نوروز، عيد باستاني ايرانيان، به دليل همزماني با بهار طبيعت در جغرافياي فرهنگي ايران که محدود به مرزهاي امروزين ايران نيست، جلوه زيبا و متفاوتي از شروع سال نو در بين گاهشماريهاي مختلف محسوب ميشود.
مروري بر پيشينه نوروز باستاني
نرم نرمک ميرسد اينک بهار...
26 اسفند 1401 ساعت 21:33
نوروز، عيد باستاني ايرانيان، به دليل همزماني با بهار طبيعت در جغرافياي فرهنگي ايران که محدود به مرزهاي امروزين ايران نيست، جلوه زيبا و متفاوتي از شروع سال نو در بين گاهشماريهاي مختلف محسوب ميشود.
گروه فرهنگي: نوروز، عيد باستاني ايرانيان، به دليل همزماني با بهار طبيعت در جغرافياي فرهنگي ايران که محدود به مرزهاي امروزين ايران نيست، جلوه زيبا و متفاوتي از شروع سال نو در بين گاهشماريهاي مختلف محسوب ميشود.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،منشأ و زمان پيدايش نوروز، به درستي معلوم نيست. برخي از روايتهاي تاريخي، آغاز نوروز را به بابليان نسبت ميدهد. بر طبق اين روايتها، رواج نوروز در ايران به سال 538 پيش از ميلاد مسيح يعني زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازميگردد. مردم بابل روز اول سال (عموماً در اعتدال بهاري برابر با 21 مارس يا اول فروردين) را جشن ميگرفتند. اين زمان برابر با بيداري طبيعت است. از لوحهها چنين بر ميآيد که اين جشن تقريباً از 2340 سال، پيش از ميلاد، شناخته شده بود.
مري بويس استاد دانشگاه و پژوهشگر در رشته مطالعات زرتشتي که سال 2006 درگذشت، معتقد بود ايرانيان از ديرباز، بر اساس آيين ميتراييسم، جشنهاي بزرگي چون جشنهاي بهاره و پاييز (مهرگان) را برگزار ميکردند ولي شکوه جشن بهاره بابليان، شايد موجب رهنمود ايرانيان به برگزاري جشن سال نو در اين ايام شده باشد.
اما در افسانههاي ايران، داستان پيدايش نوروز متفاوت است و در برخي از متنهاي کهن ايران از جمله شاهنامه فردوسي و تاريخ طبري، جمشيد و در برخي ديگر از متنها، کيومرث به عنوان پايهگذار نوروز معرفي شده است. پديدآوري نوروز در شاهنامه، بدين گونه روايت شدهاست که: «جم» در حال گذشتن از آذربايجان، بر روي تخت جمشيد ارگ جمشيد در آنجا فرود آمد و با تاجي زرين بر روي تخت نشست. با رسيدن نور خورشيد به تاج زرين او، جهان نوراني شد و مردم شادماني کردند و آن روز را روز نو و جم را جمشيد ناميدند.
مهمترين چهرههاي اسطورهاي مانند جمشيد، سياوش و کيخسرو پيوندي نزديک با نوروز دارند. نوروز روز پيروزي بزرگ جمشيد بر ديوان است که نماد پليديهايي چون سرما، تاريکي، جهالت و خشونت بودند. عروج جمشيد و عروج کيخسرو در اين روز اتفاق افتاد که تفاسير گوناگوني را به همراه دارد. در اين روز جمشيد جهان غيب را در جام جهاننما مشاهده کرد. همان جامي که در آن کيخسرو جاي بيژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد. اما حکايت دگرديسي و بازآفريني سياوش، حکايتي ويژه است که با روايتهايي مانند آدونيس، پرسفون، ازيريس يا تمرز قابل مقايسه است.
نظر ابوريحان بيروني و نويسندهٔ نوروزنامه (که به خيام نسبت داده شده) دربارهٔ منشأ نوروز چنين است که ايرانيان عقيده داشتهاند که پس از آفرينش زمين و آسمان و هر چه در آنهاست چندين هزار سال به حال سکون و بي حرکت ايستاده بودهاند چون به فرمان اهورامزدا آغاز به حرکت کردند، حرکت خورشيد در آن هنگام از بامداد نخستين روز ماه فروردين يا روز هرمزد و از نخستين نقطه يا دقيقه يا درجهٔ برج حمل (برج بره) بود ولي در سال بعد که در آن روز و ساعت حرکت کرده نتوانست به آن دقيقه برسد و ناچار آغاز سال از جاي خود تغيير يافت و عقب افتاد و هر سال در درجات برجها بهطور قهقرايي تغيير يافت تا در يک دور طولاني دوباره به همان روز و ساعت که در آغاز حرکت کرده بود بازآمد و اين مدت 1460 سال طول کشيد. نخستين کسي که اين روز (يعني نوروز حقيقي) را دريافت کيومرث بود و آن را آغاز تاريخ تعيين کرد و دوباره دور دوم از بامداد روز هرمزد، از نخستين درجهٔ برج حمل و روز اول بهار شروع شد.
درباره جشن نوروز در دوران هخامنشيان اطلاعات بيشتري موجود است. ن طور که از کتيبههاي دوران هخامنشي برميآيد، زمان آغاز سال نو زمان مشخص و دقيقي نداشته بلکه متغير بوده و دلايل آن بسيار پيچيدهاست. بنا بر مدارک باقيمانده در سرتاسر دوران هخامنشي، زمان آغاز سال نو از 21 اسفند ماه (12 مارس) تا 9 ارديبهشت (29 آوريل) در نوسان بوده است. در زمان هخامنشيان، شاه، نوروز را در تخت جمشيد برپا ميداشت. گيرشمن باستانشناس فرانسوي در مورد مراسم نوروز در دربار هخامنشيان نوشته است همه چيز در تخت جمشيد براي بزرگداشت اين جشن ملي بنا شده است. پيش از انجام تشريفات نوروز، بزرگان شاهنشاهي و نمايندگان کشورها به تخت جمشيد ميآمدند و در دشت پهناور مرودشت که رود پلوار از ميان آن ميگذرد و در مغرب تخت جمشيد قرار گرفته هزاران چادر ميزدند. در نماي خارجي پلکان تخت جمشيد اشخاصي که در تشريفات نوروز شرکت دارند، نشان داده شدهاند. در اين سنگ برجستهها نمايندگان 23 ملت پيرو شاهنشاهي و درباريان پارسي و مادي به همراه اسبها و گردونههاي پادشاهي و سربازان شوشي ديده ميشود.
در دورههاي بعدي، حتي در دوران پس از اسلام هم جشن نوروز ادامه پيدا کرد و در جغرافياي فرهنگي ايران که کشورهاي اطراف همچون تاجيکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوري آذربايجان و ... را در بر ميگيرد همچنان با شکوه فراوان جشن گرفته ميشود.
کد مطلب: 191970