گروه بین الملل-امين جمشيدزاده: ما مردم همگي، گاهگاهي دچار فشار رواني ميشويم؛دانشجوها وقتي رابطهشان با هم اتاقيشان به هم ميخورد يا وقتي مجبور ميشوند دست به انتخاب گرايش تحصيلي بزنند يا موقع امتحانها ممکن است گرفتار فشار رواني شوند. جامعه امروزي بشر که دستخوش تحولات سريع است، براي بسياري از مردم فشارهايي در بر دارد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،پيوسته با فشار ناشي از اجبار به انجام دادن کارهاي بيشتر و بيشتر در فرصتهاي کوتاه و کوتاهتر روبرو ميشويم؛مسألههاي آلودگي هوا و آلودگي صوتي و راهبندان و جرم و جنايت و کار و فعاليت طاقت فرسا در زندگاني روزمره روز به روز بيشتر ميشود. علاوه بر اينها،بايد با رويدادهاي پرفشاري از قبيل مرگ پدر يا مادر يا فاجعههاي طبيعي روبرو شد. فشار رواني ميتواند موجب هيجانهاي ناخوشايندي نظير اضطراب يا افسردگي و همچنين بيماريهاي جسماني عمده و کوچک هم بشود. در عين حال،مردم در برابر رويدادهاي تنش زا واکنشهاي گوناگون از خود نشان ميدهند؛يعني در برابر رويداد تنش زاي واحد،بعضيها گرفتار اختلالهاي وخيم رواني يا جسماني ميشوند در حالي که مردمان ديگري در برابر همان رويداد نه تنها دچار هيچ نوع اختلالي نميشوند بلکه چنين رويدادي را فرصتي خواستني براي چالش و کوشش به شمار ميآورند. اين روزها ديگر همه مردم درباره فشار رواني يا فشار حرف ميزنند. رسانههاي همگاني رفتار غير عادي يا بيماريهاي غير عادي را زاييده فشار رواني يا به عنوان فروپاشي رواني ناشي از تنشها معرفي ميکنند؛براي مثال وقتي آدم اسم و رسم داري دست به خودکشي ميزند؛ ميگويند زير بار فشارهاي زندگي به زانو درآمده است.
دانش آموزان و دانشجويان در مدرسه و دانشگاه درباره ميزان فشار رواني يکديگر صحبت ميکنند و سخن از «بار فشارها دارد مرا خرد ميکند.» ميان مردم رواج دارد؛با اين همه،فشار رواني اصلاً چيست؟به طور کلي هنگامي صحبت از فشار رواني يا استرس به ميان ميآيد که شخص با رويدادي مواجه شود که خودش آن را براي سلامت جسم يا روانش مخاطره آميز بداند. اين قبيل رويدادها را معمولا رويدادهاي تنش زا يا استرس زا،واکنشهاي مردم را به آنها پاسخهاي تنش زا مينامند. رويدادهايي هست که اکثريت مردم آنها را تنش زا به حساب ميآورند.
رويدادهايي که موجب تنش ميشوند بيشمارند. بعضي از آنها تغييرات عمدهاي هستند که بسياري از مردم را به صورت همزمان گرفتار ميکنند. از قبيل جنگ،فاجعه هسته اي و زمين لرزه؛دسته ديگري از تنش زاها تغييرات بزرگ و عمده زندگي هستند. نظير جلاي وطن،تغيير شغل،ازدواج،از دست رفتن دوست و بيماريهاي وخيم؛ گرفتاريهاي روزمره را نيز بعضي مردم به صورت رويداد تنش زا تجربه ميکنند. مانند گم کردن کيف دستي،گير افتادن در ترافيک،معطل ماندن در مترو،بحث و جدل دانشجو با استادش و نظاير آن. به جز اينها ممکن است خاستگاه فشار رواني در خود شخص و به صورت انگيزهها يا خواستههاي متعارض باشد. رويدادهايي که تنش زا قلمداد ميشوند معمولاً در يک يا چند مقوله زير قرار ميگيرند؛رويدادهاي آسيبي فراتر از چهارچوب تجربههاي عادي زندگي، رويدادهاي مهار نشدني،رويدادهاي پيش بيني ناشدني، رويدادهايي که بيشينه توان و خودپنداره ي شخص و يا تعارضهاي دروني را فرا ميخوانند. رويدادهاي آسيبي بارزترين منابع فشار روانياند. منظور از رويداد آسيبي،موقعيتي بسيار مخاطره آميز و فراتر از دايره تجربههاي معمولي آدميان است. فاجعههاي طبيعي همچون زمين لرزه و سيل و فجايعي که آدمي خودش مسبب آن است؛ مانند جنگ و سوانح