چند روزي است که بهادري جهرمي سعي در حضور در دانشگاهها و بين دانشجويان دارد. بعد از حضور وي در دو دانشگاه علامه طباطبايي و خواجه نصير الدين طوسي در تهران که باعث شد جو دانشگاه متشنج شده و دانشجويان به حضور وي در دانشگاه اعتراض داشتند، او در روز سه شنبه دانشگاه قم را براي حضور و سخنراني برگزيد؛ شايد با اين تصور که حضور وي در اين دانشگاه بدون حاشيه باشد، اما اين تصور وي صورت واقعيت نگرفت.
گروه سياسي - محمدحسين روانبخش: چند روزي است که بهادري جهرمي سعي در حضور در دانشگاهها و بين دانشجويان دارد. بعد از حضور وي در دو دانشگاه علامه طباطبايي و خواجه نصير الدين طوسي در تهران که باعث شد جو دانشگاه متشنج شده و دانشجويان به حضور وي در دانشگاه اعتراض داشتند، او در روز سه شنبه دانشگاه قم را براي حضور و سخنراني برگزيد؛ شايد با اين تصور که حضور وي در اين دانشگاه بدون حاشيه باشد، اما اين تصور وي صورت واقعيت نگرفت.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،معلوم نيست که چرا سخنگوي دولت به حضور در دانشگاهها دارد، در حالي که اين کار ارتباطي با مسئوليت وي ندارد، ضمن اينکه سخناني که او ميگويد هم تناسبي با اندازه و جايگاه او ندارد. بهادري جهرمي ديروز در دانشگاه قم ادعا کرد که در اين ديدارها سعي دارم حرف دل دانشجويان و حتي شعارهاي آنها را بشنوم و دولت هم آمده تا شعار دولت مردم را در همين جلسات پيگيري کند. دانشجويان از شريفترين و عزتمندترين اقشار اين کشور به حساب ميآيند.
با اين همه سخنگوي دولت در اين جلسات بيش از اينکه سخنان دانشجويان را بشنود سعي دارد حرفهايي را بزند که خود در پي آن است، حرفهايي که گاهي معلوم نيست بر چه اساسي بيان ميشود.
يکي از حرفهايي که سخنگوي دولت در دانشگاه قم و دانشگاه خواجه نصير بيان کرده، اين است که شعار «زن، زندگي، ازادي» شعار همه است و ما ميخواهيم به آن برسيم. اما آيا اين سخن اعتقاد شخصي اوست يا اينکه دولت اصولگرا چنين ميانديشيد؟ واقعيت اين است که در طول يک ماه گذشته عموم سايتها و رسانههاي اصولگرايي سعي کرده اند اين شعار را انحرافي، جنايت کارانه و در راستاي آزاديهاي جنسي جلوه دهند. مثلا روزنامه کيهان در چهاردهم مرداد نوشت: « شعار دروغين «زن، زندگي، آزادي» نشاندهنده بغض و خشم دشمن از زنان ايراني است». خبرگزاري دانشجو هم درباره اين شعار نوشت: شعاري بعد از آشوبهاي ناشي از فوت خانم مهسا اميني در کشور شنيده ميشود که اين شعار کمونيستي بوده و شعار حزب تروريستي کومله است. سايت رجانيوز که افکار بهادري جهرمي به آن نزديک است، درباره اين شعار نوشت: اوجالان براي اولين بار شعار «ژن، ژيان، ئازادي» را به مرزهاي ايران وارد کرد. اين شعار از ريشههاي شکلگيري شاخه زنان پژاک با عنوان «نيروهاي مدافع زن» بود. دردناکتر اين است که شعار پژاک، گروهک کمونيستياي که از بدو تاسيس در جنايت و خون غلتيده است، توسط افرادي به زبان فارسي تکرار ميشود، زن زندگي آزادي! «زن، زندگي، آزادي» شعار همان تروريستهاييست که عمر خود را در کوه و دره سپري ميکنند و در راه توهمات کمونيستي خود کشته ميشوند. نکته ديگر وعدههايي است که بهادري جهرمي در اين جلسات ميدهد. او روز گذشته در دانشگاه قم با اشاره به شعار دانشجويان در حمايت از علي کريمي بازيکن سابق تيم ملي ايران، ادعا کرد: وي ميتواند به داخل کشور برگردد، کسي با وي مشکلي ندارد؛ ديکتاتوري رسانهاي اجازه نميدهد که صداي واقعيت و حقيقت حتي به گوش ورزشکاران برسد.
اين در حالي است که اصولا قوه قضائيه ميتواند چنين موضوعي را بيان کند و سخنگوي دولت در جايگاهي نيست که چنين بگويد. ضمن اينکه هنوز مدت زيادي از درخواست عده اي از اصولگرايان براي توقيف اموال علي کريمي و انتشار عکسهايي مبني بر پلمپ ويلاي او در لواسان نگذشته است.
وي در دانشگاه علامه طباطبايي هم عنوان کرده بود که اگر علي دايي برود در مدرسه شاهد اردبيل، تلويزيون پخش مستقيم خواهد داشت و نتيجه تحقيقات وي در مورد درگذشت يک دختر دانش آموز اين مدرسه را نشان خواهد داد. اين وعده هم چندان متناسب با جايگاه او نبود و براي همين کسي آن را جدي نگرفت.
بهرحال صرف نظر از اين سخنان، نحوه مواجهه دانشجويان، چه در قم و چه در تهران نشان ميدهد که عموم دانشجويان حاضر به پذيرش وي نيستند و اصرار وي بر حضور در دانشگاه نوعي سوء استفاده از قدرت است.