محمد باقر قالیباف شهردار تهران روز گذشته به دانشگاه صنعتی شریف رفت و در جمع دانشجویان به پرسش های آنها پاسخ گفت.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در این جلسه سوال های متفاوتی از حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی مطرح شد که با پاسخ های تامل برانگیز قالیباف همراه بود. پاسخهایی که نشاندهنده سرگردانی قالیباف در بیان مواضعی است که هم حمایت اصولگرایان را جذب کند و هم برای دانشجویان قابل قبول باشد.
تکنوکرات نیستم
قالیباف تکنوکرات خواندن خود را تکذیب کرد و آنرا تحریف گفته هایش دانست که ناشی از لفاظی، بیتقوایی و بد اخلاقی در جامعه است و با تفاخر به اینکه در ۱۸ سالگی جلوی تانک ایستاده است، گفت چگونه کسی که اینگونه جنگیده میتواند تکنوکرات باشد؟!
اما وی توضیحی نداده است که تکنوکرات بودن و جلوی تانک ایستادن چه ارتباطی می توانند با هم داشته باشند. به نظر می رسد وی تعریف درستی از اصطلاح تکنوکرات ندارد که احتمالا آن را نوعی ضد ارزش قلمداد می کند. این فرار از واژه تکنوکرات شاید از آن روی صورت می گیرد که دولت میرحسین موسوی به کابینه تکنوکرات معروف شده است.
تخلف و قانونمداری
او در پاسخ به موضوع تقلب و تخلف در انتخابات سال ۸۸ و حصر موسوی و کروبی بیان داشت: بنده معتقدم در سال ۸۸ تخلف صورت گرفته ولی تقلب صورت نگرفته است. هیچکس نمیتواند بگوید در انتخابات تخلف صورت نمیگیرد. مهم این است که این تخلفات جزئی در موضوعات اصلی تاثیرگذار نباشد. به هرحال در کشور قانون وجود دارد و باید به قانون توجه داشته باشیم.
در این اظهار نظر قالیباف تناقض آشکاری وجود دارد؛ وی ابتدا از قانون مداری صحبت می کند، اما فراموش می کند که بر طبق قانون، هر گونه تخلفی نابجا است و نمی توان از قانونمداری صحبت کرد و بعد اعلام کرد که تخلف در انتخابات به هر حال وجود دارد.
ائتلاف شکننده
قالیباف در مورد ائتلاف با آقایان حداد عادل و ولایتی گفت: حتما روشها و نگاههایی که بنده دارم با آقایان حداد و ولایتی متفاوت است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. ائتلاف برای فصل مشترکها است چرا که اگر قرار بود اختلاف دیدگاهی وجود نداشته باشد، باید همه با هم یکی میشدیم. با این اوصاف به ائتلاف رسیدیم تا حداقل مردم را از تعدد نجات دهیم و بتوانیم در رقابت درونی به نتیجهای برسیم که یک نفر بیشتر بیرون نیاید. باید بر اساس ضوابط شایسته سالاری پیش برویم.
در اینجا نیز قالیباف سعی در فرافکنی و سرپوش گذاشتن بر واقعیت ها دارد. او نمی¬خواهد اذعان کند که این ائتلاف که به قول ولایتی در عرض کمتر از نیم ساعت شکل گرفته است، بر مبنایی اصولی استوار نیست، و تنها مانوری تبلیغاتی است که از ابتدای تشکیل آن امیدی به دوام آن نمی رفت. ضمن آنکه وی تلویحا خود را شایسته تر از دو تن دیگر می داند، در حالیکه از اظهار نظرهای آن دو نیز بر می آید هر کدام خود را شایسته تر می دانند. حال باید پرسید آیا واقعا چنین ائتلافی میتواند مردم را از آنچه وی تعدد می خواند برهاند؟
آرامش اقتصادی در دو سال
قاليباف در خصوص برنامهریزی جهت کاهش آثار تحریمها بر اقتصاد کشور گفت: به اعتقاد من بحث تحریم ۲ بخش است؛ سیاست خارجی و دیپلماسی ما در حوزه سیاست خارجی. تصمیمگیری سیاست خارجی بر عهده رئیس قوه مجریه نیست. بنا نیست با آمدن هر دولت سیاست خارجی تغییر کند. آن بخشی که بر عهده دولتهاست، دیپلماسی خارجی است که میتواند در تحریمها و تهدیدها بسیار تاثیرگذار باشد. وی افزود:ما در حوزه دیپلماسی دولت انتقاد داريم، نه سیاست خارجی. آنقدر که امروز از ضعف مدیریت آسیب میبینیم از تحریم لطمهای ندیدیم. وی خاطر نشان کرد: به واسطه برنامه اقتصادی مدونی که طراحی کردهام، ظرف مدت ۲ سال اقتصاد را به آرامش میرسانم.
