اين روزها با مسجل شدن عدم حضور سازمان يافته اصلاح طلبان در انتخابات مجلس، اصولگرايان که ميدان را براي تاخت و تاز در عرصه سياست باز ميبينند اقدام به تشکيل ائتلافها و جبهههاي مختلف از نيروهاي همسو خود ميکنند.
«مردم سالاری» تعدد نامزدهای اصولگرايان در انتخابات را بررسی می کند
شکافاندازان در مسير ساخت ميدان وحدت
8 دی 1402 ساعت 22:00
اين روزها با مسجل شدن عدم حضور سازمان يافته اصلاح طلبان در انتخابات مجلس، اصولگرايان که ميدان را براي تاخت و تاز در عرصه سياست باز ميبينند اقدام به تشکيل ائتلافها و جبهههاي مختلف از نيروهاي همسو خود ميکنند.
گروه سياسي- سيد مجيد حسيني: اين روزها با مسجل شدن عدم حضور سازمان يافته اصلاح طلبان در انتخابات مجلس، اصولگرايان که ميدان را براي تاخت و تاز در عرصه سياست باز ميبينند اقدام به تشکيل ائتلافها و جبهههاي مختلف از نيروهاي همسو خود ميکنند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،البته که تمامي آنها نگاه کامل و جامعي به حضور مردم در انتخاباتهاي مختلف ندارند و بيشتر به دنبال جذب مردم تنها براي روز راي گيري هستند وحتي برخي از عدم حضور مردم بيشتر خوشحال ميشوند تا نظامي که بتواند خواست ملت را تحقق بخشد.
شانا، مبنا، شريان، رزما، جماران و ... از جمله گروههايي هستند که در چند روز گذشته اقدام به تشکيل نشستهايي براي سياست گذاري براي حضور در عرصه انتخابات کردند.
البته در اين بين گروههايي هم هستند که در انتخابات جديد به منصه ظهور رسيدند و براساس تعريف يکي از برخي تشکلها مانند قارچهايي هستند که پس از رعد و برق رونمايي ميشوند.
شانا
بزرگترين تشکل اصولگرايان با نام شانا است. رئيس آن حدادعادل است و متشکل از تعداد 7 حزب رسماً به عضويت در ائتلاف درآمده و عضويت خود را به تصويب کميسيون ماده 10 احزاب رساندهاند. با اين حال، نمايندگان تعدادي از احزاب اصولگرا نيز در جلسات ائتلاف شرکت ميکنند که در مجموع و تا فروردين 1400، 34 حزب و تشکل در جلسات شوراي ائتلاف داراي نماينده بودند. تعداد اين تشکلها در خرداد 1402 به 50 رسيد.
جبهه پيروان خط امام و رهبري (شامل احزابي مانند حزب مؤتلفه اسلامي و جامعه اسلامي مهندسين) در طول انتخابات مجلس يازدهم به حمايت از شانا پرداختند ولي از سازوکار شوراي ائتلاف ناراضي بودند. اين جبهه در سال 1399 به شوراي وحدت نيروهاي انقلاب اسلامي که توسط جامعه روحانيت مبارز تشکيل شده بود، پيوست.
جمعيت پيشرفت و عدالت ايران اسلامي، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي، جمعيت جانبازان انقلاب اسلامي، جمعيت وفاداران انقلاب اسلامي، کانون دانشگاهيان ايران اسلامي و حزب توسعه و عدالت ايران اسلامي از جمله احزاب عضو شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي هستند.
مبنا
مجمع موسوم به «مبنا» که مختصر شده مجمع بيداري نيروهاي انقلاب است، اوايل آبان ماه در حرم بنيانگذار انقلاب با سر و صداي زياد و تبليغات فراوان برگزار شد. در اين نشست محمدباقر قاليباف شخصيت محوري بود و شانه به شانه او، غلامعلي حداد عادل و محسن رضايي نشسته بودند. اهميت حضور حدادعادل از اين جهت است که او رياست شوراي موسوم به «شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب» يا همان «شانا» را برعهده دارد؛ «شانا» مدعي جامعترين تشکل اصولگرايان به لحاظ شموليت است. هرچند اين نشست بدون حضور ابراهيم رئيسي برگزار شد، اما رسانههاي نزديک به قاليباف سعي کردند «مبنا» را منتهياليه وحدت اصولگرايان معرفي کنند. با اين وجود رئيسي که روزگاري نمک همين تشکلها را خورده و رياست قوه مجريه را در دست گرفت، حتي پيام هم به اين نشست ارسال نکرد و به «سلام رساندن» شفاهي از طريق حداد عادل بسنده کرد.
جماران
«مجمع مردمي جماران» يکي ديگر از تشکلهاي انتخاباتي اصولگرايان است که هرچند سال 1396 تشکيل شده و قدمت بيشتري از «شريان» و «مبنا» و امثالهم دارد، اما در واقع بيشتر هنگام انتخابات فعال ميشود. «جريان مردمي انقلابي رويشهاي نسل سوم انقلاب»، موسوم به «جماران» جديدترين همايش خود را همين يکي دو هفته پيش برگزار کرد. در انتخابات ارکان اين تشکل که خرداد ماه گذشته برگزار شد، «احمد نادري» به عنوان دبيرکل دوره چهارم و «سيد نظامالدين موسوي» به عنوان رئيس شوراي مرکزي دوره چهارم انتخاب شدند.
هر دوي دبيرکل و رئيس شوراي مرکزي، از اعضاي هيات رئيسه مجلس هستند. «سينا کلهر» نيز جايگاه سخنگويي اين جريان را عهدهدار شد؛ «سينا کلهر» معاون وزير ورزش و جوانان است و مشخص نيست آيا حضور يک مقام دولتي در جايگاه حزبي و سياسي با قانون انطباق دارد يا خير.
