اين روزها تحليل سخنان اصولگرايان از جمله كانديداهاي پرشمار آنان مشكل شده است. نگاهي گذرا و كوتاه به سخنان آنان طي روزهاي گذشته سرشار از تناقض است و حاكي از آن است كه گفته امروزشان با فعل ديروزشان همخواني ندارد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، غلامعلي حداد عادل يكي از اضلاع ائتلاف موسوم به ۱+۲ كه روز جمعه براي كانديداتوري ثبت نام نموده است، در موضعگيريهاي اخير مطالبي را مطرح ساخته كه از آن بوي دوگانگي به مشام ميرسد. وي اگر چه در آغاز ماراتن انتخابات تاكيد كرده بود كه تا پايان عمر اين دولت از احمدينژاد انتقاد نخواهد كرد اما طي روزهاي گذشته در مجالس مختلف به سياستهاي دولت هاي نهم و دهم به شيوه خود اعتراض نموده است. اين در حالي است كه پيش از اين حداد عادل از حاميان جدي احمدينژاد بوده و طي سالهاي گذشته همواره به حمايت از دولت پرداخته است. غلامعلي حداد عادل زماني كه رياست مجلس هفتم را بر عهده داشت كمترين انتقادات از تريبون خانه ملت عليه دولت مطرح شد و تا جاي ممكن فيتيله نظارت بر دولت را پايين آورده بود. وي در عرصههاي مختلف از جمله سياست خارجي جز حمايت از احمدينژاد چيزي نگفت و اگر هم انتقادي بود به بهانه تصعيف دولت و سوء استفاده اصلاحطلبان بر آن سرپوش گذاشت. اما امروز موضع او در قبال دولت متفاوت شده است. براي مثال حداد عادل در سخنرانيهاي اخير خود ضمن انتقاد از سياست خارجي دولت تاكيد نموده كه “موافق تنش زدايي در سياست خارجي هستم.” وي در گفتگو با يكي از خبرگزاريهاي اصولگراي كشور گفته است: "من هم موافق تنش زدايي در سياست خارجي هستم و در پي تنش زايي نيستم و هيچكس نبايد براي كشور به فكر ايجاد تنش باشد چرا كه ما در جهاني زندگي ميكنيم كه كشورهاي مختلفي حضور دارند كه بايد با آنها رابطه داشته باشيم." وي حتي صريحا از طرح موضوع هلوكاست از سوي احمدينژاد انتقاد ميكند. وي بدون آنكه اشاره نمايد در زمان طرح اين سخنان رئيس مجلس بوده و چرا آن زمان سخني نگفته تصريح ميكند:"موافق طرح اين موضوع به گونهاي كه آقاي احمدينژاد مطرح كرد، نبودم، موافق اين نبودم كه آقاي احمدينژاد اصل هولوكاست را انكار كند چون ما از انكار هولوكاست سودي نبرديم. "
حمایت از احمدی نژاد به هر قیمتی
همانطور که گفته شد موضع گیری حداد عادل پیش از این از جمله در سیاست خارجی متفاوت بوده است. برای مثال زمانیکه او ریاست مجلس هفتم را برعهده داشت و حتی غالب اصولگرایان از نامه احمدی نژاد به بوش انتقاد می کردند حداد عادل به دفاع از رییس دولت پرداخت.آن زمان اصولگرایانی چون فلاحت پیشه، افروغ ، خوش چهره و ... این اقدام احمدی نژاد را بی حاصل و نمایشي می دانستند اما رئیس مجلس در نطقی به دفاع از سیاست خارجی دولت و این نامه پرداخت: ما اين اقدام رييس جمهور خودمان را اقدامي مثبت ميدانيم و آن را تاييد ميكنيم. به گفته وي اين نامه يك ابتكار عمل بود و جنبههاي مختلفي در آن قابل تامل و توجه است چرا كه اين نامه با شجاعت نوشته شده و در آن عزت و اعتماد به نفس كاملا مشهود است. زيرا در عين صراحت همراه با ادب و متانت و حرف دل ملت