با عدم احراز صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی، نگرانی و ناامیدی، فعالیتهای اصلاح طلبان را تحت تاثیر قرار داده است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در بین گزینه های اصلاح طلبان، هاشمی رفسنجانی از توان بسیار بالایی برای ایجاد اجماع بین اصلاح طلبان برخوردار بود، اما او رد صلاحیت شد. از بین گزینه های مشهور اصلاح طلب، مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم سالاری هم رد صلاحیت شد. او در آخرین اظهار نظر خود پیش از اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها گفته بود ۲۴ ساعت صبر کنید تا تایید صلاحیت هاشمی و به تاریخ پیوستن مشایی را ببینید. پیش بینی او در مورد مشایی درست بود اما نه هاشمی تایید شد و نه خود کواکبیان. حال، اصلاح طلبان دو گزینه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دارند : حسن روحانی و محمدرضا عارف. اینکه اصلاح طلبان درباره انتخابات پیش رو چه تصمیمی اتخاذ خواهند کرد، موضوع مهمی است که می تواند مسیر حرکت سیاسی آنها را طی چهار سال آینده مشخص کند.
به نظر می رسد اصلاح طلبان سه راه پیش روی خود دارند. راه اول، حضور در انتخابات بر اساس همین ترکیب مشخص شده توسط شورای نگهبان است. در این صورت، روحانی و عارف هر دو در انتخابات باقی خواهند ماند و هاشمی رفسنجانی هم سکوت خواهد کرد که به نظر می رسد حاصل این اتفاق، شکست قابل پیش بینی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو باشد. چرا که اصولگرایان رای خود را به یک یا دو کاندیدای مشخص اختصاص خواهند داد و با توجه به ناامیدی مردم از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، رای خاموش مردم کمتر به صحنه می آید و دو گزینه اصلاح طلبان به احتمال قریب به یقین در مرحله اول انتخابات، آرای لازم را کسب نخواهند کرد و در صورت ورود به مرحله دوم هم با توجه به رای سازماندهی شده اصولگرایان و حضور نه چندان بالای مردم در عرصه انتخابات، شانس چندانی برای پیروزی نخواهند داشت. گزینه اول، بدترین گزینه ای است که می تواند توسط اصلاح طلبان انتخاب شود.
راه دوم پیش روی آنها، کناره گیری عارف و روحانی در اعتراض به رد صلاحیت هاشمی است. این گزینه از این جهت قابل بررسی است که با توجه به ناامیدی مردم به دلیل رد صلاحیت هاشمی، امکان به صحنه آوردن آرای خاموش کاهش یافته و با عنایت به گزینه اول، در صورت حضور عارف و روحانی در صحنه انتخابات، شانس آنها برای پیروزی بسیار پایین خواهد بود. در چنین شرایطی عارف و روحانی می توانند در اعتراض به این موضوع، انصراف دهند و در بازی از پیش تعیین شده اصولگرایان شرکت نکنند. البته با توجه به روحیات عارف و روحانی، انتخاب این گزینه از سوی آنها بعید به نظر می رسد؛ ضمن اینکه در صورت کناره گیری این دو از عرصه انتخابات، اصلاح طلبان در آینده سهم کمتری در عرصه های مختلف سیاسی خواهند داشت.
اما سومین راه پیش روی اصلاح طلبان که به نظر می رسد مورد استفاده قرار خواهد گرفت تا بتوانند تا حدی بازی اصولگرایان را در انتخابات پیش رو به هم بزنند، انصراف یکی از کاندیداهای اصلاح طلب باقی مانده در صحنه به نفع دیگری و حمایت تمام گروههای اصلاح طلب و همچنین بزرگان نزدیک به این جریان از جمله سید محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی از گزینه موجود است. در صورتی که اصلاح طلبان بتوانند روی یک گزینه به اجماع برسند و هاشمی و خاتمی هم همراه با احزاب و گروههای اصلاح طلب، تمام قد از او حمایت کنند، با توجه به تعدد کاندیداهای اصولگرا، امکان پیروزی جریان اصلاح طلب در انتخابات افزایش خواهد یافت. البته با توجه به ناامیدی بدنه اجتماعی کشور به دلیل رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و عدم کاندیداتوری سید محمد خاتمی، متشکل کردن مردم و حتی گروههای اصلاح طلب برای حمایت از یک کاندیدا کار چندان راحتی نیست و روحانی و عارف نیز هر دو به دلیل صبغه حاکمیتی که در کارنامه خود دارند توان بالایی برای ایجاد شور اجتماعی در میان مردم ندارند؛ ضمن اینکه مشخص نیست لزوما یکی از آنها بپذیرد به سود دیگری کناره گیری کند. با این وجود اگر هاشمی رفسنجانی از شوک رد صلاحیت خارج شود و تصمیم بگیرد برای پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات وارد عرصه شود، شاید تغییری در شرایط ایجاد شود.
به هر حال اصلاح طلبان در یکی از پیچهای خطرناک تاریخی خود قرار دارند و انتخاب هر گزینه ای برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می تواند حیات سیاسی آنها در سالهای آینده را مشخص کند.