گروه سیاسی- رحمان زین الدین: روز گذشته همایش بزرگ وفاق ملی با حضور شخصیتهای سیاسی کشور و رئیس جمهوری برگزار شد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،موضوع وفاق برای اولین بار از سوی مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی در مراسم تحلیف در صحن مجلس مطرح شد و همین موضوع به صحن علنی مجلس برای انتخاب و رای اعتماد به وزرا نیز کشیده شد به شکلی که پزشکیان با نام بردن از رهبر انقلاب درباره انتخاب وزرا، نظر ایشان را درباره برخی از نامزدهای وزارت به صراحت مطرح کرد و ایشان نیز در دیدار هیات دولت تصریح کردند که درباره برخی از وزرا نظر داشتند و درباره برخی که نمیشناختند نیز هیچ اظهار نظری نکردند.
اینکه وفاق در طی 5 ماه سکانداری دولت چهاردهم در قوه مجریه یکی از اصول رئیس جمهوری بوده، شکی نیست و وی برای تبیین آن چندین بار با احزاب مختلف چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان دیدار داشته و همگان را به وفاق دعوت کرده است.
پزشکیان در نقطه محوری این خط مشی بر موضوع ترجیح منافع ملی بر گرایشهای سیاسی تاکید داشته و همواره بر این اعتقاد بوده که هرکسی که میتواند باری از دوش ملت ایران بردار ولو اینکه وابسته به هر جناح و خط فکری باشد، دولت با آغوش باز آنها را پذیرا خواهد بود.
مخالفت در عمل با وفاق از سوی تندروهای جناح راست
اما به نظر میرسد که دوستان جناح مخالف بخصوص اصولگرایان تندرو در رفتار و عملکرد خود بر این اعتقادند که وفاقی از ابتدا وجود نداشت که بخواهد در جامعه گسترش یابد به همین دلیل از ابتدای حضور پزشکیان در پاستور و در جریان انتخاب وزرا اقدامات خود را برضد محمدجواد ظریف به عنوان معاون راهبردی ریاست جمهوری آغاز کردند به شکلی که وی مجبور شد استعفا دهد.
اما رئیس جمهوری استعفای ظریف را نپذیرفت و این مرد دیپلماسی در هیات دولت باقی ماند. بعدها نیز با مطرح کردن تابعیت قهری ظریف (به دلیل تولد فرزندانش در آمریکا) حضور وی را براساس قانون تصدی مشاغل حساس غیرقانونی دانستند و خواستار عزلش شدند.
حتی کار را به جایی رساندند که پزشکیان را تهدید کردند که در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت نخواهد شد.
اما پزشکیان همچنان بر تصمیم خود پافشاری میکند و حتی توانست مخالفان رفع فیلترینگ را متقاعد کند که برخی از سکوهای اینترنتی رفع فیلتر شوند درحالیکه مخالفان قدرتمندی در شورای عالی فضای مجازی حضور داشتند.
محمد جواد ظریف درباره عدم وفاق در میان مخالفان میگوید: «مهمترین عامل توفیق این افراد و جریانها این است که شما را هم مجبور میکنند که در همان زمین بازی کنید. تا زمانی که شما در زمین آنها بازی نکردید آنها به توفیق اصلی خود دست پیدا نمیکنند. آنها زمانی به توفیق اصلی خود دست پیدا میکنند که شما زمین بازی آنها را انتخاب کنید. وقتی شما زمین بازی آنها را انتخاب کردید، یقیناً آنها برندهاند. چون زمین بازی شما نیست. ممکن است در بهترین شرایط نباشیم و روش ما باعث شود هر روز و هر شب در تب و تاب باشیم اما انتخاب دیگری نداریم. انتخاب دیگر بازی در زمینی است که کل منافع آنها در آن است. وقتی از آنها صحبت میکنم منظورم فقط آنهای داخلی نیست؛ بلکه اسرائیل و تندروهای امریکا و تمام کسانی هستند که از جنگ سود میبرند. شما نباید بگویید چون آنها در آن زمین بازی میکنند، من هم بروم و در آن زمین بازی کنم. زمینی است که شما به محض ورود به آن شکست میخورید. لذا من تعجب میکنم از دوستانی که زود دلسرد میشوند؛ یعنی دوستانی که به این نحو در ارتباط با گروههای داخلی قضاوت میکنند، در حال دامن زدن به تفکری هستند که میگوید ما نباید با خارجیها صحبت کنیم. چرا فراموش میکنیم که با ورود به بازیای که دشمن درست میکند، این ما هستیم که بازندهایم. وقتی ما در داخل در آن بازی بازنده باشیم، در خارج هم یقیناً در آن بازی خواهیم باخت.»