ايران و همه ملتهاي جهان و مسلمانان است. حداد عادل با بيان اينكه نامه رئيس جمهور به بوش تنها به سوالات مردم ايران و مسلمانان نپرداخته است افزوده بود: "در اين نامه سوالات حتي مسيحيان آمريكا هم از رئيس جمهور آمريكا كه ادعاي اعتقاد به مسيحيت دارد نيز مطرح شده است." وي با بيان اينكه اين نامه داراي سخنان جديد و بيان حرف جديد است و از جنس سخناني كه معمولا در رسانهها مطرح ميشود، نميباشد، تصريح كرده بود: "آنچه در رسانهها تبليغ و منتشر ميشود، صحبتهايي است كه روساي حكومتها و دولتمردان بين خود رد و بدل ميكنند و صحبتها خطاب به دولتمردان و قدرتمندان به اين صورت وسيع در رسانهها منتشر نميشود، بنابراين اين نامه از جنس سخنان معمول نيست." به اعتقاد رئيس مجلس وقت آنچه دولت مردان آمريكا و مردم جهان از اين پيام بايد بفهمند اين است كه ملت ايران ملتي كهن، ريشهدار، با فرهنگ، دوستدار صلح و آرامش و پايبند به اخلاق و دين و معنويت است.حداد عادل همچنين ضمن تشكر از اين اقدام احمدينژاد آنرا منطقي و شجاعانه دانسته بود.
حداد عادل در شرايطي اقدامات احمدينژاد را شجاعانه ميدانست كه امروز معتقد است آن رفتار تنشزا بوده است و بايستي به دنبال تنش زدايي بود. حال اين پرسش مطرح است آيا اين تناقض جناب حداد عادل و باقي اصولگرايان وحشتناك نيست؟ جالب است بدانيد رئيس مجلس هفتم پانزدهم خرداد ۸۸ پس از حضور در تظاهرات پس از نماز جمعه بيان كرده بود كه "بازگشت به دوران دوم خرداد وحشتناك است به همين خاطر به احمدينژاد راي ميدهم." اكنون آيا اين تناقض گوييهاي اصولگرايان وحشتناكتر نيست؟ آيا مردم حق ندارند از اين پارادوكس جناح راست خوفناك شوند؟
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، غلامعلي حداد عادل يكي از اضلاع ائتلاف موسوم به ۱+۲ كه روز جمعه براي كانديداتوري ثبت نام نموده است، در موضعگيريهاي اخير مطالبي را مطرح ساخته كه از آن بوي دوگانگي به مشام ميرسد. وي اگر چه در آغاز ماراتن انتخابات تاكيد كرده بود كه تا پايان عمر اين دولت از احمدينژاد انتقاد نخواهد كرد اما طي روزهاي گذشته در مجالس مختلف به سياستهاي دولت هاي نهم و دهم به شيوه خود اعتراض نموده است. اين در حالي است كه پيش از اين حداد عادل از حاميان جدي احمدينژاد بوده و طي سالهاي گذشته همواره به حمايت از دولت پرداخته است. غلامعلي حداد عادل زماني كه رياست مجلس هفتم را بر عهده داشت كمترين انتقادات از تريبون خانه ملت عليه دولت مطرح شد و تا جاي ممكن فيتيله نظارت بر دولت را پايين آورده بود. وي در عرصههاي مختلف از جمله سياست خارجي جز حمايت از احمدينژاد چيزي نگفت و اگر هم انتقادي بود به بهانه تصعيف دولت و سوء استفاده اصلاحطلبان بر آن سرپوش گذاشت. اما امروز موضع او در قبال دولت متفاوت شده است. براي مثال حداد عادل در سخنرانيهاي اخير خود ضمن انتقاد از سياست خارجي دولت تاكيد نموده كه “موافق تنش زدايي در سياست خارجي هستم.” وي در گفتگو با يكي از خبرگزاريهاي اصولگراي كشور گفته است: "من هم موافق تنش زدايي در سياست خارجي هستم و در پي تنش زايي نيستم و هيچكس نبايد براي