ظرف يک سال و نيم گذشته همه نگاهها معطوف به جنگ اوکراين و قلبهارتلند بوده؛سرزميني ارزشمند به لحاظ ژئوپليتيکي که پس از انقلا صنعتي تمام و ذهن قدرتهاي بزرگ را معطوف به خود کرده است.
«نيوهارتلند» معادلات آمريکا و روسيه در جنگ اوکراين را تحت تاثير قرار می دهد
نيمنگاه شرق و غرب به شمالگان
25 تير 1402 ساعت 22:15
ظرف يک سال و نيم گذشته همه نگاهها معطوف به جنگ اوکراين و قلبهارتلند بوده؛سرزميني ارزشمند به لحاظ ژئوپليتيکي که پس از انقلا صنعتي تمام و ذهن قدرتهاي بزرگ را معطوف به خود کرده است.
گروه بينالملل - علي ودايع: ظرف يک سال و نيم گذشته همه نگاهها معطوف به جنگ اوکراين و قلبهارتلند بوده؛سرزميني ارزشمند به لحاظ ژئوپليتيکي که پس از انقلا صنعتي تمام و ذهن قدرتهاي بزرگ را معطوف به خود کرده است. نکته اينجاست که فاکتورهاي جنگ امروز اوکراين با ديروز داراي مولفههاي جديدي است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،روسيه نگاه حيثيتي تاريخي را به سرزمين مادري دارد و آمريکا ميخواهد يک چالش امنيتي و اقتصادي لاينحل بيخگوش کرملين ايجاد کند. شايد تفسير نامتعارفي باشد اما تا اينجاي کار آمريکا و روسيه به آنچه که ميخواستند دست يافتهاند!
واشنگتن ميخواست ناتو که توسط ارتش اروپايي در معرض تهديد هويتي قرار بگيرد ؛ جان تازهاي بگيرد که بروز و ظهور اين مهم را در نشست هفته گذشته سران پيمان آتلانتيک شمالي ديديم. واشنگتن از هر ابزارو نظام امنيتي استفاده ميکند تا کشورهاي غربي وابسته چتر حفاظتي آمريکا باقي بمانند و حالا تهديد بزرگ روسيه آنها را گرد هم جمع کردهاست.
آمريکا ميخواست انبوه تسليحات قديمي خود را هزينه کند که اين کار را با نذر روغن سوخته براي امامزاده در اوکراين انجام داده است. واشنگتن در عين حال هم ميخواست هزينههاي سنگين جنگ را به روسيه تحميل کند که عملا توانست اين مهم را نيز عملياتي کرد.
در آنطرف، اگرچه خوشبيني روسيه در تصرف «اوکراينشرقي» محقق شد اما گمانهزني درباره تکرار ماجراي شوروي در افغانستان هم به کرسي ننشست. کرملين تااينجاي کار توانسته از اهرم هژموني انرژي بهخوبي استفاده کند. روسها در عينحال نهتنها سيستمهاي تحريمي غرب را دور زدهاند که هزينههاي سنگيني هم به طرف اروپايي تحميل کردند که نتيجه آن را در نارضايتيهاي اقتصادي اروپايي مشاهده ميکنيم. برداشت طرف غربي اين بود که هزينههاي کمرشکن جنگ اوکراين، دخل روسيه را ميآورد اما مسکو توانسته دخل و خرج خود را کنترل کند. البته نميتوان کتمان کرد که روسيه هم متحمل هزينههاي گزاف ديپلماتيک و مالي سنگيني شدهاست.
