هنوز کسی از اصولگرایان جسارت بیتوجهی به نقش جامعتین را ندارد. حداد عادل میگوید اگر جامعتین جلیلی را به عنوان گزینه نهایی برگزیند، آنها حمایت خواهند کرد و ولایتی تاکید دارد که تصمیم نهایی در عرصه انتخابات به نظر جامعتین بستگی دارد. این را ولایتی دوم خرداد گفته بود، اما زمان زیادی برای راستیآزمایی ادعای او لازم نبود.
افول اقتدار قدیمیترین تشکل روحانی ایران روند تازهای یافته است. در کشاکش اصولگرایان برای فراچنگ آوردن جایگاه فرد دوم مملکت آنچه گویی اعتباری ندارد، نظر «جامعتین» است. اگر روزگاری آنها پیش از آغاز رقابت انتخاباتی مرجع اصولگرایان خوانده میشدند و بعد در روند منتهی به انتخابات مجلس، دو سه لیست اصولگرا که هر یک به دیگری چنگ و دندان نشان میداد منتشر میشد، حالا دیگر بیشتر کاندیداهای اصولگرا ترجیح میدهند، مبارزات انتخاباتی خود را بیچشمداشت این دو تشکل روحانی به پیش ببرند. به گزارش پایگاه خبری فریادگر، انتخابات ۹۲ به مجالی تبدیل شده تا کمرنگ شدن نقش جامعه روحانیت مبارز برای جریان اصولگرا نمایان شود. قدیمیترین تابلوی جناح راست رو به فرسودگی میرود.
شوک خروج ابوترابی از صحنه
زمانی که ائتلاف ۵ گانه میان اعضای جناح راست سنتی شکل گرفت، دو تن از این ۵ تن، از اعضای جامعه روحانیت مبارز بودند، پورمحمدی و ابوترابی. با این حال ابوترابی از فروردین ماه اعلام کرده بود که کاندیدای جامعه روحانیت مبارز نیست. اما در آستانه نامنویسی از کاندیداها، در حالی که کشاکش بر سر گزینه نهایی ادامه داشت و به نظر میرسید متکی و باهنر از رقبا پیش افتاده اند، نام ابوترابی به عنوان گزینه نهایی معرفی شد.
برخی از ناظران بر این باور بودند که انتخاب ابوترابی به نظر مستقیم آیت الله مهدوی کنی ربط داشته است. موسی پور دبیر ائتلاف با رد این نظر گفت ائتلاف با جامعه روحانیت مبارز جلسه داشته، اما در آن جلسه خروجی ائتلاف تعیین نشده و روز بعد این تصمیم اتخاذ شده است. شایعات تا جایی بالا گرفت که سیدرضا تقوی رسماً اعلام کرد ابوترابی کاندیدای جامعتین نیست. با این حال عمر کاندیداتوری ابوترابی رو به رقابت نبود و در آستانه اعلام نظر شورای نگهبان وی به درخواست نمایندگان از کاندیداتوری انصراف داد. انصرافی که منابع آگاه دلیل آن را عدم احراز صلاحیت وی در شورای نگهبان میدانستند. کسی که در افواه پیچیده بود نظر آیت الله مهدوی کنی به او مثبت است، به نحو تاملبرانگیزی از صحنه خارج شد.
احترام زبانی، وظیفه همگانی
هنوز کسی از اصولگرایان جسارت بیتوجهی به نقش جامعتین را ندارد. حداد عادل میگوید اگر جامعتین جلیلی را به عنوان گزینه نهایی برگزیند، آنها حمایت خواهند کرد و ولایتی تاکید دارد که تصمیم نهایی در عرصه انتخابات به نظر جامعتین بستگی دارد. این را ولایتی دوم خرداد گفته بود، اما زمان زیادی برای راستیآزمایی ادعای او لازم نبود. دو روز بعد خبر لغو جلسه ائتلاف پیشرفت با جامعتین منتشر شد. سایت سرزندگی خبر داد که نشست هماندیشی جامعتین با اعضای ائتلاف ۲+۱ با هدف تصمیمگیری نهایی در خصوص نامزد ائتلاف به دلیل عدم حضور علی اکبر ولایتی برگزار نشد. نشستی که بنا بود به میزبانی آیت الله مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق برگزار شود و لغو اینگونهی نشست حتی دلخوری و انتقاد آیت الله را در پی داشته است.
در جدیدترین تحول، زمانی که خبرنگاران از ولایتی درباره موضوع نشست آتی ائتلاف پیشرفت با آیتالله مهدوی کنی در روز جمعه پرسیدند، وی مسئله تعیین خروجی ائتلاف را منتفی دانست و گفت: «ما خدمت آیتالله مهدوی کنی میرسیم تا از رهنمودهای ایشان بهره ببریم تا همه کسانی که در حوزه اصولگرایی هستند آنچه که مصلحت باشد بدست بیاورند». او که ظاهراً عزمش را جزم کرده در انتخابات شرکت کند، نمیخواهد خدشهای در احترام زبانیش به شیخ اصولگرایان وارد شود.
کاندیداهایی که از ما نیستند
در عین حال یکی از رفتارهای جامعه روحانیت مبارز در انتخابات اخیر بیاعتنایی به کاندیداتوری سه عضو ارشد تشکلش بوده است. حسن روحانی، اکبر هاشمی رفسنجانی و ابوالحسن نواب، هر سه از اعضای جامعه روحانیت مبارز در انتخابات یازدهم نامنویسی کرده اند، اما کوچکترین تحرکی از سوی جامعه روحانیت مبارز برای حمایت از آنها دیده نشد.
اگر هنوز هم به پایگاه اطلاعرسانی جامعه روحانیت مبارز مراجعه کنید نام این سه تن در میان کادر مرکزی جامعه روحانیت دیده میشود: هاشمی رفسنجانی به عنوان عضو موسس و عضو شورای مرکزی، حسن روحانی به عنوان عضو هیئت داوری و ابوالحسن نواب به عنوان عضو شورای مرکزی. احمد سالک، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، کاندیداتوری نواب را نظر شخصی وی خواند و گفت ربطی به جامعه روحانیت مبارز ندارد.
ظاهراً زخمها و شکافهای ۸۸ هنوز در میان این تشکل زنده است. زمانی که برخی از اعضای فعال نظیر اکرمی و نواب به موسوی گرایش داشتند و برخی دیگر نظیر شجونی به احمدینژاد. سکوت جامعه روحانیت مبارز دیری نپایید، چرا که آیت الله مهدوی کنی یک تنه به میدان آمد و در حمایت از محمود احمدینژاد بیانیه صادر کرد. اتفاقی که مشابه آن برای تشکل برادر در قم افتاد، جایی که آیت الله یزدی با نادیده گرفتن اختلاف نظر اعضا حکم به حمایت از احمدینژاد داد.
آن ماجرا شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز را چنان به سراشیبی انداخت که بعضی از اعضا میگفتند جلسات تشکیل نمیشود یا مدتهاست به جلسهای نرفته اند. شاید برخی میخواستند بگویند جامعه روحانیت مبارز به آیت الله مهدوی کنی تقلیل یافته و اتفاقات این روزها گویی خبر از این میدهد که روزگار او سپری شده است.