با وجود آنکه گفته وی در مورد استراتژی های بلند مدت کشورها صحیح است، اما باید از وی پرسید آیا هیچ انتقادی به سیاست خارجی احمدی نژاد وارد نبود؟ برای نمونه کافی است به دو مورد اشاره کرد؛ اول، پافشاری بی منطق بر ادعای بی ارزش هولوکاست که نتیجه ای جز ریختن آب بر آسیاب اسرائیل نبود، و دوم، سرمایه گزاری های سیاسی و اقتصادی هنگفت در کشور های منطقه آمریکای لاتین، که جدای از بعد مسافت و اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیکی، ثبات پایین سیاسی در آنها،که جابجایی مهره ها چرخش های اساسی در سیاست هایشان را در پی دارد، به هیچ وجه نمی توانند به عنوان متحدینی قابل اطمینان به حساب آیند و با وجود مشکلات بنیادینی که در اقتصاد کشور وجود دارد، پر واضح است که ادعای وی برای حل این مشکلات در عرض دو سال تنها تبلیغات انتخاباتی است.
تعریف قالیباف از سیاست
قالیباف در توضیح اینکه آیا سیاستمدار قابلی است، گفت بنده یکی از تلاشهایی که در زندگیام کردم، این است که رفتار دوگانه نداشته باشم. بنده در جبهه بودم و به آن افتخار هم میکنم، یا در سپاه بودم و به سپاهیگری خود نیز افتخار میکنم، اما همواره سعی کردم طرفداری از حق را انجام دهم. از من سوال میکنند سیاستورزی را در کجا یاد گرفتهاید؟ ما سیاست را به عنوان عقل و تدبیر و خرد میشناسیم، نه به معنای سیاستبازی و سیاسیکاری. سیاست را ۳ نوع میتوان تعبیر کرد؛ یک نوع سیاست به معنای مکر و حیله که اکثر سیاستمداران در دنیا این گونه هستند و کار خود را با مکر و حیله دنبال میکنند. یک گروه دیگر که در کشور ما نیز وجود دارد و برای تداوم قدرت خود حزب ایجاد میکنند و کار آنها در واقع کاسه دادن و قدح گرفتن است. یک نوع دیگر به معنای فدا شدن، پای حق ایستادن و با تأسی از فرهنگ عاشورا عمل کردن است. من به عنوان یک انقلابی و بچه رزمنده سعی کردهام که از این منظر به سیاست نگاه کنم.
جدای از آنکه وی در اینجا نیز تلاش دارد تا با استفاده از مظاهر مذهبی و سوابق خود اصل موضوع را مکتوم نگاه دارد، آنچه که قالیباف در مورد سیاست می گوید، تنها می تواند نشان از آن باشد که وی آگاهی چندانی در مورد سیاست ندارد. در سیاست عقل و تدبیر و خرد، همواره به حق گویی حکم نمی دهد. سیاستمدار خوب اگر تامین منافع ملی را سر لوحه عمل خویش قرار دهد، شاید در جایی نیاز باشد که به مکر و حیله روی آورد و در جای دیگر نیاز به سیاست بازی داشته باشد. این اقتضای زمان، مکان و موضوع است که ماهیت سیاست مطلوب را شکل می دهد. با ادعای وارستگی شاید بتوان خود را آدم خوبی نشان داد، ولی نمی توان سیاستمدار خوبی هم جلوه کرد.
تحریف وقایع ۱۸ تیر
قالیباف در توضیح وقایع ۱۸ تیر سال ۷۸ گفت؛ باید بگویم در دولت اصلاحات رفتار بسیار بدتری با دانشجویان میشد. به طوری که در واقعه کوی دانشگاه در همین دولت اصلاحات و شورای امنیت ملی به نیروی انتظامی که من فرماندهی آن را برعهده داشتم، دستور برخورد، ورود به دانشگاه و خوابگاهها و تیراندازی را به من دادند.
در اینجا به نظر می رسد آقای قالیباف از اخلاق مداری که بر آن تاکید می کند، به شدت فاصله می گیرد و سعی در تحریف افکار مخاطب دارد. در آن سالها از دعواهای روز کشور عدم تفویض فرماندهی نیروی انتظامی به دولت بود که هیچ مطلع سیاسی نمی تواند آنرا کتمان کند. بنابراین قالیباف تلاش میکند تا با یک تیر دو نشان بزند؛ هم دست های خود را بشوید و هم توپ را به زمین اطلاح طلبان بیاندازد.
