انتخابات دوازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري پايان يافت و در آن اصولگرايان با کمترين مشارکت مردم در تاريخ انتخابات مجالس جمهوري اسلامي بر کرسيهاي سبز رنگ مجلس تکيه زدند.
«مردم سالاری» مشارکت 41 درصدی مردم در انتخابات مجلس دوازدهم را بررسی کرد
بازهم تندروها، بازهم مجلس حداقلی
12 اسفند 1402 ساعت 22:00
انتخابات دوازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري پايان يافت و در آن اصولگرايان با کمترين مشارکت مردم در تاريخ انتخابات مجالس جمهوري اسلامي بر کرسيهاي سبز رنگ مجلس تکيه زدند.
گروه سياسي- رحمان زين الدين: انتخابات دوازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري پايان يافت و در آن اصولگرايان با کمترين مشارکت مردم در تاريخ انتخابات مجالس جمهوري اسلامي بر کرسيهاي سبز رنگ مجلس تکيه زدند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،در اين دوره از انتخابات تعداد يک هزار و 218 حوزه انتخابيه در 31 استان کشور داير بودند. تعداد شعب اخذ رأي در اين يک هزار و 218 حوزه انتخابيه، 59 هزار شعبه بود که از اين ميزان، 44 هزار شعبه به صورت ثابت و 15 هزار شعبه به صورت سيار بودند.
اين انتخابات از نگاههاي مختلف داراي ابعادي است که در طي روزهاي آينده به بررسي زواياي ان خواهيم پرداخت و سياسيون اظهار نظرهاي فراواني در اين بين خواهند داشت.
کمترين ميزان مشارکت در تاريخ انقلاب اسلامي
با اينکه اصولگرايان از ميزان کم مشارکت مردم بسيار خوشحال هستند اما به نظر ميرسد که مجلس دوازدهم با دوره يازدهم تفاوتي در ميزان کسب کرسيها ميان اصولگرايان نخواهد اشت.
دوره اول مجلس شوراي اسلامي با 52.14 درصد ميزان مشارکت برگزار شد که در آن مرحوم آيت اللههاشمي رفسنجاني به عنوان رئيس انتخاب شد.
در دوره دوم ميزان مشارکت 64.64 درصد، دوره سوم 59.72 درصد، دوره چهارم 57.81 درصد، دوره پنجم 71.10 درصد، دوره ششم 67.35 درصد، دوره هفتم 51.27 درصد، دوره هشتم 55.04 درصد، دوره نهم 64.02 درصد، دوره دهم 61.83 و دوره يازدهم 42.57 درصد واجدان شرايط راي دادن در پاي صندوقهاي اخذ راي حاضر شدند.
اما در دوره دوازدهم علارغم تبليغات فراوان و سخنرانيهاي پي درپي و دعوت به مشارکت مردم براي حضور در انتخابات، مردم حاضر نشدند که از حق راي خود استفاده کنند و کمترين ميزان مشارکت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي با حدود 41 درصد رقم خورد.
اين درحاليست که واجدان شرايط شرکت در اين انتخابات، 61 ميليون و 172 هزار و 298 نفر بودند که 30 ميليون و 945 هزار و 133 را مرد و 30 ميليون و 227 هزار و 165 را زن شرايط تشکيل ميدادند.
اين ميزان مشارکت حکايت از همان روش مردم در چهار سال گذشته است که نشان ميدهد مردم حاضر به فروش راي خود به هيچ عنوان نيستند.
در چند سال گذشته ميان مردم شعاري به اين عنوان که «اصلاح طلب، اصولگرا ديگه تموم ماجرا» رواج داشت که امروز بايد نتيجه اين شعار را در ميانر اي اعتراضي مردم مشاهده کرد.
از چند سال گذشته اصلاح طلبان اين شعار را واقعي و اعلام خطري براي جمهوري اسلامي ميدانستند و در پي اصلاح امور بودند، اما نظام و کارگزاران آن که مسئول برگزاري انتخابات هستند، شعارهاي مردم را ناديده گرفته و بر اين اعتقادبودند که حتي اگر مردم در پاي صندوقهاي راي حاضر نشوند براي آنها بهتر است و ميتوانند همچنان به نفوذ خود در ارکان قدرت ادامه دهند.
با بررسي افرادي که به مجلس شوراي اسلامي راه يافتند نيز دقيقا اين موضوع نشان داده ميشود که تفاوت آنچناني ميان دو مجلس يازدهم و دوازدهم وجود نخواهد داشت و حتي بلکه بدتر نيز ميشود، زيرا افرادي از صندوقهاي راي بيرون آمده اند که منش تندروانه اي داشته و مجلس آينده بيشتر راديکال خواهد بود تا براساس عقلانيت.
شادماني اصولگرايان
از عدم مشارکت مردم
خبرگزاري دولتي ايرنا در مطلبي نگاشته است که چه خوب ميزان مشارکت به 40 درصد رسيده است و تبليغات دشمنان و تحريم طليان(اصلاح طلبان) نتيجه نداشته و ميزان مشارکت به 40 درصد رسيده است!
