آمار خودکشی در مناطق مختلف جهان متفاوت است و نوسانات قابل توجهی دارد. بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی، بالاترین نرخ خودکشی در کشور های اروپای غربی از جمله بلاروس، لیتوانی و روسیه بوده و پایین ترین میزان خودکشی مربوط به مالدیو، در آسیای جنوب شرقی می شود. با وجود اینکه نرخ خودکشی در ایران از اغلب کشور های غربی پایین تر است ولی همچنان از سایر کشور های خاورمیانه بالاتر است و با حدود 500 مورد در سال به یکی از آسیب های اجتماعی رو به رشد در ایران تبدیل شده است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر خودکشی منجر به فوت در میان روستاییان حدود ۵۰ برابر بیشتر از شهرنشینهاست که میتواند به دلیل عدم دسترسی به مراکز درمانی، یا عدم تشخیص یا سطح سواد پایین باشد. همچنین دیده شده است که در افراد جوان و نوجوانی که اقدام به خودکشی می کنند، بیکاری و سوء مصرف مواد بیشتر است. فقر، بیکاری، عدم دست یابی به موفقیت در نیل به آمال و آرزوهای فردی یا نقشها و موقعیتهای مطلوب اجتماعی نیز میتوانند زمینه ساز بروز و پیدایش اختلالات روانپزشکی مانند افسردگی باشند و در موارد شدید افسردگی، فرد دچار افکار ناامیدی شدید بشود و افکار خودکشی پیدا کند و اقدامات خطرناکی را نیز انجام دهد.
در این خصوص، با آقای علی اسدی، روانشناسی بالینی و معاون فنّی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، و همچنین دکتر مریم عبّاسی نژاد، کارشناس این دفتر ، و آقای مهرداد کاظم زاده عطوفی، روانشناس بالینی، گفت و گوهایی انجام داده ایم.
کسی که خودکشی می کند لزوما قبانی جامعه نیست
آقای علی اسدی، معاون فنّی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در گفت و گو با "مردم سالاری" با اشاره به آمار خودکشی در سایر کشورهای جهان و همچنین کشورمان گفت: در کشورهای دیگر، آمار خودکشی به عددی بین 12 تا 22 نفر در هر صدهزار نفر نیز رسیده است و در حال حاضر، آمار خودکشی در ایران پایین تر از میانگین آن در جهان است، و حدود 3 نفر در هر صدهزار نفر در ایران جان خودشان را به علت خودکشی از دست می دهند، که طبیعتا این عدد، بر اساس داده های قطعی و مستند محاسبه شده است.
وی با اشاره به میانگین سنّی افرادی که اقدام به خودکشی در کشور می کنند، گفت: آمار سال گذشته نشان می دهد که در سنین بین 15 تا 25 سال، تعداد موارد اقدام به خودکشی بیشتر از سایر گروه های سنی بوده، اما در بین تعداد کمتری از افراد 35 تا 45 ساله ای که اقدام به خودکشی کرده اند، نسبت آنهایی که جان خود را متاسفانه از دست می دهند بیشتر است. معاون فنّی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: در افراد جوان و نوجوان، بدتنظیمی خلق(mood dysregulation) و رفتارهای تکانشی (impulsive behavior)بیشتر است و همین امر سبب می شود که آمار اقدام به آسیب به خود و اقدام به خودکشی نیز در آنها بیشتر باشد. وی اذعان کرد: در این گروه سنی، تصمیمات هیجانی و ناگهانی بیشتر رخ می دهد. افراد با خصلت های تکانشی، اغلب در فاصله زمانی کوتاه می خواهند به نتیجه برسند و بدون اینکه به عواقب آن تصمیم درست فکر کنند. از سوی دیگر ، نوجوانان و جوانان به نسبت بزرگسالان و میان سالان، کمتر یاد گرفته اند که چگونه با ناملایمات، ناراحتی ها، و تغییرات طبیعی خلقی سازگاری(coping) پیدا کنند.