كشور به فكر ايجاد تنش باشد چرا كه ما در جهاني زندگي ميكنيم كه كشورهاي مختلفي حضور دارند كه بايد با آنها رابطه داشته باشيم." وي حتي صريحا از طرح موضوع هلوكاست از سوي احمدينژاد انتقاد ميكند. وي بدون آنكه اشاره نمايد در زمان طرح اين سخنان رئيس مجلس بوده و چرا آن زمان سخني نگفته تصريح ميكند:"موافق طرح اين موضوع به گونهاي كه آقاي احمدينژاد مطرح كرد، نبودم، موافق اين نبودم كه آقاي احمدينژاد اصل هولوكاست را انكار كند چون ما از انكار هولوكاست سودي نبرديم. "
حمایت از احمدی نژاد به هر قیمتی
همانطور که گفته شد موضع گیری حداد عادل پیش از این از جمله در سیاست خارجی متفاوت بوده است. برای مثال زمانیکه او ریاست مجلس هفتم را برعهده داشت و حتی غالب اصولگرایان از نامه احمدی نژاد به بوش انتقاد می کردند حداد عادل به دفاع از رییس دولت پرداخت.آن زمان اصولگرایانی چون فلاحت پیشه، افروغ ، خوش چهره و ... این اقدام احمدی نژاد را بی حاصل و نمایشي می دانستند اما رئیس مجلس در نطقی به دفاع از سیاست خارجی دولت و این نامه پرداخت: ما اين اقدام رييس جمهور خودمان را اقدامي مثبت ميدانيم و آن را تاييد ميكنيم. به گفته وي اين نامه يك ابتكار عمل بود و جنبههاي مختلفي در آن قابل تامل و توجه است چرا كه اين نامه با شجاعت نوشته شده و در آن عزت و اعتماد به نفس كاملا مشهود است. زيرا در عين صراحت همراه با ادب و متانت و حرف دل ملت ايران و همه ملتهاي جهان و مسلمانان است. حداد عادل با بيان اينكه نامه رئيس جمهور به بوش تنها به سوالات مردم ايران و مسلمانان نپرداخته است افزوده بود: "در اين نامه سوالات حتي مسيحيان آمريكا هم از رئيس جمهور آمريكا كه ادعاي اعتقاد به مسيحيت دارد نيز مطرح شده است." وي با بيان اينكه اين نامه داراي سخنان جديد و بيان حرف جديد است و از جنس سخناني كه معمولا در رسانهها مطرح ميشود، نميباشد، تصريح كرده بود: "آنچه در رسانهها تبليغ و منتشر ميشود، صحبتهايي است كه روساي حكومتها و دولتمردان بين خود رد و بدل ميكنند و صحبتها خطاب به دولتمردان و قدرتمندان به اين صورت وسيع در رسانهها منتشر نميشود، بنابراين اين نامه از جنس سخنان معمول نيست." به اعتقاد رئيس مجلس وقت آنچه دولت مردان آمريكا و مردم جهان از اين پيام بايد بفهمند اين است كه ملت ايران ملتي كهن، ريشهدار، با فرهنگ، دوستدار صلح و آرامش و پايبند به اخلاق و دين و معنويت است.حداد عادل همچنين ضمن تشكر از اين اقدام احمدينژاد آنرا منطقي و شجاعانه دانسته بود.
حداد عادل در شرايطي اقدامات احمدينژاد را شجاعانه ميدانست كه امروز معتقد است آن رفتار تنشزا بوده است و بايستي به دنبال تنش زدايي بود. حال اين پرسش مطرح است آيا اين تناقض جناب حداد عادل و باقي اصولگرايان وحشتناك نيست؟ جالب است بدانيد رئيس مجلس هفتم پانزدهم خرداد ۸۸ پس از حضور در تظاهرات پس از نماز جمعه بيان كرده بود كه "بازگشت به دوران دوم خرداد وحشتناك است به همين خاطر به احمدينژاد راي ميدهم." اكنون آيا اين تناقض گوييهاي اصولگرايان وحشتناكتر نيست؟ آيا مردم حق ندارند از اين پارادوكس جناح راست خوفناك شوند؟