شريان
«شريان» يا همان شبکه راهبردي نيروهاي انقلاب اسفند ماه پارسال تشکيل شد و بيشتر با نامهايي مانند حميد رسايي و مهرداد بذرپاش شناخته ميشود. اين دو چهره که زماني با پايداريچيها نشست و برخاست ميکردند، از سال گذشته تشکل خود را تشکيل دادند و به نوعي حساب خودشان را از جبهه پايداري جدا کردند. آنها از همان ابتدا اعلام کردند که هدفشان از اين تشکل، انتخابات مجلس دوازدهم است: «يکي از عرصههاي فعاليت شريان، حضور و فعاليت موثر در عرصه سياسي است و بدين منظور کميته انتخابات شريان (به رياست حميد رسايي) براي انتخابات پيش روي مجلس در حال سياستگذاري جامع و کاملي است تا بتواند با نقشآفريني واقعي جوانان، گامهاي اساسي و موثري در راستاي پيشرفت و اعتلاي کشور بردارد و راهبرد اين کميته همگرايي بين جريانهاي اصول گرا است»؛ فاطمه سادات حميديان سخنگوي شريان راهبردهاي اين تشکل نوپا و انتخاباتي را تشريح کرده است.
پايداري
جريان دوم متشکل از افرادي بود که به آقاي مصباح يزدي نزديک بودند و افراد شاخص آن مرتضي آقاتهراني، اميرحسين قاضي زادههاشمي، حميد رسايي، مهرداد بذرپاش، سيدمحمود نبويان، مرحوم روح الله حسينيان، مرحوم علي اصغر زارعي، مهدي کوچک زاده، جواد کريمي قدوسي، نصرالله پژمانفر، عليرضا زاکاني و... ميتوان نام برد.
در خارج از مجلس نيز و در دولت اول محمود احمدي نژاد نيز افراد شاخص اين طيف حضور پررنگي داشتند از جمله صادق محصولي، مسعود ميرکاظمي، باقري لنکراني، حسين طلا و .... . اين افراد در آن زمان داراي تشکلي منسجم نبودند و پس از تشکيل دولت اول روحاني و سپردن مذاکرات به وزارت خارجه و محمدجواد ظريف اولين اقدام متشکل جمعي خود را در سفارت قديم آمريکا با عنوان «دلواپسيم» برگزار کردند که بعدها با نام دلواپسان نيز شناخته شدند.
در زمان مذاکرات هستهاي اين گروه براي اينکه در برابر اقدامات دولت مقاومت کنند و آنرا به شکست بکشانند اقدام به تشکيل تشکلي سياسي با عنوان «جبهه پايداري» کردند. نام جبهه پايداري براساس دو تفسير انتخاب شد؛ يعني اين افراد نميخواستند بگويند که بصورت متشکل وارد عرصه سياست شدند و از طرفي دولت مستقر را قبول نداشتند که بخواهند نام حزب را برخود بگذارند و از دولت مجوزحزب دريافت کنند و از طرف ديگر بر اين اعتقاد بودند که بايد در برابر آمريکا و مذاکرات هستهاي پايداري کرد تا بتوان به نتايج مورد قبول خود دست يافت. اما بعد از انتخابات مجلس دهم که اکثريت آن با اعتداليون و اصلاح طلبان بود، به اين نتيجه رسيدند که اگر ميخواهند ادامه دهند بايد در قالب تشکلي منسجم و حزبي باشند، بنابراين تصميم گرفتند که در وزارت کشور نام جبهه پايداري را ثبت کنند.
احزاب مهم ديگري نيز در جريان اصولگرايي هستند که بيشتر براي خود نقش رهبريت را متصور هستند تا نقش اجرايي که از آن جمله ميتوان به جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين و محققين حوزه علميه قم اشره کرد.
همچنين جريانهايي هم وجود دارند که نقش تاثيرگذاري در جريان اصولگرايي بازي نميکنند و بييشترد به دنبال گرفتن سهم خود از پستهاي انتخابي و انتصابي در جريان انتخابات هستند و بعد از آن ديگر خبري از آنها نيست.
يکي از اين جريانهايي که يک شبه مانند قارچ از زمين سر درميآورند و فرداي انتخابات محو ميشوند، تشکل جديدي بنام «رزما» است. اين تشکل را حسين الله کرم پايه گذاري و هدايت ميکند و ميخواهد نيروهايي که پيش از اين با حضور در کف خيابانها به دنبال مجاب کردن دولتها براي انجام خواستههاي آنها اقدام کنند را در قالب حزبي سياسي دور هم جمع کند و با راه و روش سياسي به خواستههاي خود برسد.
به نظر ميرسد در انتخابات اسفندماه اين شوراي نگهبان است که به جناحهاي مختلف کشور بخصوص اصولگرايان اين امکان را ميدهد که وزن سياسي خود را ارزيابي کنند.
حال به نظر ميرسد که در جريان نبود اصلاح طلبان و اعتداليون در انتخابات آينده اصولگرايان به دنبال کسب صندليهاي بيشتر در پارلمان هستند و براي اين کار چانه زنيهاي بيشتري را در دستور کار دارند.اما با توجه به سابقه عملکردي آنها به نظر ميرسد که بيشتر به دنبال زدن زير ميز هستند تا قدرت خود را در حکومت افزايش دهند و تا امتيازات بيشتري را کسب کنند.حالا بايد ديد اين گروههاي تازه به دوران رسيده در مسير وحدت ميان اصولگرايان اند و يا کلنگ برداشته و به دنبال ايجاد شکاف در اصولگرايي هستند.
کد مطلب: 208954