اسدی در مورد ارتباط فقر با خودکشی بیان کرد: عوامل بسیاری در شکل گیری و پیدایش اختلالات سلامت روان تاثیر دارند که از آن بین، یکی از آنها می تواند محرومیت اقتصادی باشد، اما رابطه علّی و معلولی بین آنها نیست و از طرف دیگر دیده شده است که افراد زیادی هم وجود دارند که از لحاظ اقتصادی در شرایط مناسبی نیز قرار دارند ولی به طور مثال، شبکه ارتباطات خانوادگی و اجتماعی مناسبی ندارند، که این هم می تواند باعث افزایش احتمال ابتلا به افسردگی و اقدام به خودکشی شود.
وی درمورد آمار خودکشی در شهرهای مختلف کشور گفت: هنوز آمار مشخص و دقیقی در این زمینه نداریم و نمی توانیم به تفکیک، آمار خودکشی را در شهرها بیان کنیم. البته مشاهده شده که میزان خودکشی در غرب کشور بیشتر از مناطق دیگر است و در شمال کشور میزان خودکشی کمتری دیده می شود.
معاون فنّی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد درمورد پیشگیری از خودکشی می گوید: برنامه های پیشگیری اولیه و ثانویه از خودکشی در نظام سلامت کشورمان تعریف شده و در حال اجرا است، که البته اخبار اخیر نشان می دهد که این برنامه ها باید با تمرکز و جدیّت بیشتری پیگیری شود. پیشگیری اولیه، مربوط می شود به زمانی که باید از اقدام به خود کشی افراد جلوگیری بشود و افرادی که در معرض ابتلا به بیماری هایی مثل افسردگی قرار دارند، شناسایی شوند و تحت آموزش های روان شناختی و آموزش مهارت های زندگی (کنترل خشم، مدیریت استرس، سازگاری، مهارت های ارتباطی) قرار گیرند. در پیشگری ثانویه، پیگیری فعالانه صورت می گیرد و افرادی که قبلا در شرح حالشان بیان نموده اند که افکار یا برنامه های خودکشی دارند، و یا سابقه اقدام به آن را داشته اند، خودکشی می کنند یا به شکل های مختلف قصد انجام آن را داشته اند، شناسایی و در سیستم ثبت می شوند و البته در این فرایند، وجود حمایت از طرف خانواده بسیار کمک کننده است.
آقای اسدی در مورد خودکشی در میان دانش آموزان بیان کرد: متاسفانه این پدیده در میان دانش آموزان نیز مشاهده شده است. مهمترین کاری که می توان برای دانش آموزان انجام داد این است که به آنها مهارت های زندگی و خود مراقبتی را بیاموزیم و به خانواده های نوجوانان دارای مشکلات رفتاری و خصلت های تکانشی بیشتر، مهارت های فرزندپروری بیاموزیم تا بتوانند تعامل سازنده و غیر تخریب کننده ای با نوجوان خود داشته باشند.
وی افزود: هنوز به مرحله ای نرسیده ایم که خودکشی به مرز اپیدمی برسد. گاهی خودکشی ها در نوجوانان به صورت تقلیدی و به دنبال پخش اخبار توام با شور و هیجان و دراماتیزه کردن اخبار مربوط به خودکشی های خاص، بدون بررسی سبب شناسی آنها رخ می دهد.
معاون فنّی دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد در مورد خودکشی های اخیر گفت: آمارها نشان می دهد که اغلب کسانی که دست به خودکشی زده اند، اغلب در فاصله یک ماه قبل از آن به یک دلیل دیگر به یک پزشک مراجعه کرده بودند، لذا یکی از برنامه های این دفتر این است که در قالب برنامه سلامت روان جامعه نگر، تعامل با پزشکان عمومی بیشتر شود تا در صورت وجود هر گونه شکی در مورد احتمال آسیب زدن فرد به خود، بیماران را به موقع ارجاع دهند.
