گروه سیاسی- رحمان زین الدین: پس از خبر ناگوار شهادت رئیس جمهوری سیزدهم در ارتفاعات استان آذربایجان شرقی و برگزاری مراسم‌های تشییع وی همانگونه که قانون اساسی پیش بینی کرده اداره امور اجرایی برعهده معاون اول گذاشته شد و کشور مسیر خود را ادامه داد و باتاکیدات رهبر انقلاب هیچ خللی در کارهای کشور ایجاد نشد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،با فرمان رهبری روند برگزاری انتخابات آغاز شد و حدود 80 نفر برای ورود به پاستور ثیت نام کردند. از این بین فقط 6 نفر تایید صلاحیت شدند که از میان آنها نیز فقط یک نفر وابستگی به جناح اصلاحات دارد و 5 نفر دیگر وابستگی به اردوگاه اصولگرایان دارند.
مسیر حضور اصلاح طلبان در انتخابات
اما اصلاح طلبان بسیاری در این دوره از انتخابات ثیت نام کردند، از مصطفی کواکبیان تا اسحاق جهانگیری در وزارت کشور رفته و اقدام به ثبت نام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری کردند. شورای نگهبان تمامی 74 نفر را ردصلاحیت کرد. حتی علی لاریجانی که پیش از حضور در وزارت کشور در توئیتی بطور ضمنی از موافقت ارکان قدرت برای حضور در انتخابات خبر داده بود، نیز ردصلاحیت شد. دیگر افراد اصلاح طلب مانند کواکبیان، آخوندی و جهانگیری نیز رد صلاحیت شدند و تنها مسعود پزشکیان از فیلتر شورای نگهبان بگذرد.
اینکه این نماینده مردم تبریز در مجلس طی 5 دوره گذشته چگونه توانسته از سد شورای نگهبان رد شود برای بسیاری از تحلیل گران سیاسی هم جای بسی تعجب داشت و هم برای اصلاح طلبان جای خوشحالی.
تعجب از آن بابت که بسیاری از جناح چپ به دنبال حمایت از لاریجانی بودند و بخشی دیگر از این جناح به دنبال حمایت از جهانگیری، آخوندی و یا پزشکیان.
اما با تایید مسعود پزشکیان اصلاح طلبان هم شوکه شدند و هم خوشحال که فردی کاملا اصلاح طلب بعد از چند دوره انتخابات کم رمق و حداقلی توانسته از سد شورای نگهبان برای حضور در عرصه سیاسی کشور بگذرد.
اما همین شوک زدگی دلیل دیگری نیز داشت و آن نداشتن برنامه به دلیل زمان کم (حداکثر 50 روز)برای انتخابات ریاست جمهوری بود. از طرف دیگر فاصله بسیار کم انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات ریاست جمهوری نشان می‌داد، همچنان مردم با صندوق‌های رای قهر هستند و علاقه ای به این ندارد که در پای صندوق رای حضور یابند.
در اصل اصلاح طلبان با دو معضل بزرگ مواجه شدند یکی نبود برنامه برای نامزدهایی که ممکن است تایید صلاحیت شوند و دیگری که مهمتر از اولی است، ساماندهی سازمان رای است.
به همین دلیل نام سه نفر را به عنوان نامزدهای اصلی اصلاح طلبان معرفی کرد تا در صورت تایید صلاحیت از آنها حمایت کند که عباس آخوندی، اسحاق جهانگیری و مسعودپزشکیان سه فرد اصلی اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات آینده معرفی شدند.
اصلاح طلبان از سوی دیگر زمان را برای خود کوتاه دیدند به همین دلیل باید تلاش چندبرابری انجام می‌دادند تا از موقعیت ایجاد شده بیشترین استفاده را ببرند. این چنین موقعیتی تنها در دوم خرداد سال 76 رخ داد؛ هرگز نظام دوباره حاضر نشد که چنین موقعیتی را دوباره در اختیار اصلاحات قرار دهد.