نقطه ذوق و خوشحالي روسيه در ناکامي ضدحملات بهاره اوکراين است. «زلنسکي» رئيسجمهوري اوکراين براي تحت فشار قرار دادن سران ناتو در جهت پذيرش کييف به شکل حماقت آميزي به دل ديوار آتشين ارتش سرخ زد اما در نهايت ناکام ماند. شورش گروه واگنر هم ظاهرا فرصتي طلايي براي اوکراين بود اما آنها از اين موقعيت هم نتوانستند استفاده کنند. برخي ميگويند که سرانجام جنگ اوکراين کجا متوقف خواهد شد. «هنري کيسينجر»، وزير خارجه پيشين آمريکا ميگويد که واشنگتن در حال حاضر اعتقادي به بازگردان شبهجزيره کريمه در چارچوب ضد حمله ندارد. او پيشتر نسخه تجزيه اوکراين را پيچيده بود که الهام گرفته از ماجراي آلمان شرقي و آلمان غربي در زمان جنگسرد است. نکته حائز اهميت اين است که مبتني بر نگاه رئاليستي آمريکايي، جنگ تا ايجاد توازن تهديد و جنگ ادامه پيدا ميکند.
بحث نيوهارتلند
در ميان تمام آنچه که درباره جنگ اوکراين گفته ميشود و گفته نميشود؛ آمريکا و روسيه نيمنگاه به نيوهارتلند دارد. شايد بتوانيم بگوييم که جنگ اوکراين پيش پرده تقابل در شمالگان است. سرزميني سرشار از آب شيرين، ذخاير عظيم نفت و گاز، امکان صيد و فراتر از همه ژئوپليتيک دسترسي سريع به سرزمين دشمن است.
در خلال خبرهاي مرتبط با نشست هفته گذشته سران ناتو، منابع خبري روس در تحليلهايي از سفر اخير رئيسجمهوري آمريکا به فنلاند همسايه شمال غربي روسيه و شرکت در نشست با سران کشورهاي اسکانديناوي، تحولات اخير را به منزله خروج «شمالگان» از بيطرفي و نقشآفريني عملي در سياست مهار مسکو تعبير و تفسير کردهاند. کانادا، دانمارک، فنلاند، ايسلند، نروژ، روسيه، سوئد و ايالات متحده آمريکا اعضاي شوراي قطب شمال (شمالگان- Arctic Council) هستند که يک انجمن بيندولتي بلندپايه مربوط به موضوعات مرتبط به دولتهاي کشورهاي عضو است.
روزنامه روسي ايزوستيا مينويسد که اسفندماه 1400 و در پي آغاز عمليات نظامي روسيه در اوکراين، کشورهاي عضو شوراي قطب شمال، فعاليت به شکل سابق در آن را به حالت تعليق درآوردند و فرمت (1+7) را ايجاد کردند.بر اين اساس، با وجود اينکه روسيه رسما در سالهاي 2021 تا 2023 رياست شوراي شمالگان را بر عهده دارد، جلسات اين شورا بدون حضور مسکو برگزار ميشود. روزنامه «ايزوستيا» در مطلبي با عنوان «جايزه شمالگان: بايدن به چه منظور به فنلاند سفر کرد.» مينويسد که «جو بايدن رئيس جمهوري آمريکا» 22 تيرماه وارد هلسينکي پايتخت فنلاند شد و در نشست آمريکا و کشورهاي اسکانديناوي شرکت کرد. برخي کارشناسان معتقدند که سفر بايدن جنبه نمادين داشت، در عين حال آمريکا برنامههاي بلند مدت براي تقويت نفوذ در اروپاي شمالي را دارد.
آينده در شمالگان
اين روزنامه در ادامه از قول «ولاديمير واسيليف» پژوهشگر انستيتو آمريکا و کانادا در روسيه نوشت:« امروز آمريکاييها معتقدند که آينده از آن شمالگان است. شمالگان يکي از مؤلفههاي اصلي راهبرد آمريکا است که راهبرد اروپايي آمريکا را کامل ميکند. منابع و کنترل راهبردي بر قوي ترين ناوگان شمالي که از آن روسيه است، در آنجاست.»
اين پژوهشگر روس در ادامه گفت: «اتفاقي نيست که دونالد ترامپ، رئيس جمهور پيشين آمريکا در آن زمان حتي صحبت از خريد گرينلند کرد. ضمنا همان زمان طرحهاي استقرار موشکهاي برد متوسط در گرينلند و اروپا مطرح شد.»