هستهاي،سوانح جادهها و سوانح هوايي و تعرضهاي جسماني نظير تجاوز جنسي يا اقدام به قتل،از اين زمرهاند که در اين جا تعرض رئيس جمهور سابق آمريکا دونالد ترامپ به استورمي دنيلز بازيگر فيلمهاي پورن مثال بارز همين رويدادهاي آسيبي است و اکنون پرونده مفتوح آن در دادگاهي در نيويورک هنوز باز است و با اينکه دونالد ترامپ مشغول رقابتهاي درون حزبي جمهوري خواهان در مقابل جو بايدن همتاي دموکرات خويش براي انتخابات رياست جمهوري 13 نوامبر 2024 ميلادي آمريکا است؛ نه تنها جامعه آمريکا بلکه نظام بينالملل را با يک رسوايي شگفت انگيز و آن هم در سطح عاليترين رتبه کاخ سفيد و رئيس جمهور سابق ايالات متحده مواجه ساخته است که اگر اين مسأله در نهايت در دادگاه نيويورک به سرانجام برسد و دونالد ترامپ در اين پرونده محکوم شود، بدون ترديد آراي او در ميان شهروندان ايالتهاي مختلف آمريکا ريزش بي سابقه اي خواهد داشت؛ اگرچه وکلاي ترامپ تمام تلاش و کوشش خود را به خرج خواهند داد تا دونالد ترامپ را از اين رسوايي بزرگ تبرئه کرده و نجات دهند ولي وکيل سابق او مايکل کوهن با وجداني بيدار پارسال در مقابل هيأت منصفه دادگاهي در نيويورک عليه ترامپ به صراحت شهادت داد که او به دستور مستقيم دونالد ترامپ مبلغ 130 هزار دلار بابت حق السکوت به استورمي دنيلز بازيگر فيلمهاي پورن پرداخته است و پس از اين مسأله بود که دنيلز از جسارت و اعتراف کوهن وکيل سابق ترامپ، بسيار تمجيد کرد و از اينکه او باعث شده بخشي از آسيبهاي تنش زا از روي دوش او برداشته شود تشکر کرد. در برابر رويدادهاي آسيبزا بسياري از مردم اغلب واکنشهاي روانشناختي معيني دارند.
به اين معنا که قربانيان اين گونه فاجعهها ابتدا دچار بهت و بيخبري ميشوند و نميفهمند چه آسيب يا خطري متوجه آنان شده است. ممکن است با حالت گمگشته اين سو و آن سو بروند و خود را در معرض خطرات ديگري هم قرار دهند. براي مثال زني مانند استورمي دنيلز که به او تجاوز جنسي شده،ممکن است تا چند روز غذا نخورده باشد؛اما اگر دوست نزديکش اصرار کند که با هم غذا بخورند،اطاعت کند. فاجعه ديدهها در مرحله سوم،دچار اضطراب و دلهره ميشوند و بسيار به سختي ميتوانند تمرکز کنند و چه بسا که جزئيات فاجعه را بارها و بارها بازگو کنند. کسي که از سانحه اتومبيل جان به در برده وقتي کنار اتومبيل قرار گيرد ممکن است به شدت دچار اضطراب شود و به خاطر عدم تمرکز نتواند به کار و حرفهاش بپردازد و بارها و بارها جزئيات سانحه را براي دوستانش کالبد شکافي و تشريح کند. بهره کشي جنسي نظير حادثه استورمي دنيلز بوسيله عالي رتبهترين مقام سابق آمريکا « دونالد ترامپ» يکي از فاجعههايي است که به طرز رقتانگيزي در جامعه آمريکا شيوع پيدا کرده است. تأثيرات تجاوز جنسي و ساير خشونتهاي جنسي بر سلامت جسم و روان قربانيان آنها بسيار عظيم مينمايد.
بررسيها و پژوهشهاي متعدد نشان داده تا 6 ماه پس از حادثه در قربانيان تجاوز يا خشونت جنسي، درجات شديد افسردگي، اضطراب، وحشت و يأس و ديگر علايم پريشاني رواني ايجاد ميشود.
پريشاني بعضي قربانيان اين قبيل حوادث،در طول زمان کاهش مييابد؛ اما در بعضي ديگر مانند مسأله استورمي دنيلز و دونالد ترامپ، اين پريشانيها مدتهاي دراز ادامه پيدا ميکند؛چرا که ترامپ با پرداخت حق السکوت از طريق وکيل سابق خود صورت مسأله را خواسته است پاک کند.
قربانيان اين قبيل تجاوزها پس از فاجعه،دو برابر مردمان عادي که گرفتار چنين فجايعي نبودهاند، دستخوش بيماريهاي افسردگي، اضطراب و اختلالهاي اعتياد ميشوند.