این انتخابات از هر نظر عجیب است. به هر بعد انتخابات آتی مینگریم عجایب آن هویدا میشود. یکی از بعدهای مهم آن این است که به نظر بازنده و پیروز آن پیش از برگزاری انتخابات و رای گیری مشخص شده است. باریْْ؛ همین الان نیز میتوان گفت چه کسی سرافراز شده و چه کسی سرافکنده.
پیام رد صلاحیت هاشمی
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، حضور هاشمی در انتخابات در دقیقه ۹۰ عجیب بود به همان اندازه که خروجاش از این دایره شوک آور بود. ریس مجمع تشخیص مصلحت نظام به هنگام ورود به انتخابات بسیاری از معادلهها را به هم ریخت و ولولهای به پا کرد. از همه مهمتر اینکه شور و شوق فراوانی به میان مردم آورد و ملت امیدوار شدند که این پیرمرد ۷۹ ساله میتواند با توجه به تجارب و پختگي خود كشور را از وضعيت فعلي نجات دهد.اما چه شد كه اين پيرمرد به این جا رسید؟ یعنی چگونه ممکن است مردمی که هاشمی را نماینده اشرافیت و نزدیکانش را دزد و رانت خوار میدانستند در قامت یک منجی بدانند؟ فقط کافی است به ۸ سال عقب برگردیم. جایی که هاشمی این روزها را پیش بینی مي کرد و مدام در بزنگاههای مختلف انتقاداتی را مطرح کرد كه شوربختانه به کار گرفته نشد. هاشمی از زبان مردم سخن میگفت و همین مردم دیدند که فرزندان هاشمی از هیچ رانتی برخوردار نیستند و به راحتی محاکمه و راهی زندان میشوند. میتوان گفت مردم در این ۸ سال در مورد هاشمي از خواب غفلت بيدار شدند و متوجه شدند كساني كه شعار عدالت ميدهند و در تلويزيون عليه هاشمي سخن ميگويند كف روي آب هستند. اكنون با رد صلاحيت هاشمي او از صحنه اول سياسي كشور حذف خواهد شد اما اين حذف همراه با محبوبيت است. كم ميشود سياستمداري در اوج محبوبيت كنار برود. هاشمي اما اينگونه كنار رفت. پس مي توان گفت اين محبوبيت و افتخار يعني او پيروز زود هنگام انتخابات است.
پيام انصراف لنكراني
كانديداي اصلح آيت الله مصباح و جبهه پايداري وقتي ديد از طرف شوراي نگهبان صلاحيت ندارد به دفتر جليلي رفت و به نفع او كنار كشيد. لنكراني با اين اقدام خود كه بدون هماهنگي با اعضاي جبهه پايداري بوده است دو نكته را به اثبات رساند:
اول: برخلاف ادعاهاي وي مبني بر اينكه سياست بازي نميكند نشان داد كه اتفاقا در اين مورد بسيار چيره دست است اما ناپخته به نظر مي رسد. او وقتي ديد مقرر شده از طرف شوراي نگهبان حذف شود به خيال خود ترجيح داد بازي باخته را به برد تبديل كند. اما دست او خيلي زود رو شد و هلوي احمدينژاد به ميوه تلخ انتخابات تبديل شد.
دوم: جبهه پايداري با آن همه ادعا براي انتخاب اصلح درست در آستانه شب اعلام نامزدها از سوي شوراي نگهبان دست خالي ماند. آنان بسيار زود فعاليت انتخاباتي خود را شروع كردند و بسيار اميدوار بودند كه بتوانند در انتخابات پيش رو به صورت مستقل حضور داشته و در نهايت در سپهر سياسي آينده نظام نقش فعالي بازي كنند. اما حضور غير منتظره جليلي در انتخابات نقشه آنان را نقش برآب كرد. اكنون اين جبهه يك راه بيشتر ندارد و آن اينكه از سر استيصال از يك كانديداي باقيمانده حمايت كند كه آن كانديدا به احتمال فراوان جليلي است. جليلي همان كسي است كه از ديد اعضاي جبهه پايداري نميتوان مديريت اجرايي آن را تضمين كرد. اما آنان مجبور هستند براي حفظ آبرو تن به اين اقدام دهند. به نظر غالب ناظران اين انتخابات قبل از برگزاري يك بازنده دارد و آن بيترديد جبهه پايداري با تمام اعوان و انصارش است.