علی اسدی درخصوص انتشار اخبار و عکس های منتشر شده از فرد متوفی و قهرمانانه جلوه دادن اقدامش در پایان دادن به زندگی اش، و احیانا او را قربانی اجتماع نشان دادن، اظهار داشت: در پی این اقدامات غلط رسانه های گروهی، نوجوان یا جوان به اشتباه تصور خواهد کرد، پایان دادن به زندگی، عاقبت طبیعی یک فرد تحت فشار اجتماعی است و خودکشی رفتاری مورد تشویق رسانه ها و سبب شهرت او خواهد شد.
مراقب خودکشی های تقلیدی باشیم
دکتر مریم عباسی نژاد، روانپزشک، و کارشناس دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت هم در این زمینه می گوید: در سبب شناسی خودکشی، اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی اساسی در صدر علل قرار دارند و در رده های بعدی، اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد، اختلالات شخصیت، یا دوره های افسردگی شدید اختلال دوقطبی قرار دارند..
به گزارش جمع نو، این روانپزشک در خصوص خودکشی می گوید: این که یک فرد خودش بخواهد به زندگی خودش پایان بدهد، نشان دهنده این است که فرد مهارت های سازگاری مناسبی با محیط اطراف خود را ندارد یا به علت بروز افسردگی شدید موقتا از دست داده است و در جهت رفع درد و رنج و یا کاهش اضطراب کارهایی را انجام می دهد که راهگشا نیستند. افکار خودکشی در حقیقت فریاد برا ی کمک خواهی هستند. همچنین فردی که اعتیاد به مواد مخدر دارد، در فواصل بین مصرف مواد، ولع و بیقراری شدیدی برای تامین ماده مورد مصرف دارد، که ممکن است فرد را به قدری دچار تنش کند که به صورت تکانشی درست به خودکشی بزند، یا اینکه در اثر سو مصرف مواد، دچار اختلال افردگی شده باشد.
عباسی نژاد تصریح کرد: به هر دلیلی که فردی خودکشی کند، حتی اگر به دنبال رکود شدید اقتصادی در یک کشور (مثل دوره دپرشن در سالهای 1930 آمریکا) یا قرار گرفتن در متن بحران های اجتماعی باشد، می توان به جرأت گفت که این فرد از سلامت روان برخوردار نبوده، به این معنی که یا مبتلا به یکی از اختلالات روانپزشکی یا درگیر یک بحران (crisis) بوده است.
وی به دلایل خودکشی اشاره کرد و گفت: خودکشی دارای ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی است و و عوامل تنش آفرین در زندگی مثل مشکلات مالی، مشکلات احتماعی، ناامیدی اجتماعی، ناپایداری شغلی و حتی نارضایتی سیاسی صرفاً می توانند به عنوان جرقه ای در انبار کاه عمل کرده و موجب کاهش شدید خلق و تقویت این افکار در فرد شوند.
کارشناس دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیادد وزارت بهداشت با اشاره به آمار خودکشی در کشور گفت: آمار اختلالات روانپزشکی در کشور ما (مثل افسردگی) مشابه آمار جهانی است، یعنی به صورت تخمینی می توان گفت که بین 8 تا 12 درصد افراد در طول زندگی شان به یکی از انواع افسردگی مبتلا خواهند شد. اما در کنار این تشابه در شیوع افسردگی، در نظر داشته باشیم که میزان خودکشی منجر به فوت در کشور ما بسیار کمتر از میانگین جهانی است.
مریم عباسی نژاد در مورد ثبت نشدن آمار خودکشی در کشور بیان کرد: باید در نظر گرفت که برخی از خودکشی ها نیز ثبت نمی شود و این آمار تنها مربوط به خودکشی هایی است که دیده و ثبت گردیده است. به دست آوردن آمار دقیق به دلیل گزارش دهی ناقص توسط همراهان بیمار کار مشکلی است.
