پشتوانه راي ملت به قدرت رسيدند و مقام معظم رهبري، اين انتخاب را تنفيذ کردند.»

اين حرف را اصولگرايان معتدلي مي‌زنند که معتقدند حسن روحاني يک اصولگراست و بايد از او حمايت کرد. از طرفي حجت‌الاسلام سيد‌مهدي طباطبايي، عضو جامعه روحانيت مبارز نيز درباره تخريبهايي که نسبت به دولت مي‌شود، گفته است: «موضوع يک دوره اي بودن دولت روحاني را يک شعار انحرافي مي‌دانم که از الان دارند مطرح مي‌کنند و مي‌خواهند به نتيجه ديگري برسند. ما مي‌گوييم هر رئيس‌جمهوري تجربه‌اي دارد و حالا 4 سال بعد بايد تجربه اي که بدست آورده را به کار بگيرد و اين سخت است که بگوييم 4 ساله شود. ضمن اينکه 8 سال هم براي کسي که خوب کار کند، کم است. بايد دوباره بتواند کانديدا شود که البته قانون مواردي در نظر دارداما اين تجربه حيف است که از بين برود.» آذر منصوري فعال سياسي اصلاح‌طلب درباره نااميد کردن مردم از دولت روحاني گفته است: «اين پراکنده کردن بذر ياس و نااميدي آثارش تنها متوجه دولت روحاني نيست، بلکه براي کل نظام است. کساني که امروز سعي مي‌کنند مردم را از کابينه يازدهم نااميد کنند اولين ضربه را به انتخابات و صندوق راي زده اند. اين دلواپسان به جاي تخريب اگر نسخه شفابخشي براي خروج از اين وضعيت دارند، ارائه کنند تا کشور بهتر از امروز اداره شود. آنها نمي‌دانند اين نااميد کردن بيشترين شکاف را بين دولت به معناي حکومت و ملت به وجود مي‌آورد که اگر اين شکاف اتفاق بيفتد اثرات آن متوجه منافع کلي نظام است.»

نقطه مقابل اصولگرايان، اصلاح‌طلبان قرار دارند که با تمام جفاهايي که ديده‌اند اما همچنان از حاميان پر و پا قرص حسن روحاني هستند. آنها بعد از اتفاقاتي که براي فراکسيون اميد در مجلس رخ داد و همچنين رئيس نشدن عارف در مجلس دهم، اما همچنان معتقدند بايد از روحاني حمايت کرد. حتي انتقادهايي هم به عملکرد دولت دارند اما از اين انتقادها به عنوان تيغي براي زمين زدن دولت استفاده نمي‌کنند.

علي شکوري‌راد دبيرکل حزب اتحاد ملت طي گفت‌وگويي با تاکيد بر اينکه دولت سابق عامل مشکلات کشور است، گفته: «ما منکر اينکه دولت در برخي زمينه‌ها ضعيف بوده و بهتر مي‌توانسته عمل کند، نيستيم. بارها اعلام کرده‌ايم که موضع ما در قبال دولت آقاي روحاني «اتحاد و انتقاد» است. اگر آقاي روحاني در کابينه ترميم انجام ندهد شرايط را براي حمايت اصلاح‌طلبان از خودش سخت‌تر مي‌کند. من نمي‌گويم در اين شرايط اصلاح‌طلبان از او حمايت نخواهند کرد اما مي‌گويم کار خيلي سخت مي‌شود. بسيج براي اخذ راي براي آقاي روحاني مشکل‌تر مي‌شود.» شکوري‌‌راد در پاسخ به اين سؤال که آيا عشق اصلاح‌طلبان به روحاني يک‌طرفه است، گفته: «اصلا عشقي از جانب ما به آقاي روحاني وجود ندارد؛ حمايت ما از آقاي روحاني يک حمايت کاملا عقلاني است. اصلا حمايت عاطفي نيست و عشق اينجا معنايي ندارد. ما ارزيابي مي‌کنيم و مي‌سنجيم و ادامه مي‌دهيم. آقاي روحاني هم هيچ‌وقت سعي نکرده است ما را نسبت به خودش علاقه‌مند کند. روزي هم که آقاي روحاني از رياست‌جمهوري کنار برود ممکن است هيچ‌گاه به ديدن او نرويم. آقاي روحاني همين الان هم که در مسند قدرت است روزهاي عيد در را باز نمي‌کند که کساني که از او حمايت مي‌کنند به ديدنش بروند. کاراکتر آقاي روحاني اين نيست که اساسا ارتباط گسترده برقرار کند».

از طرفي رئيس فراکسيون اميد در مجلس نيز با هشدار نسبت به اقداماتي که موجب سلب اعتماد مردم از نظام مي‌شود، گفته است: «مردم منتظر اقدامات دولت در برابر حقوق‌هاي نامتعارف هستند و البته نبايد اين معضل دستاويزي براي تخريب مديران و تسويه حساب‌هاي سياسي شود.» محمدرضا عارف در ديدار جمعي از مديران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي و سازمان تأمين اجتماعي با بيان اينکه اعتماد مردم به نظام اسلامي‌سرمايه ملي است نسبت به اقداماتي که موجب سلب اعتماد مردم از نظام مي‌شود هشدار داد و گفت: «وقتي يک جوان براي گرفتن وام دو ميليون توماني بايد ماه‌ها منتظر باشد و وقتي مي‌بيند مديري در اين نظام حقوق‌هاي آنچناني مي‌گيرد آيا به مانند گذشته به مسئولان اعتماد مي‌کند؟ مردم منتظر اقدامات دولت در برابر حقوق‌هاي نامتعارف هستند و البته نبايد اين معضل دستاويزي براي تخريب مديران و تسويه حسابهاي سياسي شود.» او بارها اعلام کرده است که نبايد از ماجراي فيشهاي حقوقي براي تخريب دولت استفاده کرد. همان چيزي که براي مدتي طولاني دستاويزي به اصولگرايان داده بود تا بتوانند حسابي دولت را زير لگدهاي تحقيرشان له کنند.

آيت‌الله موحدي کرماني، دبيرکل جامعه روحانيت مبارز گفته است: «فکر نمي‌کنم از احمدي‌نژاد حمايت کنيم. ما گزينه‌هاي جدي براي 96 داريم.» نکته جالب عدم حمايت بزرگان اصولگرا از احمدي‌نژاد به اين است که آنها بارها ثابت کرده‌اند غيرقابل پيش‌بيني‌اند و دقيقا برعکس آنچه که مي‌گويند عمل مي‌کنند. اينکه مي‌گويند از احمدي‌نژاد حمايت نمي‌کنند و يا بعضي‌هاي‌شان به صورت تلويحي و يا شفاف اعلام کرده اند از روحاني حمايت مي‌کنند، شايد ترفندي باشد براي اينکه بتوانند به راحتي به فعاليت‌هاي تبليغاتي‌شان ادامه دهند. سوال اين است که اگر قرار نيست از احمدي‌نژاد حمايت کنند پس چرا بدون اينکه تشري از سوي اصولگرايان به او وارد شود، به راحتي به فعاليت‌هايش ادامه مي‌دهد؟ سوال بعدي اين است که چرا اينهمه روحاني را تخريب مي‌کنند در صورتي که در حرف، خودشان را دشمن او نمي‌دانند؟