البته نقدهای بیشتری بر اظهارات قالیباف می توان وارد ساخت، اما همین میزان هم می تواند نشاندهنده عدم صحت برخی مواضع او در قول یا عمل باشد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در این جلسه سوال های متفاوتی از حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی مطرح شد که با پاسخ های تامل برانگیز قالیباف همراه بود. پاسخهایی که نشاندهنده سرگردانی قالیباف در بیان مواضعی است که هم حمایت اصولگرایان را جذب کند و هم برای دانشجویان قابل قبول باشد.
تکنوکرات نیستم
قالیباف تکنوکرات خواندن خود را تکذیب کرد و آنرا تحریف گفته هایش دانست که ناشی از لفاظی، بیتقوایی و بد اخلاقی در جامعه است و با تفاخر به اینکه در ۱۸ سالگی جلوی تانک ایستاده است، گفت چگونه کسی که اینگونه جنگیده میتواند تکنوکرات باشد؟!
اما وی توضیحی نداده است که تکنوکرات بودن و جلوی تانک ایستادن چه ارتباطی می توانند با هم داشته باشند. به نظر می رسد وی تعریف درستی از اصطلاح تکنوکرات ندارد که احتمالا آن را نوعی ضد ارزش قلمداد می کند. این فرار از واژه تکنوکرات شاید از آن روی صورت می گیرد که دولت میرحسین موسوی به کابینه تکنوکرات معروف شده است.
تخلف و قانونمداری
او در پاسخ به موضوع تقلب و تخلف در انتخابات سال ۸۸ و حصر موسوی و کروبی بیان داشت: بنده معتقدم در سال ۸۸ تخلف صورت گرفته ولی تقلب صورت نگرفته است. هیچکس نمیتواند بگوید در انتخابات تخلف صورت نمیگیرد. مهم این است که این تخلفات جزئی در موضوعات اصلی تاثیرگذار نباشد. به هرحال در کشور قانون وجود دارد و باید به قانون توجه داشته باشیم.
در این اظهار نظر قالیباف تناقض آشکاری وجود دارد؛ وی ابتدا از قانون مداری صحبت می کند، اما فراموش می کند که بر طبق قانون، هر گونه تخلفی نابجا است و نمی توان از قانونمداری صحبت کرد و بعد اعلام کرد که تخلف در انتخابات به هر حال وجود دارد.
ائتلاف شکننده
قالیباف در مورد ائتلاف با آقایان حداد عادل و ولایتی گفت: حتما روشها و نگاههایی که بنده دارم با آقایان حداد و ولایتی متفاوت است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. ائتلاف برای فصل مشترکها است چرا که اگر قرار بود اختلاف دیدگاهی وجود نداشته باشد، باید همه با هم یکی میشدیم. با این اوصاف به ائتلاف رسیدیم تا حداقل مردم را از تعدد نجات دهیم و بتوانیم در رقابت درونی به نتیجهای برسیم که یک نفر بیشتر بیرون نیاید. باید بر اساس ضوابط شایسته سالاری پیش برویم.
در اینجا نیز قالیباف سعی در فرافکنی و سرپوش گذاشتن بر واقعیت ها دارد. او نمی¬خواهد اذعان کند که این ائتلاف که به قول ولایتی در عرض کمتر از نیم ساعت شکل گرفته است، بر مبنایی اصولی استوار نیست، و تنها مانوری تبلیغاتی است که از ابتدای تشکیل آن امیدی به دوام آن نمی رفت. ضمن آنکه وی تلویحا خود را شایسته تر از دو تن دیگر می داند، در حالیکه از اظهار نظرهای آن دو نیز بر می آید هر کدام خود را شایسته تر می دانند. حال باید پرسید آیا واقعا چنین ائتلافی میتواند مردم را از آنچه وی تعدد می خواند برهاند؟
آرامش اقتصادی در دو سال
قاليباف در خصوص برنامهریزی جهت کاهش آثار تحریمها بر اقتصاد کشور گفت: به اعتقاد من بحث تحریم ۲ بخش است؛ سیاست خارجی و دیپلماسی ما در حوزه سیاست خارجی. تصمیمگیری سیاست خارجی بر عهده رئیس قوه مجریه نیست. بنا نیست با آمدن هر دولت سیاست خارجی تغییر کند. آن بخشی که بر عهده دولتهاست، دیپلماسی خارجی است که میتواند در تحریمها و تهدیدها بسیار تاثیرگذار باشد. وی افزود:ما در حوزه دیپلماسی دولت انتقاد داريم، نه سیاست خارجی. آنقدر که امروز از ضعف مدیریت آسیب میبینیم از تحریم لطمهای ندیدیم. وی خاطر نشان کرد: به واسطه برنامه اقتصادی مدونی که طراحی کردهام، ظرف مدت ۲ سال اقتصاد را به آرامش میرسانم.
