اميرعبداللهيان: ما طالبان را به رسميت نميشناسيم و بر لزوم تشکيل دولت فراگير در افغانستان تاکيد داريم
گروه سياسي - خاطره ميرزا: ضربالعجل يک ماهه ايران به طالبان براي تعيين تکليف حقابه ايران از هيرمند به سرعت در حال گذر است و از پاسخهايي که مقامات طالبان داده و ميدهند و فيلمهايي که نشان دهنده دهن کجي مقامات طالبان به سخنان مقامات ايراني دارد، چنين برميآيد که گشايشي در کار نيست. چنين است که «نگاه ديپلماتيک ايران به طالبان»، گروهي که دو سال پيش از سوي برخي افراد «جنبش اصيل منطقه» معرفي ميشد و در ميان بهت مردم، نمايندگانش به ايران ميآمدند و با مقامات ايراني مذاکره ميکردند و حتي سخن از تحويل سفارت افغانستان به آنها ميرفت، بار ديگر تغيير کرده است و حسين اميرعبداللهيان اعلام کرده که حکومت طالبان را به رسميت نميشناسيم.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،داستان روابط حسنه ايران و طالبان به دو سال قبل برميگردد که مذاکرات ايران و طالبان علني شد. اين اتفاق اگرچه رفتاري ديپلماتيک بود اما وقتي با سخنان عجيب و تعريف و تمجيدها از اين گروه بدنام همراه شد، نگران کننده شد. «احمد نادري» از نمايندگان مجلس انقلابي آذرماه 1399 در توئيتي نوشت: «طالبان يکي از جنبشهاي اصيل منطقه و با زمينه قوم پشتون است... همکاري با آنان ميتواند به گسترش ثبات در جامعه افغانستان و جلوگيري از نفوذ گروههايي همچون داعش منجر شود. نبايد در دام بازنماييهاي اشتباه رسانههاي آمريکايي از آنان بيفتيم.» اين نماينده سپس در گفتگويي با روزنامه تهران تايمز پا را از اين فراتر گذاشته و ضمن دفاع از مواضع قبلي خود درباره تمايل به نزديکي با گروه طالبان گفت: «خيلي شک دارم که ديپلماتهاي ايران در مزار شريف را طالبان کشته باشد!»
همزمان با انتشار اين سخن تازه و عجيب اين نماينده مجلس، هيئت سياسي طالبان به سرپرستي ملا عبدالغني برادر معاون دفتر سياسي در تهران بودند و يکي از ديدارهاي آنها با علي شمخاني دبير شوراي عالي امنيت ملي بود. شمخاني بعد از اين ديدار توئيتي زد که آن نيز به نوعي فراتر از مذاکره سياسي بود و تلويحا تائيد و ترويج اين گروه را القا ميکرد. شمخاني نوشت: « در ملاقات امروز با هيئت سياسي طالبان، رهبران اين گروه را در مبارزه با آمريکا مصمم ديدم. کسي که سيزده سال در گوانتانامو زير شکنجههاي آنان بوده، مبارزه با آمريکا در منطقه را کنار نگذاشته است.»
اين سخنان در حالي بيان ميشود که در حافظه مردم، ناخرسندي از جنايات اين گروه وجود دارد. روز 17 مرداد که به عنوان روز خبرنگار نامگذاري شده پاسداشت شهيد صارميو ديپلماتهايي است که در افغانستان به شهادت رسيدند و علي رغم ادعاي آن نماينده مجلس، روايت مورد تائيد نظام شهادت آنها به دست طالبان است.
رهبر انقلاب در پيام تسليتي در پي کشتار مردم مزارشريف به دست طالبان به تاريخ 23 شهريور 1377 درباره اين گروه نوشتند: «جناياتي که اندکي پيش از اين در شهر مزارشريف به دست قشون ظالم و سنگدل طالبان اتفاق افتاده، يعني کشتار وسيع مردم غيرنظاميو به شهادت رسانيدن جوانان پاک و مؤمن ايراني که در مشاغل سياسي و خبري به انجام وظيفه مشغول بودند، در نوع خود فاجعهاي بينظير بود که بايد دولتها و ملتهاي مسلمان را به حرکتي جدي در برابر اين قوم متعصب و وحشي و بيگانه از تعاليم نوراني اسلام و بيخبر از قوانين عموميجهان، برميانگيخت... اکنون مردم شهرهاي اين منطقه به جرم تسليم نشدن در برابر قشون مزدور طالبان، محکوم به قتل و غارت و اسارتاند. شنيده شد که رؤساي طالبان، خون آنها را مباح کرده و هر پسر بزرگتر از هفت سال را محکوم به قتل دانستهاند. و شنيده شد که هواپيماهاي ارتش پاکستان نيز در قتل و ويراني باميان شرکت داشتهاند. آيا اين سبعيت و خونخواري نسبت به اين مردم مظلوم به چه جرمياست؟ آيا به جرم جانفشانيهاي آنها در راه استقلال افغانستان است؟ آيا به جرم تسليم نشدن در برابر توطئهي طراحي شده از سوي کمپانيهاي نفت و گاز آمريکائي است که با دست اندرکاري بعضي از نظاميان کشور پاکستان به شکل فتنهي طالبان بروز کرد؟ آيا به جرم تمسک مردم اين منطقه به ذيل ولايت اهل بيت پيامبر عليهمالسلام است؟ آيا تعصبات مذهبي و قومياست که چنين وحشيگيري و تطاولي را نسبت به مردم پاکنهاد هزاره مباح کرده است؟ اکنون ملت ايران بر اثر داغ بزرگ شهادت مظلومانهي جوانان خود در مزارشريف و بخاطر ناامن کردن مرزهاي شرقي کشور و بخاطر خون بناحق ريختهي مردم مظلوم باميان و مزارشريف با دلي مالامال از درد و خشم، بيصبرانه منتظر تصميم گيري مسؤولان کشور است.»