موضوعي که ذهن روسيه را درگير کرده، تفاوت سفر بايدن به هلسينکي است. جو بايدن رئيس جمهور آمريکا در هلسينکي با رهبران فنلاند، نروژ، ايسلند، دانمارک و سوئد ديدار کرد.
اين رسانه روس با درج اين عبارت که «بايدن» نخستين رئيس جمهور آمريکا است که وارد کشور فنلاند شد تا با نمايندگان روسيه ديدار نکند، يادآور شد: در سال 2018، دونالد ترامپ رئيس جمهور سابق آمريکا براي گفتگو با ولاديمير پوتين از هلسينکي بازديد کرد و در سال 1997، بيل کلينتون رئيس جمهوري پيشين ايالات متحده به اين کشور آمد که با همتاي روس خود بوريس يلتسين گفتگو کند.
ديدار بايدن با رهبران کشورهاي شمال اروپا سومين نشست سران آمريکا و اسکانديناوي در تاريخ بود. جلسات قبلي در سال 2016 در واشنگتن و در سال 2013 در استکهلم برگزار شد. با اين حال، اين بار شرايط کاملا متفاوت است؛ هفت سال پيش کوچکترين نشانه اي مبني بر عضويت فنلاند و سوئد در اتحاد آتلانتيک شمالي (ناتو) وجود نداشت. و اگرچه به طور رسمي سوئديها هنوز به بلوک نظامي نپيوستهاند، ناتو در واقع در سوئد است.
بنا بر اين گزارش، موضوعات رسمي نشست آمريکا و کشورهاي اسکانديناوي در حوزه امنيت، محيط زيست و فناوري بود. با اين حال، در بيانيه پاياني همچنين آمده است که ايالات متحده و کشورهاي شمال اروپا از استقلال، حاکميت و تماميت ارضي اوکراين حمايت ميکنند. آنها همچنين قول دادند که به کمک به «کي يف » در حد نياز، از جمله از طريق ارائه کمکهاي مستمر در زمينههاي امنيتي، اقتصادي، حقوقي و کمکهاي بشردوستانه ادامه دهند.
بنا بر گزارش رسانهها، در زمان سفر بايدن به هلسينکي، معترضان با لباسهاي سفيد در مقابل ساختمان پارلمان ايستادند و دست نوشتههايي را در دست داشتند که ايالات متحده را به دست داشتن در انفجار خطوط لوله گاز نورد استريم متهم ميکردند و همچنين عبارت «يانکيها، برو به خانه» و «بايدن، جنگ را اينجا نياور» در آنها به چشم ميخورد.
نياز آمريکا به مهار روسيه
روزنامه «نيزاويسيمايا گازيه تا» نيز در اين پيوند، در مطلبي با عنوان «اروپاي شمالي کاملا با بي طرفي خداحافظي کرد» مينويسد که برگزاري نشست با حضور آمريکا، تغييرات شديد در سياست خارجي کشورهاي منطقه اسکانديناوي را تثبيت کرد. اروپاي شمالي به تدريج در سيستم مهار روسيه که غرب به دنبال ايجاد آن است، به منطقه اي کليدي تبديل ميشود. به نوشته اين روزنامه، در پايان نشست هلسينکي، بيشتر از آنکه درباره امور اروپاي شمالي صحبت شود، سران کشورها درباره روشهاي حمايت از اوکراين صحبت کردند که گوياي آن بود که اين نشست، در راستاي مهار روسيه بود.
نکته جالب درباره قطب شمال اينجاست که مسکو در سال 2007 با زيردريايي در عمق 4200 متر اقيانوس شمالي پرچم روسيه را نصب کردهبود تا توجه خود را به ژئوپليتيک جديد نشان داده باشند. مساله زماني نگاه حياتي روسيه را نشان ميدهد که آنها به موازات جنگ اوکراين از حجم فعاليتهاي ارتش سرخ در شمالگان نه تنها کم نکردند که بر ميزان توسعه آن هم افزودند. با معادلاتي که ترسيم شد بهتر ميتوان پاسخ سوالات درباره تغيير رفتار آمريکا در خاورميانه يا حتي دلايل توسعه ناتو به شرق را پيدا کرد.
کد مطلب: 199319