اين خبرگزاري دولتي آورده است: آمارها حکايت از مشارکت 41 درصدي مردم در انتخابات دارد، و اين يعني چيزي شبيه ميزان مشارکت در دوره قبل. اما اگر به راه درازي که در اين فاصله خصوصا در يکسال و نيم اخير پيمودهايم نظر کنيم، تصديق ميکنيم چه توفيق بزرگي رقم خورده است؛ وقتي به ياد آوريم دشمنان اين کشور از شهريور 1401 همه توش و توانشان را به خدمت گرفتند و هرچه در چنته داشتند رو کردند تا مردم را از همراهي نظام باز دارند، وقتي به جنگ ترکيبي پيچيدهاي که عليه اين ملت به راه انداختند توجه کنيم، به فشارهاي بياماني که در حوزههاي سياسي و اقتصادي و اجتماعي و بينالمللي عليه ما اعمال کردند؛ از تشديد تحريمهاي اقتصادي گرفته، تا همقسم شدن همه دشمنان نظام، تا بمبارانهاي مجازي و فاجعهنمايي مفرط شرايط کشور، تا توسل به تروريسم در داخل و خارج از کشور و نشانه رفتن امنيت جاني و رواني مردم، تا بهرهگيري از پتانسيل چهرهها و سلبريتيها براي دو دسته کردن ملت و رويارو قرار دادن بخشي از جامعه در برابر حاکميت، و... .
ايرنا در ادامه اين نوشتار مدعي شده است: به اين اضافه کنيد «راهبرد» طيفهاي از جريانات و شخصيتهاي سياسي در «تَکرار» رويکرد دشمن در «تحريم انتخابات»؛ از کمپينهاي «رأي بي رأي» گرفته، تا خدشه در انتخابات با کليدواژههاي دشمنساخته و دروغ.
حاصل اينهمه جدّ و جهد اما براي دشمن خارجي و اعوان و انصار داخلياش چه بود؟ «تقريبا» که نه، «تحقيقا هيچ»!
نگاه معيوب اصولگرايان به پيام عدم حضور مردم در انتخابات
البته رسانه دولت اين موضوع را فراموش کرده است که دولتيها در دوره پيشين انتخابات مدعي بودند که دليل عدم مشارکت مردم عملکرد ضعيف دولت يازدهم و دوازدهم در عرصه داخلي و خارجي بوده است، اما انتخابات اخير نشان داد که دولت کنوني نيز بعد از گذشته سه سال از شروع فعاليت خود از نظر مردم هيچ دستاوردي نداشته است که آنها ترغيب براي حضور در پاي صندوقهاي راي کند. حتي اين اعضاي جبهه پايداري بودند که با انشعاب از اصولگرايان قديمي و فشار بر آنها توانستند بخشي از آراي سنتي اصولگرايي را به سمت خود جذب کنند. بطور مثال در تهران محمود نبويان از تندروهاي جبهه پايداري که در لحظات آخر با خروج دهنوي از ليست وارد آن شد، با کمترين راي در تاريخ تهران درصدر قرار گرفت.
اين همان نگاهي است که ميپندارد همه ما خوب هستيم و ديگران هستند که ما را بد نشان ميدهند!!
در هرحال قطعا اينبار اصولگرايان و تندورهاي اين جريان نميتوانند انکار کنند که اگر مردم در پاي صندوقهاي راي حاضر شوند، آنها در نهايت همين تعداد آراي ماخوذه خواهند داشت و شايد تنها از قوم، فاميل، دوستان و آشنايان خود راي خواهند گرفت و بر کرسيهاي مجلس تکيه خواهند زد.
اين بار نيز مجلس حداقلي و تندرو تشکيل خواهد شد و با احتساب اينکه ممکن است در آن سوي دنيا نيز ترامپ رئيس جمهوري آمريکا شود، اين مردم ايران هستند که دود عملکرد و بي درايتي مجلس به چشمشان خواهد رفت.
بايد در نظر داشت که در آينده خطرات بسياري جامعه خسته و خموده ايران را در ابعاد داخلي و خارجي تهديد خواهد کرد و قطعا بستر جامعه آبستن حوادثي خواهد بود که ممکن است براي ملت ايران گران تمام شود.
بخش قابل توجهي از شرکت کنندگان نيز به دلايل واضح، رأي باطله به صندوق انداختند. هنوز مشخص نيست در انتحابات اخير، چند درصد آرا، باطله است ولي در انتخابات رياست جمهوري سال 1400، آراي باطله رتبه دوم جدول رده بندي آرا را به خود اختصاص دادند که در تاريخ انتخابات ايران، بي سابقه بود.
در آن انتخابات، 12.88 درصد آراي ريخته شده به صندوق، باطله بودند.
بي گمان، نظام بايد قدر شرکت کنندگان در انتخابات را بداند و کاري نکند که در دوره بعد، آنها هم دچار ريزش شوند. در کنار ارج نهادن به اين حضور، شنيدن صداي اکثريت خاموش، مهم ترين وظيفه کساني است که مدعي دلسوزي براي نظام و حفظ آن هستند.
در روزهاي آينده بيشتر به بررسي پيام مردم در انتخابات اخير خواهيم پرداخت.
کد مطلب: 212627