رهبر انقلاب در سخنراني 14 خرداد 1383 در مرقد امام (ره) نيز به صراحت بيان کردند: «امريكا، براى مقابله با پرچمدارى ايران در جهان اسلام، تلاش كرد طالبان را بعنوان يك نسخه بدلى و سرتاپا غلط از نظام اسلامى، در افكار عمومى مسلمانان مطرح كند اما اين كاريكاتور خنده آور نتوانست پرچم اسلام خواهى را از دست ملت ايران، در بياورد و اين ملت، همچنان پيشتازِ دين خواهى و وفادارى به اسلام است.» با اين همه کمتر از دو دهه بعد از اين سخنان، چنين توصيفهايي از طالبان ميشد و بدتر از آن، اينکه شنيده ميشد که سفارت افغانستان در تهران قرار است تحويل اين گروه شود. اين خبر در دي ماه 1400 شنيده شد، زماني که مولوي اميرخان متقي سرپرست وزارت امور خارجه حکومت طالبان در راس يک هيات اقتصادي و سياسي وارد تهران شد. در آن زمان انتشار خبري مبني بر تصميم ايران مبني بر تحويل سفارت افغانستان در تهران به طالبان باعث نگراني و واکنشهاي بسيار شد. در آن روزها عبدالغفور ليوال سفير دولت اشرف غني در تهران پس از چند ماه از سقوط دولت به دست طالبان اين سفارت خانه را ترک کرده و به کشور فرانسه مهاجرت کرده بود و به اين ترتيب به نظر ميرسيد امور کنسولي اتباع پرشمار افغانستان در ايران دچار وقفه شده يا خواهد شد و همين امر به باورپذير بودن اين شايعه کمک کرد. ضمن اينکه اخبار و نشانههاي ديگري از اين امر هم شنيده ميشد. بخش افغانستان خبرگزاري شفقنا همان زمان خبر داد که چندين ديپلمات طالبان در سفارت افغانستان در تهران مشغول به کار شدند. اين خبرگزاري نوشت: منابعي در سفارت افغانستان در تهران به خبرنگار خبرگزاري شفقنا افغانستان گفت: دو ديپلمات طالبان با ويزاهاي سياسي و خدمت چندين روز ميشود که در سفارت افغانستان در تهران حضور يافته و مشغول به کار شده اند.
با اين همه چند روز بعد سعيد خطيب زاده، سخنگوي وقت وزارت امورخارجه با رد برخي مطالب مطرح شده در خصوص فعاليتهاي آينده سفارت افعانستان در تهران، اظهار داشت: فعاليتهاي ديپلماتيک سفارت افغانستان در تهران همانند تماميسفارتخانههاي خارجي در چارچوب اصول و قواعد تعريف شده کنوانسيون 1961 وين در خصوص روابط ديپلماتيک قرار دارد و هيچ گونه تغيير و تحولي خارج از آن ممکن نيست.
با همه اين احوال، به نظر ميرسيد که روابط ايران و طالبان، روابطي نسبتا حسنه است و اين در حالي بود که هر از چند گاهي در اين سالها خبر از درگيريهايي در مرز با اين گروه به گوش ميخورد که معمولا ناديده گرفته ميشد.
حالا با افزايش بي آبي در استان سيستان و بلوچستان ايران، که يکي از علل اصلي آن سدسازي و ممانعت از ورود آب هيرمند به ايران است، سيد ابراهيم رئيسي سعي کرد با دادن اخطاري، طالبان را به رعايت حق ايران وادارد اما پاسخهاي طالبان نشان داد که اين گروه هيچ اهميتي به سخنان رئيسي نميدهد.
پس از آن سفير ايران در کابل از ضرب العجل يک ماهه ايران به طالبان خبر داد اما گويا وضعيت به اندازه اي وخيم است که پنج شنبه گذشته وزير امور خارجه ايران دوباره به ياد کشتار ديپلماتهاي ايران در مزار شريف افتاد و به طور علني از به رسميت نشناختن طالبان سخن گفت؛ گويي طالبان دوباره از جنبش اصيل منطقه به گروهک تروريستي سابق برگشته است!
اميرعبداللهيان با بيان اين که ما نميخواهيم حادثه تلخ مزار شريف تکرار شود، گفت: ما ميخواهيم به روند تحقق صلح و امنيت در افغانستان کمک کنيم و انتظارات متقابل نيز از حاکمان کنوني افغانستان داريم.
وزير امور خارجه جمهوري اسلاميايران در بخشي ديگر از صحبتهاي خود در مورد موضوع افغانستان گفت: افغانستان يک موضوع مهم براي ما است. ما از اين که در افغانستان دولت فراگير تشکيل نشده ناخرسنديم و اين موضوع را به حاکمان کنوني افغانستان نيز اعلام کردهايم. وي با بيان اين که ما هيات حاکمه فعلي افغانستان را به رسميت نميشناسيم و بر لزوم تشکيل دولت فراگير در افغانستان تاکيد داريم، افزود: طالبان بخشي از واقعيت افغانستان است نه همه افغانستان.
وزير امور خارجه جمهوري اسلاميايران همچنين گفت: ما از محروم کردن زنان و دختران افغانستاني از تحصيل و آموزش ناخرسنديم و اين را رفتاري برخلاف تعاليم پيامبر اسلام ميدانيم.