حمایت بی چون و چرای اصلاحات از پزشکیان
با این تفاسیر جناح چپ یعنی از بال چپش که اتحاد ملت و دیگر احزاب قرار دارد تا بال راست آن یعنی کارگزاران و ندای ایرانیان در یک میدان جمع شدند و به حمایت از پزشکیان پرداختند.
حتی اعتدالیون از جمله حزب اعتدال و توسعه که دولت‌های یازدهم و دوازدهم را در اختیار داشت و از علی لاریجانی تا پیش از تایید صلاحیت‌ها حمایت می‌کرد به اردوگاه اصلاح طلبان و حمایت از پزشکیان پیوست و عنوان کردند که تمامی امکانات مادی و معنوی خود در سراسر کشور را برای پیروزی این فرد اصلاح طلب بسیج می‌کند.
البته شخص پزشکیان در هیچ کدام از احزاب اصلاح طلب عضویت ندارد اما تفکرات خود را به شدت با تفکرات اصلاح طلبی همسو می‌داند. اصلاح طلبان نیز وی را به عنوان فردی که می‌تواند نظرات اصلاح طلبان را اجرایی کند باور داشته و از وی حمایت کردند.
با این حال اینکه تمامی احزاب و گروه‌های اصلاح طلب با اینکه از مشی پزشکیان و روند زندگی وی مطلع هستند و می‌دانند که شخصی است که به دنبال رانت و بده بستان‌های معمول سیاست ورزی نیست، از آن استقبال کردند و به نظر نمی‌رسد کسی از این جریان خواستار گرفتن امتیاز در دولت احتمالی پزشکیان باشد. یکی از دلایل دیگر آن نیز تمرکز بر پیروزی وی در زمان بسیار کوتاه است چون مهمترین بحث جریان سازی برای آوردن سازمان رای اصلاح طلبی در پای صندوق‌ها است.
چگونگی حل مشکل عدم حضور مردم در انتخابات
همانگونه که گفته شد مهمترین مسئله کنونی اصلاح طلبان چگونگی تشکیل دولت آینده نیست بلکه برانگیختن سازمان رای خود است تا بتواند در قدم اول مردمی که از حضور در پای صندوق‌های رای سرخورده شده اند را مجاب کند که دوباره با انتخابات آشتی کنند و بتواند از آنها برای پیروزی کاندیدای خود رای جمع کند.
اینگونه که تمامی احزاب جریان چپ باهم متحد شده اند به نظر می‌رسد که تمامی امکانات این جریان و حتی اعتدالیون در تمامی شهرها و استان‌ها در اختیار ستاد پزشکیان قرار گرفته و اجماعی بی نظیر در بین آنها وجود دارد تا نامزد مورد نظرشان برکرسی ریاست جمهوری بنشید.
پزشکیان که خود به عنوان فردی که به دنبال فریب مردم نیست شناخته می‌شود، در سخنرانی‌های انتخاباتی خود چندین بار تاکید کرده که درباره همه موضوعات سررشته ندارد که از آن جمله می‌توان به موضوعات اقتصادی اشاره کرد. همین مورد هم آقای خاتمی در انتخابات 76 مطرح کرد و بحث‌های پیرامونی آنرا به کارشناسان ارجاع می‌داد اما همگان دیدند که بهترین دولت بعد از انقلاب اسلامی، دولت اصلاحات بود که توانست درزمینه شاخص‌های اقتصادی بهترین عملکرد را حتی با نفت 7 دلاری از خود برجای بگذارد.
پس به نظر می‌رسد که درست است از مهمترین خواسته‌های مردم موضوع معیشت و اقتصاد کشور باشد ولی پزشکیان باید این موضوع را برای مردم باز کند که با درهای بسته و تمرکزگرایی و نگاه تک بعدی به مسایل در کشور نمی‌توان حلال مشکلات بود.
این موضوع را باید باز کند که تمی‌توان با دروغ و بزرگ نمایی در کارها برای خود رزومه ساخت و مردم را برای گرفتن رای ترغیب کرد. پزشکیان کار بسیار سختی برای جذب سازمان رای قهر کرده با صندوق‌های انتخابات دارد.