تضاد فکری میان اندیشمندان درباره وفاق
همایش روز گذشته برای تبیین ایده «وفاق» در جامعه برگزار شد اما در میان اندیشمندان سیاسی همچنان نسبت به مبنا و زمینههای شکلگیری آن، هم در سطوح نخبگانی و هم اجرایی تفاوت دیدگاه وجود دارد.
برخی بر این اعتقادند که سطح این ایده سیاسی به نصیحت و موعظه عمومی تقلیل پیدا کرده و یا تنها میتواند شامل حال گروههای سیاسی هدف باشد و نه اقشار جامعه.
البته برای بسط این نظریه زمان زیادی نگذشته و به همین دلیل مطرح کنندگان نتوانسته اند تاکنون تعریفی واحد از آن دریابند. برخی بر این اعتقادند که وفاق تنها در بستر نظام سیاسی قابل اجراست و برخی دیگر نیز بر این اعتقادند که باید در پستهای حکومتی تقسیمات مساوی میان دو جناح صورت گیرد اما مهم این است که باید بطور گسترده تر این مفهوم دنبال شود تا بتوان فاصله بین حاکمیت و مردم که در انتخاباتهای اخیر کمترین میزان حضور در پای صندوقهای رای را داشتند، انجام شود و برای انجام این کار باید دولت کنونی که رئیس آن در انتخابات اخیر با رقیب خود از جناح مقابل رقابتی سنگین داشت و توانست وی را شکست دهد، به تفاهم گستردهای درباره منافع ملی و مردم دست یابد.
خواست مردم، نقطه محوری وفاق ملی
خواست مردم میتواند موضوع مهم مورد بحث میان گروههای داخل نظام برای رسیدن به وفاق ملی باشد که البته نتیجه انرا در برخی از موضوعات مانند عدم اجرای قانون عفاف و حجاب و رفع فیلترینگ شاهد بودیم.
برای اجرای آن باید شروع به گفت وگو کرد. گفت وگو باید میان بخشهای مختلف حاکمیت با یکدیگر و مجموعه حکومت با مردم باشد. حکومت باید بداند که چرا 50 درصد مردم در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و دورههای قبل از جمله مرحله اول ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نکردند و چرا با نظام قهرند.
این وظیفه سنگینی بر دوش تمامی بخشهای نظام جمهوری اسلامی است نه فقط بر دوش دولت که بخواهد صدای بی صدایان باشد بلکه باید تمامی اجزای حکومت از جمله مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه نیز خود را به شنیدن صدای مردم عادت دهند.
البته بخشهای دیگر به کندی در این مسیر حرکت میکنند که میتوان از زمزمههای استیضاح وزرای دولتی که تنها 5 ماه است مسئولیت را پذیرفته اند، اشاره کرد یا اینکه همچنان بخشهایی از قوه قضاییه برای متفکران داخلی مانند دکتر رنانی پروندههای قضایی تشکیل میدهند.
وفاق میتواند به گروهی از مردم که همواره فکر میکنند در درون هسته سخت قدرت حضور ندارند، امیدی تازه ببخشد و این یک ضرورت راهبردی است، زیرا این افراد فکر میکنند در بازی ای حضور دارند که حذف خواهند شد.
از سوی دیگر رئیس جمهوری حتی نظریه وفاق را نیز به خارج از مرزهای ایران گسترش داده و خواستار برداشته شدن مرزها میان کشورهای اسلامی شده است و بر این اعتقاد است که میتوان با جوامع و مردم مسلمان کشورهای دیگر به گفت وگو و داد و ستد فرهنگی پرداخت و آنها را نیز جذب کرد تا بتوان تندروی و ارتجاع مذهبی را از بین برد.
باید همه بدانند که ایران متعلق به تمامی ایرانیان است و باید برای رسیدن به اهداف والای ایران اسلامی و قدرتمند، تلاش کرد.
در همین زمینه ظریف میگوید: «امروز یکی از این راهها، وفاق ملی است درعین حال نیاید واقع بینی منفی، ما را به بیعملی بکشاند زیرا برخی مواقع باعث از دست رفتن فرصتها هم در داخل و هم خارج از کشور میشود.
ما بیشتر اوقات به خاطر آنچه که خیال میکنیم، واقع نگری است، فرصتها را از دست میدهیم.»