وی تصریح کرد: در مورد شیوع رو به افزایش میزان اعتیاد، ابتلا به ایدز، خودفروشی و سایر آسیب های احتماعی که در جامعه وجود دارد، رسانه ها من باب اعلام هشدار، خوب هست که به اختلاف آمار رسمی و غیر رسمی اشاره داشته باشند، اما در مورد گمانه زنی رسانه ای در خصوص افزایش آمار خودکشی، ماجرا برعکس است! یعنی اگر رسانه ها به دراماتیک کردن قصه افرادی که خودکشی کرده اند بپردازند، نه تنها کمکی به کاهش آمار خودکشی نمی کند، بلکه ممکن است در مواردی، موجب افزایش پدیده خودکشی های تقلیدی (copycat suicides) به خصوص در نوجوانان نیز بشود. آنچه که به مردم جامعه امروزی ایران کمک می کند این است که به دنبال شنیدن اخبار مربوط به خودکشی در ملا عام، رسانه ها در یک اقدام هم گام با یکدیگر، مخاطبان را به توجه بیشتر به امر پیشگیری در سلامت روان توجه دهند و در جهت ارتقاء سطح سواد سلامت مردم بکوشند تا نهاد های ارائه کننده خدمت در این خصوص نیز بتوانند خدمت خود را به دست خد مت گیرندگان نیازمند برساند.
هرگونه نشانه ای در کلام و رفتار فرد یا هرگونه تهدید به خودکشی باید جدی گرفته شود و فرد باید در اسرع وقت به پزشک عمومی یا روانپزشک ارجاع داده شود، و از شروع مشاوره و روان درمانی برای این افراد بدون ویزیت و غربالگری توسط پزشک باید به جد اجتناب نمود، که البته این را علاوه بر خانواده ها، همکاران ما در سایر گروه های پزشکی و سایر اعضای محترم تیم های ارائه دهنده خدمات سلامت و سلامت روان درمانی باید رعایت کنند.
کارشناس دفتر سلامت روانی و اعتیاد وزارت بهداشت در پایان بیان کرد: مهمترین نکته ای که اغلب نادیده گرفته می شود این است که اقدام به خودکشی نه تنها یک رفتار ناهنجار، و مغایر با سلامت می باشد، بلکه در ضمن، ناسازگارانه، نابالغانه، غیر شجاعانه و غیر قهرمانانه است.
رابطه مواد مخدر و روانگردان با خودکشی
مهرداد کاظم زاده عطوفی، روانشناس بالینی نیز گفت: اولین و شایع ترین عامل خودکشی در جوامع بروز و وجود افسردگی است که در موارد شدید آن، ممکن است فرد افکار خودکشی نیز داشته باشد . وی در ادامه اظهار داشت: در برخی از اختلالات شدید روانی هم هست که در آن افراد تحت تاثیر افکار ناکارآمد جدی قرار می گیرند و بعضا این افراد دچار هذیان می شوند و بعضی وقت ها دچار توهم هم می شوند. بیمارها تحت تاثیر هذیان ها و توهمات خود قرار می گیرند و دستوری را دریافت می کنند که باید خودکشی کنند، که البته این گونه موارد شیوع زیادی ندارد. این روانشناس بالینی در خصوص خودکشی تحت تاثیر مواد مخدر، بیان کرد: یک گروه دیگری که خودکشی می کنند افرادی هستند که تحت تاثیر مواد مخدر یا محرک قرار می گیرند و در این افراد اقدام به خودکشی کمتر مشاهده می شود مگر کسانی که معتاد به مواد مخدر هستند و بعد از چندسال نشانه های افسردگی و اختلالات روانی را پیدا می کنند. وی تصریح کرد: شایع ترین افرادی که دست به خودکشی می زنند افرادی هستند که سوء مصرف به داروهای محرک یا داروهای روان گردان دارند. داروهای محرک یا روان گردان داروهایی هستند که به دلیل آسیبی که به سیستم عصب شناختی افراد می زنند، فرد از نظر روانی و ارتباطش با دنیای خارج و اطراف و واقعیت از میان می رود و در این گروه نیز مساله خودکشی نیز دیده می شود.کاظم زاده عطوفی به بیماری های خلقی که موجب خودکشی می شود، بیان کرد: گروه دیگری نیز هستند که خودکشی در آنها نیز شایع است، این گروه افرادی هستند که فشار های روانی یا تروما را تجربه می کنند، این فشارهای روانی به اندازه ای شدید است برای افراد که نمی توانند با آن کنار بیایند و حل کنند و آنها نیز به دلیل مسایل خلقی که در آن مقطع زمانی پیدا کرده اند، رفتار خودکشی را در پیش می گیرند.
