دهم بهمن ماه روزی است که از گذشته دور و در ایران باستان جشن سده برگزار می شد و هنوز هم در برخی نقاط ایران، مردم جشن سده را گرامی می دارند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، تاریخ پرفراز و نشیب کشور ما پیوسته شاهد مبارزاتی پیگیر برای دفاع سرسختانه از اصالت ملی در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و ... بوده و در این راه پدران ما به طور دائم با اشغال نظامی، فرهنگی، عقیدتی و ... مبارزه کردهاند و موجودیت خود را که با هویت، آئین، زبان، سنتها و فرهنگ خاص آنان درآمیخته بود به شدت پاس میداشتند. دولت مستقل رستمیه در شمال آفریقا به دست «عبدالرحمان رستم» رهبر نظامی و مذهبی خراسانی و بعد آن «یعقوب لیث صفاری» و سپس «ابومسلم خراسانی» و آنگاه ارتش ایرانی دیلمی و ...
در قلمرو فرهنگی بالاخص رویارویی آریایی با فرهنگ مهاجم سامی، مبارزه حتی از رویاروییهای سیاسی برای حفظ ارزشهای ملی، شدیدتر و پیگیرتر بود و تبار ایرانی، گذشته پر افتخارش را به فراموشی نسپرد و آن را در تمام جلوههای ادب، هنر، شعر، موسیقی، فولکلور، رسوم روزمره خویش و بالاخره حفظ سنتها و از آن جمله جشنهای نوروز، مهرگان، سده و ... همواره زنده نگاه داشته است. به روال آیین باستان در پسین روز دهم بهمن هر ساله در نقاطی از ایران مانند کرمان، اصفهان، یزد و تهران ... جشن سده باشکوه تمام برگزار میشود و زرتشتیان و ایرانیانی که تابع سنن و آداب خود ماندهاند در این شادی حضور فعال دارند.
به عنوان نمونه:
در کرمان : از چند روز قبل از این جشن، مردم در باغی به نام بداغآباد که در نزدیکی شهر قرار دارد جمع شده و در اتاقهای آن سکنی میگزینند تا برای چند روزی زندگی مشارکتی را به رسم اجداد خود تجربه کنند.
در روز دهم بهمن همزمان با غروب خورشید موبدان در لباس مخصوص سرتاپا سفید، و مشعل به دست، در حالی که نوای دف و دایره آنان را همراهی می کند، برای روشن کردن آتش حرکت می کنند.
پس از برافروختن کوهی از خارها، دور این آتش انبوه جمع شده و خداوند صاحب آتش را نیایش کرده و هر کس در دل خود آرزویی برای بهزیستی مردم و جامعه و رفع شر و دروغ و بدی میکند و آتش با اسپند و کندری که به آرزو رسیدهها در آن میریزند همه جا را خوشبو میکند و از فردای آن روز مردم این دیار برای استقبال از نوروز آماده میشوند.
در یزد : این جشن در یک محوطه بدون درخت برگزار میشود و با توجه به اینکه در گذشته وسایل ارتباط جمعی نبود، مردم به روال قدیم فرصت دیدار یکدیگر را در این روز همراه با سنت آتش افروزی و دعا و نیایش غنیمت میشمردند که از لحاظ اجتماعی بسیار حائز اهمیت میباشد. این مراسم مشابه کرمان است، زیرا در این دو شهر زرتشتیان بسیاری می زیند.
در اصفهان : در دو جانب زایندهرود که از پشتههای هیزم و خار پر شده، نوازندگان گرد آمده و همه شهر و گنبدها و منارهها با شمع و مشعل آراسته میشود.
به پای پرندگان گردوهای توخالی پر شده به نفت و قیر که مشتعل شده بسته و آنان را رها میکنند، میگویند که سلاطین وقت این گونه مراسمی را کافی ندانسته و با شکوهتر از آنچه که به خلاصه گفتیم انتظار داشتند به طوری که در کتاب تاریخ بیهقی شرح جشنی رفته است که در آن آتش چندان بزرگ بود که فروغ آن از ده فرسنگی از هر سو دیده میشد.
فردوسی در این باره میگوید:
بهشتم بباید زآتشکده چو نزدیک شد روزگار سده
بیرونی در کتاب التفهیم سبب نام سده را به عدد صد ارتباط داده و میگوید :
از او، تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب و در آثارالباقیه آورده است که این جشن درست صد روز پس از آغاز زمستان که پنج ماه بود و از اولین روز آبان آغاز میشد گرفته میشود زیرا ایرانیان باستان سال را به دو بخش میکردند: تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه. این وجه تسمیه و هنگام اصلی جشن به عهد ساسانیان میرسد.
وجه دیگر سده آن است که میگویند چون اولاد آدم به صد رسید و مصادف با دهم بهمن بود آن را سده نام نهادند و در آن شب آتش بازی کردند و کوههای آتش از هیمه و چوب برافروختند.
زهوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهریار (فردوسی)
بعضی جشن سده را به فریدون نسبت دادهاند :
سده جشن ملوک نامدار است ز افریدون و از جم یادگار است (عنصری)
منوچهری میگوید :
آمد ای سید احرار شب جشن سده شب جشن سده را حرمت بسیار بود
در این روز پارسیان جشن مفصلی برپا میکردند و آتش بسیار بر میافروختند و ملوک و سلاطین وقت مرغان و جانوران صحرایی را گرفته دستههای گیاه خشک بر پای آنان بسته و شعلهور میساختند و رهایشان میکردند تا آتش در همه کوه و صحرا افتد و سده هر چه باشکوهتر و و سیعتر برگزار شود.
وینک بیامده است به پنجاه روز پیش جشن سده طلایهدار نوروز و نوبهار (منوچهری)
صد به صاد معرف سد به سین است، چون در کلام فرس قدیم صاد نیامده و آن زمان صد را به سین مینوشتند :
شب سده است یکی آتش بلند افروز حق است مر سده را بر تو، حق آن بگذار (فرخی)
گویند واضع این جشن کیومرث بود و او را صد فرزند دختر و پسر، چون به سن رشد و تمیز رسیدند در شب این روز جشنی ساخت و همه را کدخدا کرد و آتش بسیار افروختند و به این سبب آن را سده میگویند.
نظامی میگوید :
به نوروز جمشید و جشن سده که نو گشتی آیین آتشکده
یک ضربالمثل قدیمی می گوید چهار عنصر حیاتی یعنی آب، باد، خاک و آتش را یکجا میتوان در شمعی روشن مشاهده کرد.
این سنت فرخنده و شادی افزا را پاس میداریم و به یاد اجدادمان، برگزاری باشکوه آن را در رسالت خویش میبینیم و نسل جوان برومندمان را مسئول حفظ و گرامیداشت این گونه سنتها .... که چنین باد.
گزارش:ضیا مصباح