به گزارش مردم سالاری آنلاین ،زمانی که سید ابراهیم رئیسی و کاندیداهای پوششی همراهش تبلیغات انتخاباتی شان را آغاز کرده بودند، بورس در بدترین وضعیت ممکن قرار داشت. مردمیکه در ماههای آخر سال 1398 و پنج ماه اول سال 1399 سوددهی عجیب و باورنکردنی این بازار را دیده بودند، بی محابا و بدون تجربه وارد این بازار شده بودند ولی از مردادماه آن سال یکباره با ریزش قیمتها در بورس مواجه شدند؛ امید به بازگشت باعث شد که بسیاری سرمایههای خود را در بورس نگاه دارند و روز به روز آب شدن سرمایههایشان را بیشتر تجربه کنند، همین موضوع ناخرسندی و اعتراضهای بسیاری را شکل داد، بخصوص که مسئولان هم بسیاری را به سرمایه گذاری در این بازار دعوت کرده بودند. رئیسی و همراهانش از این فرصت طلایی استفاده کردند و وعدههای وعدههای رنگارنگی در خصوص حل مشکل بورس بدهند. رئیسی به صراحت گفت که اولین دستورهایش درباره حل مشکل بورس است، محسن رضایی از تقویت بورس گفت و قاضی زادههاشمیحل سه روزه مشکل بورس را وعده داد. شاید افرادی هم به این حرفها دلخوش کردند اما با شروع دولت رئیسی مشخص شد که نه تنها مشکل بورس حل نمیشود بلکه وضع به مرور بدتر هم خواهد شد. برای همین در پاییز و زمستان 1400 خروج سرمایههای خرد مردم (یا به اصطلاح اهالی این بازار: پول حقیقی) از این بازار آغاز شد و بسیاری از افراد عطای بورس را به لقایش بخشیدند و البته در این راه زیان بسیاری دیدند.
سال 1401 اگرچه با همین روند آغاز شد اما در دو مقطع بار دیگر امیدهایی برای آن دسته از افراد که سرمایه گذار حرفه ای این بازار بودند پیدا شد. اولین روند مثبت در همان روزهای نوروز آغاز شد و تا اواخر اردیبهشت ادامه یافت و به این ترتیب شاخص کل بورس که در سال قبل روی عدد یک میلیون و 367 هزار واحد متوقف شده بود شروع به رشد کرد تا 27 اردیبهشت به عدد یک میلیون و 606 هزار واحد رسید. اما فتح کانال یک میلیون و 600 یک روز بیشتر دوام نیاورد و بار دیگر روند نزولی این بازار شکل گرفت و ادامه این داستان تا نهم آبان ماه باعث شد که شاخص کل به پایین تر از یک میلیون و سیصد هزار واحد سقوط کند، آن هم در شرایطی که تورم بالای 40 درصد وجود داشت و بازارهای موازی مثل ارز، طلا و خودرو هر روز مرزهای جدیدی را رد میکرد!
از آبان ماه تا پایان بهمن، روند بورس اگرچه در مجموع صعودی بود اما چندان دلچسب نبود. رشد 300 هزار واحدی شاخص کل در مجموع این مدت چیزی نبود که در مقابل وضعیت وخیم تورم و بی ارزش شدن دائمیپول ملی به چشم بیاید. در خوشبینانه ترین حالت سهامداران در پایان بهمن ماه به همان نقطه ای رسیده بودند که در پایان اردیبهشت با آن خداحافظی کرده بودند! با این حال اسفندماه بار دیگر رشد بورس آغاز شد و طی دو هفته اول اسفند شاخص رکورد زد و به بالاتر از یک میلیون و 800 هزار واحد رسید. در این دوره طلا و ارز هم رکوردهایی زدند که رکورد بورس در مقابل آن چندان به چشم نمیآمد، ضمن اینکه تجربه دو ساله مردم در این بازار باعث شده بود که امید و اعتماد از این بازار رخت بربندد و دیگر رفتگان از این بازار چندان تمایلی به بازگشت به آن نداشتند، ضمن اینکه بازار طلا، ارز و خودرو به اندازه ای جذاب بود که نوبت به بورس نرسد. در همان زمانی که بورس چنین رشدی را داشت اعلام شد که مردم میتوانند 500 میلیون تومان بدهند تا در خرید خودروی خارجی ای که نه نوع آن معلوم است و نه قیمتش راه داده شوند و نزدیک به 120 هزار نفر چنین کردند!
بورس در روزهای آخر سال باز هم سینوسی شد و البته کاهش آن بیشتر از افزایش بود. حالا بعد از یک سال و نیم که از دولت رئیسی میگذرد دیگر نه کسی میتواند ادعا کند که مشکل بورس را سه روزه حل میکند و نه کسی باور میکند که این دولت میتواند مشکل بورس را سه ساله یا حتی سی ساله حل کند. این موضوع را میتوان از رفتار مردم در قبال روزهای مثبت بورس فهمید. در روزهای اوج بورس در امسال، سهامدارانی که بعد از دو سال سرمایه گذاری در سالهایی که تورم بیش از 40 درصد بوده، نتوانستند اصل پول خود را از این بازار بیرون بکشند به این راحتیها و با توجه به این نشانهها حاضر به بازگشت به این بازار نبودند. در هفتهها ی مثبت بورس، علی رغم رشد مناسب قیمتها، پول حقیقی چندانی وارد این بازار نشد و عموما سرمایه گذاران حقوقی دست به خرید و فروش میزدند. همچنین عرضه اولیههایی که در این مدت شکل گرفت هرگز مثل پنج ماهه اول سال 1399 با استقبال سرمایه گذاران روبرو نشد.
در سال 1401 خوش شانس ترین سرمایه گذاران بورس 40 درصد سود کسب کرده اند که کمتر از نرخ تورم است و در خوش بینانه ترین حالت آنها از بی ارزش شدن سرمایه خود جلوگیری کرده اند و سودی نبرده اند؛ در حالی که خریداران خودرو و سرمایه گذاران طلا و ارز و مسکن در همین سال سودهای بزرگتری کسب کردند.