پیام رد صلاحیت هاشمی
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، حضور هاشمی در انتخابات در دقیقه ۹۰ عجیب بود به همان اندازه که خروجاش از این دایره شوک آور بود. ریس مجمع تشخیص مصلحت نظام به هنگام ورود به انتخابات بسیاری از معادلهها را به هم ریخت و ولولهای به پا کرد. از همه مهمتر اینکه شور و شوق فراوانی به میان مردم آورد و ملت امیدوار شدند که این پیرمرد ۷۹ ساله میتواند با توجه به تجارب و پختگي خود كشور را از وضعيت فعلي نجات دهد.اما چه شد كه اين پيرمرد به این جا رسید؟ یعنی چگونه ممکن است مردمی که هاشمی را نماینده اشرافیت و نزدیکانش را دزد و رانت خوار میدانستند در قامت یک منجی بدانند؟ فقط کافی است به ۸ سال عقب برگردیم. جایی که هاشمی این روزها را پیش بینی مي کرد و مدام در بزنگاههای مختلف انتقاداتی را مطرح کرد كه شوربختانه به کار گرفته نشد. هاشمی از زبان مردم سخن میگفت و همین مردم دیدند که فرزندان هاشمی از هیچ رانتی برخوردار نیستند و به راحتی محاکمه و راهی زندان میشوند. میتوان گفت مردم در این ۸ سال در مورد هاشمي از خواب غفلت بيدار شدند و متوجه شدند كساني كه شعار عدالت ميدهند و در تلويزيون عليه هاشمي سخن ميگويند كف روي آب هستند. اكنون با رد صلاحيت هاشمي او از صحنه اول سياسي كشور حذف خواهد شد اما اين حذف همراه با محبوبيت است. كم ميشود سياستمداري در اوج محبوبيت كنار برود. هاشمي اما اينگونه كنار رفت. پس مي توان گفت اين محبوبيت و افتخار يعني او پيروز زود هنگام انتخابات است.
پيام انصراف لنكراني
كانديداي اصلح آيت الله مصباح و جبهه پايداري وقتي ديد از طرف شوراي نگهبان صلاحيت ندارد به دفتر جليلي رفت و به نفع او كنار كشيد. لنكراني با اين اقدام خود كه بدون هماهنگي با اعضاي جبهه پايداري بوده است دو نكته را به اثبات رساند:
اول: برخلاف ادعاهاي وي مبني بر اينكه سياست بازي نميكند نشان داد كه اتفاقا در اين مورد بسيار چيره دست است اما ناپخته به نظر مي رسد. او وقتي ديد مقرر شده از طرف شوراي نگهبان حذف شود به خيال خود ترجيح داد بازي باخته را به برد تبديل كند. اما دست او خيلي زود رو شد و هلوي احمدينژاد به ميوه تلخ انتخابات تبديل شد.
دوم: جبهه پايداري با آن همه ادعا براي انتخاب اصلح درست در آستانه شب اعلام نامزدها از سوي شوراي نگهبان دست خالي ماند. آنان بسيار زود فعاليت انتخاباتي خود را شروع كردند و بسيار اميدوار بودند كه بتوانند در انتخابات پيش رو به صورت مستقل حضور داشته و در نهايت در سپهر سياسي آينده نظام نقش فعالي بازي كنند. اما حضور غير منتظره جليلي در انتخابات نقشه آنان را نقش برآب كرد. اكنون اين جبهه يك راه بيشتر ندارد و آن اينكه از سر استيصال از يك كانديداي باقيمانده حمايت كند كه آن كانديدا به احتمال فراوان جليلي است. جليلي همان كسي است كه از ديد اعضاي جبهه پايداري نميتوان مديريت اجرايي آن را تضمين كرد. اما آنان مجبور هستند براي حفظ آبرو تن به اين اقدام دهند. به نظر غالب ناظران اين انتخابات قبل از برگزاري يك بازنده دارد و آن بيترديد جبهه پايداري با تمام اعوان و انصارش است.