وی تصریح کرد: آنچه که مهم است این است که ما به یاد داشته باشیم که خودکشی یک رفتار است که براثر عللی که من اشاره کردم معمولا بروز می کند و در این وضعیت که فرد خودکشی می کند اساسا ذهن فرد نسبت به آینده اش بسته است و هیچ امیدی نسبت به آینده خود ندارد. این روانشناس بالینی در مورد آمار خودکشی در کشور گفت: درخصوص مصرف مواد و رابطه دقیق آماری آن با موارد خودکشی آمار دقیقی را نداریم. ولی مطمئنم که این آن مواردی هست که رو به افزایش است. یکی از نگرانی هایی که وجود دارد در میان جوان ها و نوجواناین است که سوء مصرف مواد دارند و گزارش هایی را در این زمینه داریم.وی در ادامه بیان کرد: افرادی هستند که در پی نوسانات خلقی به صورت تکانشی تصمیم می گیرند که خودکشی کنند و به همین دلیل شاید مواد مخدر و مشروبات الکی را با هم مصرف کنند که این اقدام موجب مرگ های ناگهانی خودخواسته ممکن است بشود. در مصرف مواد ممکن است افراد overdose کنند که البته این اقدام نیز آگاهانه صورت می گیرد، اما لزوماً به قصد مرگ نبوده است و در بین دانش آموزان و دانشجویان این امر را بیشتر مشاهده می کنیم. وی درخصوص ارتباط محرومیت اقتصادی و میزان خودکشی بیان کرد: خودکشی را نمی توان به موضوع محرومیت مرتبط دانست، به این دلیل که خودکشی می تواند در سطح شهر شایع بشود و اپیدمی بشود که سابقه آن را نیز در کشور به شکل های متفاوت داشته ایم. رفتارهای خودکشی هم اکنون به این دلیل است که افراد راهکارهای مقابله با مشکلات را از دست داده اند و نمی توانند با موقعیت های استرس زا مقابله کنند و وقتی درگیر یک بحران می شوند، راهی را که به صورت جدی به آن فکر می کنند خودکشی است.کاظم زاده عطوفی با اشاره به آموزش مهارت های زندگی اظهار کرد: در رابطه با موضوع سلامت بهتر است که مهارت هایی را آموزش ببینیم، که به آن مهارت های زندگی می گویند. مهارت زندگی شامل مدل برقراری ارتباط موثر ، مدیریت استرس، مدیریت خشم، مدیریت هیجانات منفی مثل افسردگی، حل مسئله، تفکر خلاق و همدلی است و براساس روش های آموزشی که وجود دارد، و کارگاه های آموزشی فرد یاد می گیرد که چگونه با چالش ها رو به رو شود و آن مشکلات را حل کند. وی در ادامه بیان کرد: مصرف مواد را معمولا کسانی انجام می دهند که در بحران هایی مانند شکست عاطفی، شکست شغلی، شکست تحصیلی و.. قرار دارند. اینها ذهنشان مشغول می شود و خلقشان به هم می ریزد و به خاطر اینکه افکار آزار دهنده خود را کنار بگذارند، به مصرف مواد روی می آورند. این چرخه دنبال می شود و کسانی که نمی توانند تعارضاتشان را با خود یا دیگران حل کنند و توانایی مقابله با بحران را ندارند، به آسانی وقتی تحت یک فشار روانی قرار می گیرند و علائم خلقی و رفتاری را نشان می دهند، مستعد خودکشی