سازمان بهزيستي با ايجاد شبکه هيأتهاي اجتماعي، در حال انحراف از رسالت اصلي خويش است
سازمان بهزيستي کشور اخيراً اقدام به راهاندازي «شبکه هيأتهاي اجتماعي» کرده تا به نيابت از همه نهادهاي فرهنگي، تمدن اسلامي را محقق کند. آنگونه که در اساسنامه اين شبکه قيد شده فعاليت آن قرار نيست محدود به مناسبتها و ماه محرم باشد بلکه مقرر است در طول سال و حداقل هر دو هفته يکبار برنامه عبادي برگزار کند.
رويا بابائي- خبرنگار حوزه معلولان: سازمان بهزيستي کشور اخيراً اقدام به راهاندازي «شبکه هيأتهاي اجتماعي» کرده تا به نيابت از همه نهادهاي فرهنگي، تمدن اسلامي را محقق کند. آنگونه که در اساسنامه اين شبکه قيد شده فعاليت آن قرار نيست محدود به مناسبتها و ماه محرم باشد بلکه مقرر است در طول سال و حداقل هر دو هفته يکبار برنامه عبادي برگزار کند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،نقل اين سازمان نقل موشي است که خود در سوراخ ديوار جا نميشد اما هنگام عبور به دمش جارو ميبست، حالا بهزيستي هم پس از ناتواني در ساماندهي ميليونها فرد تحت پوشش خود، با اين اقدام ضمن وظيفه تراشي براي خود، رسماً پا در کفش سازمانهاي متولي امور فرهنگي و تبليغي کرده است!
طبق اين اساسنامه، منابع مالي اين هيأتها از محل نذورات، وقف، خيرين و اعتبارات سازمان تأمين ميشود و تأسف دارد که افرادي که خود سربار بهزيستي هستند و زير سايه بيعدالتي وارد آن شدهاند اين هزينهها را به بدنه نحيف آن تحميل ميکنند تا فقط جايگاهي براي خود ايجاد کنند حتي اگر قيمت آن عدم رسيدگي به تعداد بالايي از مددجويان باشد.
اين اقدام را به جرأت ميتوان نتيجه انتخابها و انتصابهاي نادرست و ورود افراد فاقد دانش تخصصي به اين سازمان دانست که کار مددکاري را با هيأتداري اشتباه گرفته و به جاي بهبود کيفيت خدمات به مددجويان و معلولان احتمالاً به دنبال راهي براي شفاي آنان هستند.
اضافههاي بيکاري که از اين طريق در حال اشتغالزايي براي خودشانند و ابتکارشان جز دهنکجي و اعلام بياعتباري به فعاليت چهلساله متوليان امور فرهنگي و تبليغي معنايي ندارد.
امور مربوط به هيأتها قابل احترام است وليکن جاي آن در بهزيستي نيست، بنابراين سوال اينجاست: آيا بهزيستي از عهده 50 وظيفه متنوع خود برآمده که حالا وظيفه جديدي براي خود ميتراشد؟ آيا راهي که بهزيستي آن را در پيش گرفته وظيفه سازمان تبليغات اسلاميو ساير ارگانهاي مربوطه نيست؟ اصلا آيا بهزيستي اجازه دارد وظيفهاي براي خود تعريف کند؟
اگر دست بهزيستي آنقدر باز است که ميتواند آتش به اختيار به حيطه وظايف هر سازماني ورود کند چطور اين دستها در رفع مشکلات جامعه هدف گشوده نميشود و اگر در اين زمينه اختياري ندارد پس با کدام مجوز براي خود وظيفه جديد ميتراشد؟
اگر مديران اين سازمان بصيرت داشتند بايد ميفهميدند «بهزيستي» خروجي عملکرد همين نهادهاي مبلغ اسلام است و اگر به دنبال تحقق تمدن اسلامياند راه آن از مسير بهبود عملکرد بهزيستي ميگذرد نه از کپيبرداري ناقصي از وظايف نهادهاي فرهنگي که ادامهاش رسالت بهزيستي را در معرض خطر قرار داده و از مسير اصلي منحرفش ميکند! شايد پاسخ برخي اين باشد که بهزيستي در اين زمينه احساس تکليف ميکند. باشد قبول، اما مگر سازمانهاي متولي امور تبليغي و فرهنگي بخشي از هزاران کار زمين مانده بهزيستي را تقبل کرده يا در قبال آن احساس وظيفه کردهاند که حالا بهزيستي براي جبران آن، آستين بالا زده است؟
بهزيستي در حالي دست به اين اقدام زده که وظيفهاش تأمين خدمات حمايتي و توانبخشي براي تمام گروههاي سني جامعه هدف و تهيه حداقل شرايط زندگي براي آنان است و در پاسخ به عدم انجام بخش اعظم همين وظايف، بيپولي و نبود اعتبارات را بهانه ميکند، اما حالا چه شده که بهزيستياي که در انجام امور عادي خود مانده، در امور ديگري که با روح و اصل و اساسش فاصله دارد مداخله ميکند و پول انجام آن را هم دارد؟
آيا اگر بگوييم اين شبکه، بهانه جديدي براي امرار معاش عدهاي است که حتي به صدقات مردميِ رسيده به بهزيستي هم چشم طمع دارد بد گفتهايم؟
اگر اين اقدام بهزيستي نتواند نهادهاي تبليغاتي و فرهنگي کشور را متقاعد به درخواست تعطيلي اين شبکه کند دستکم بايد صداي آنان را در بازپسگيري اصالت وظايف خود بلند کند.
بنابراين اين اقدام تنها زماني قابل پذيرش است که بهزيستي بودجه مربوط به فعاليت اين شبکه هيأتها را از نهادهاي مربوطه دريافت کند و يا در قبال تکتک اقدامات شبکه مذکور يکي از وظايف بهزيستي را در توافقي کلان و کشوري به عهده آن نهادها بگذارد، در غير اينصورت هزينهکرد حتي يک ريال از اعتبارات سازمان در اين مسير نه تنها صلاح نيست بلکه کاملاً حرام است!
چرا که دولت بودجه و اعتبارات بهزيستي را به نام مددجويان و به نيت رفع مشکلات آنها به بهزيستي تخصيص ميدهد نه براي دخالت بهزيستي در وظايف ساير نهادها و انحراف از وظايف تخصصي خود آن هم براي کارآفريني براي تازه واردهاي سفارش شده!
مردم و خيرين نيز کمکها، نذورات و صدقات خود را با هدف رساندن آن به محرومان به بهزيستي داده و در واقع به امانتداري اين سازمان اعتماد ميکنند وگرنه تخصيص اين کمکها و اعتبارات به ساير نهادها کار دشواري نيست.
لذا از رياست سازمان ميخواهيم توصيه دوستانه ما بپذيرد و با تغيير اتاق فکر سازمان و با استفاده از مشاوران متخصص و معتقدي که هنوز دل در گرو
آرمانهاي ارزشمند شهيد فياضبخش دارند از ايجاد انحراف در مسير سازمان پيشگيري کند و با کوتاه کردن دست افراد تندرو و بعضاً سياسي ضمن ممانعت از هدررفت سرمايه و حيثيت سازمان، اين نهاد را بدون تغيير ماهيت به نفر بعدي تحويل دهد و چنانچه خود را يک فرد انقلابي ميداند سربلندي انقلاب را در حيطه اختيارات خود دنبال کند.