با وجود آنکه گفته وی در مورد استراتژی های بلند مدت کشورها صحیح است، اما باید از وی پرسید آیا هیچ انتقادی به سیاست خارجی احمدی نژاد وارد نبود؟ برای نمونه کافی است به دو مورد اشاره کرد؛ اول، پافشاری بی منطق بر ادعای بی ارزش هولوکاست که نتیجه ای جز ریختن آب بر آسیاب اسرائیل نبود، و دوم، سرمایه گزاری های سیاسی و اقتصادی هنگفت در کشور های منطقه آمریکای لاتین، که جدای از بعد مسافت و اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیکی، ثبات پایین سیاسی در آنها،که جابجایی مهره ها چرخش های اساسی در سیاست هایشان را در پی دارد، به هیچ وجه نمی توانند به عنوان متحدینی قابل اطمینان به حساب آیند و با وجود مشکلات بنیادینی که در اقتصاد کشور وجود دارد، پر واضح است که ادعای وی برای حل این مشکلات در عرض دو سال تنها تبلیغات انتخاباتی است.
تعریف قالیباف از سیاست
قالیباف در توضیح اینکه آیا سیاستمدار قابلی است، گفت بنده یکی از تلاشهایی که در زندگیام کردم، این است که رفتار دوگانه نداشته باشم. بنده در جبهه بودم و به آن افتخار هم میکنم، یا در سپاه بودم و به سپاهیگری خود نیز افتخار میکنم، اما همواره سعی کردم طرفداری از حق را انجام دهم. از من سوال میکنند سیاستورزی را در کجا یاد گرفتهاید؟ ما سیاست را به عنوان عقل و تدبیر و خرد میشناسیم، نه به معنای سیاستبازی و سیاسیکاری. سیاست را ۳ نوع میتوان تعبیر کرد؛ یک نوع سیاست به معنای مکر و حیله که اکثر سیاستمداران در دنیا این گونه هستند و کار خود را با مکر و حیله دنبال میکنند. یک گروه دیگر که در کشور ما نیز وجود دارد و برای تداوم قدرت خود حزب ایجاد میکنند و کار آنها در واقع کاسه دادن و قدح گرفتن است. یک نوع دیگر به معنای فدا شدن، پای حق ایستادن و با تأسی از فرهنگ عاشورا عمل کردن است. من به عنوان یک انقلابی و بچه رزمنده سعی کردهام که از این منظر به سیاست نگاه کنم.
جدای از آنکه وی در اینجا نیز تلاش دارد تا با استفاده از مظاهر مذهبی و سوابق خود اصل موضوع را مکتوم نگاه دارد، آنچه که قالیباف در مورد سیاست می گوید، تنها می تواند نشان از آن باشد که وی آگاهی چندانی در مورد سیاست ندارد. در سیاست عقل و تدبیر و خرد، همواره به حق گویی حکم نمی دهد. سیاستمدار خوب اگر تامین منافع ملی را سر لوحه عمل خویش قرار دهد، شاید در جایی نیاز باشد که به مکر و حیله روی آورد و در جای دیگر نیاز به سیاست بازی داشته باشد. این اقتضای زمان، مکان و موضوع است که ماهیت سیاست مطلوب را شکل می دهد. با ادعای وارستگی شاید بتوان خود را آدم خوبی نشان داد، ولی نمی توان سیاستمدار خوبی هم جلوه کرد.
تحریف وقایع ۱۸ تیر
قالیباف در توضیح وقایع ۱۸ تیر سال ۷۸ گفت؛ باید بگویم در دولت اصلاحات رفتار بسیار بدتری با دانشجویان میشد. به طوری که در واقعه کوی دانشگاه در همین دولت اصلاحات و شورای امنیت ملی به نیروی انتظامی که من فرماندهی آن را برعهده داشتم، دستور برخورد، ورود به دانشگاه و خوابگاهها و تیراندازی را به من دادند.
در اینجا به نظر می رسد آقای قالیباف از اخلاق مداری که بر آن تاکید می کند، به شدت فاصله می گیرد و سعی در تحریف افکار مخاطب دارد. در آن سالها از دعواهای روز کشور عدم تفویض فرماندهی نیروی انتظامی به دولت بود که هیچ مطلع سیاسی نمی تواند آنرا کتمان کند. بنابراین قالیباف تلاش میکند تا با یک تیر دو نشان بزند؛ هم دست های خود را بشوید و هم توپ را به زمین اطلاح طلبان بیاندازد.
البته نقدهای بیشتری بر اظهارات قالیباف می توان وارد ساخت، اما همین میزان هم می تواند نشاندهنده عدم صحت برخی مواضع او در قول یا عمل باشد.