هستند و امری که بسیار مهم است و باید در برنامه های پیشگیری حتما به آن توجه کرد، بحث باورهای دینی است. این روانشناس بالینی درباره تاثیر باورهای دینی برکاهش میزان خودکشی گفت: چیزی را در کلینیک ما بسیار می بینیم این است که برخی از افراد تفکر خودکشی به سراغشان می آید ولی به دلیل آن باور های دینی که دارند، اقدام به خودکشی نمی کنند. وی ادامه داد: کارگاه ها و مجموعه های آموزشی در تمام کشور وجود دارد، ولی باید در جاهای معتبر افراد را آموزش بدهند و رویکرد آنها، رویکرد توسعه سلامت باشد. متاسفانه اخیرا این حوزه، حوزه تجاری نیز شده است، و افرادی که در این کارگاره ها شرکت می کنند، طبیعتا بعد از یک مدّتی در مقابله با چالش های زندگی شان توانمند تر می شوند و نشانه های خلقی و علایم افسردگی را می شناسند و یاد می گیرند که چگونه آنها را مدیریت کنند. کاظم زاده عطوفی با اشاره به میزان خودکشی در کشور، اظهار داشت: اپیدمی خودکشی در کشور وجود ندارد، و ما الان با این موضوع روبه رو هستیم که به تعداد و میزان خودکشی افزوده می شود و موارد خودکشی های بیشتری گزارش می شود. وی ادامه داد: به نظر من افزایش میزان خودکشی وجود دارد به این دلیل که مجموعه عواملی که می تواند موجب نارضایتی و افسردگی و ناکامی شود، رو به افزایش است. اگر به گذشته نگاه کنیم، مشکلات و چالش هایی که افراد را درگیر خود می کرد، مسایل محدودتری بودند، مثل مسائل و مشکلات تجاری یا مشکلات تحصیلی بسیار مهم و یا ناکامی در تجربه ازدواج ، ولی امروز عواملی که می تواند ناکامی در افراد ایجاد کند، عوامل خیلی پیش پا افتاده تری هستند. وی به آستانه تحمل افراد اشاره کرد و گفت: وقتی برای یک نوجوان موبایل نمی خرند، به اندازه ای آستانه تحمل نوجوان پایین است که نمی داند که چگونه هیجان منفی را مدیریت کند و در آن زمان فرد دچار احساس ناکامی شدید می شود. حتی در برخی مواقعی وقتی یک رابطه دوستانه و مدرسه ای بهم می خورد، فرد سریعا احساس ناکامی می کند و دست به این اقدام می زند. دلیل افزایش خودکشی در کشور ما این است که دلایل و عوامل خودکشی به دلایل ریز ریزی تقسیم شده اند که این ها باید از لحاظ نگرشی و ارزشی مدیریت شود. کاظم زاده عطوفی با اشاره آموزش هایی که باید توسط آموزش و پرورش داده شود، بیان کرد: باید در نظر داشته باشیم که اولین جایگاه برای آموزش، نظام آموزش و پرورش است ولی متاسفانه آموزش و پرورش در این راستا خوب عمل نکرده است، درصورتی که در کشورهای پیشرفته این آموزش ها از پیش دبستانی به بچه ها داده می شود و تا پایان دبیرستان این آموزش ها ادامه دارد. وی ادامه داد: فرد وقتی این دوره ها را می گذارند در حقیقت توانمند می شود و می تواند چالش های زندگی را برطرف کند.
گزارش : مرضیه آزادی