پيروز، توله يوز ايراني، با همه اميدهايي که به آن بسته شده بود تا از منقرض شدن نسل يوزپلنگ ايراني، بامداد ديروز سه شنبه تلف شد؛ هرچند که خبر رسيده مادر پيروز دوباره باردار است.
توله يوز ايراني به دليل مشکلات گوارشي و کليوي تلف شد
براي«پيروز»و احتمال انقراضش...
بارداري مجدد«ايران»،مادر«پيروز»هنوز قطعي نشده است
9 اسفند 1401 ساعت 22:45
پيروز، توله يوز ايراني، با همه اميدهايي که به آن بسته شده بود تا از منقرض شدن نسل يوزپلنگ ايراني، بامداد ديروز سه شنبه تلف شد؛ هرچند که خبر رسيده مادر پيروز دوباره باردار است.
گروه اجتماعي-سعيد تهراني: پيروز، توله يوز ايراني، با همه اميدهايي که به آن بسته شده بود تا از منقرض شدن نسل يوزپلنگ ايراني، بامداد ديروز سه شنبه تلف شد؛ هرچند که خبر رسيده مادر پيروز دوباره باردار است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،يوزپلنگ آسيايي يا يوزپلنگ ايراني يک زيرگونهٔ در بحران انقراض از يوزپلنگ است. از سال 1390 پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي شروع شدهاست. مادر پيروز، ايران بود. ايران توله يوز هشتماهه مادهاي بود که طي همکاري مشترک يگان حفاظت محيط زيست و پليس امنيت از قاچاقچيان حيوانات کشف و به پرديسان منتقل شد. اين توله يوز در زمان کشف از سوء تغذيه رنج ميبرد و در کنار آن به علت جدايي زودهنگام از زادگاه خود، بسياري از مهارتهاي بقا را فرا نگرفته بود. دو سال بعد و در ارديبهشت 98 اعلام ميشود ايران رفتارهاي جفتگيري از خود نشان ميدهد.
تلاش براي انجام لقاح طبيعي بين ايران و يوزپلنگ نر 10 ساله اي به نام فيروز از ابتداي سال 1400 آغاز شد. پس از وحشت ايران از فيروز در مرحله معرفي، براي رفع اين مشکل مدتي فيروز و دلبر با هم بودند تا فيروز رفتارهاي خود با جنس ماده را تلطيف کند. در مرحله بعدي 5 دقيقه بعد از معرفي بين فيروز و ايران اولين تماس براي عمل لقاح طبيعي ثبت شد و سرانجام طي جفتگيري بين ايران و فيروزف سه توله يوز متولد شدند که هر سه نر بودند و پيروز يکي از آنها بود. پيروز که 11 ارديبهشت 1401متولد شده بود، فرزند «ايران» و «فيروز» بودو به نماد يوزپلنگ آسيايي تبديل شد. اين يوز تنها تولهٔ باقيمانده از سه فرزند «ايران» بود که در پارک ملي توران واقع در استان سمنان متولد شدند. از همان ابتدا، مادر، تولهها را تحويل نگرفت. مراحل شناساندن تولهها به مادر سه روزي طول کشيد اما نتيجه نداد و سرانجام تولهها از مادر جدا شدند و در شرايط قرنطينه قرار گرفتند و غذا دهي دستي آغاز شد. دو توله اول در روزهاي اول تلف شدند و پيروز با تلاش متخصصين زنده ماند. دليل اصلي تلف شدن توله اول طبق گفته رئيس دامپزشکي کشور نقص ژنتيکي و چسبندگي ريه و دليل تلف شدن توله دوم استفاده از شير بي کيفيت بود. پس از تلف شدن توله دوم، سازمان حفاظت محيط زيست يک دامپزشک متخصص يوزپلنگها از آفريقا را دعوت کرد، پيتر کالدول به ايران آمد و پنج روز شرايط توله سوم را زير نظر گرفت، شير و مکملهاي مخصوصي را با خود آورد و تيمارگر توله شروع به تغذيه کردن توله با اين مواد کرد.
سپس پيروز به پارک پرديسان تهران که شرايط و امکانات مناسبتري نسبت به توران داشت منتقل شد تا بتوان از اين طريق از تلف شدن توله يوز سوم جلوگيري کرد. وظيفه اصلي مراقبت از پيروز راعليرضا شهرداري پناه بر عهده داشت. او که مربي جانورشناسي و فعال محيط زيستي است 10 ماه از زندگي خود را وقف پرورش پيروز کرد و حتي شبها در کنار پيروز ميخوابيد. قرار بود پيروز پس از دوازده ماهگي به پارک ملي توران منتقل شود اما بيماري، موجب شد به دوازده ماهگي نرسد.
به گفته عليرضا شهرداري از همان ابتدا مشکلات گوارشي در توله احساس ميشد. او گفته بود: «زماني که پيروز به پرديسان آمد داستان ما هم در تهران آغاز شد، تولهها در يک شرايط چندان مناسبي و با شير مناسبي تغذيه نشده بودند و همين مشکل براي پيروز هم بود؛ روزهاي اول شرايط بدي بود، در اين مدت شيري رسيده بود که حاميان خارج از کشور فرستاده بودند البته وقتي پيتر کالدول به ايران آمد آن شير را هم رد کرد و شير جديدي با خود آورد ما هم از اين شير استفاده کرديم، با اين وجود کالدول گفت که هيچ شيري در دنيا مناسب يوزپلنگ نيست.»
وي افزود: «به هر حال با همه سختيها کار را آغاز کرديم، گاهي توله شرايط خوبي داشت ناگهان از پا ميافتاد؛ حتي يک بار به علت انجام عمل تنقيح تا 12 ساعت سرش را تکان نداد، آن زمان 800 گرم بود و قدرت تحمل اين فشار را نداشت، تا چند ساعت حتي يک قطره آب هم نخورد اما به مرور قطره قطره شير خورد و جان گرفت اما بعد از مدتي دوباره تب کرد و تبش به 40 درجه رسيد دوباره درمان آغاز شد و با پشتکاري که اين توله داشت آن را هم پشت سر گذاشت.» تولد، زندگي و مرگ پيروز آنقدر براي افکار عموميمهم بود که مرور خبرها و تماشاي عکسها و فيلمهاي آن در اين ده ماه به بخشي از زندگي مردم تبديل شده بود و مردم با وجود تمام مشکلات ماههاي اخير خود، با حساسيت، وضعيت پيروز را دنبال ميکردند. حتي ترانه معروف «براي...» از شروين حاجي پور که امسال جايزه گرميرا هم دريافت کرد در بخشي به پيروز اشاره کرده بود: «براي پيروز و احتمال انقراضش...». تلف شدن پيروز آنقدر مهم بود که فراکسيون محيط زيست مجلس هم براي بررسي آن جلسه اي برگزار کرد.
کد مطلب: 190601