گروه سیاسی: داستان از یک توئیت تبلیغاتی از سوی دبیر شورای اطلاعرسانی دولت آغاز شد. دولتمردان که به تازگی دریافتهاند که میتوان روی شعار فراموش شده «گشت ارشاد مدیران» مانور دهند، پس از آنکه دستگیری مشاور وزیر راه را مصداق «گشت ارشاد مسئولان» اعلام کردند، یک مصداق تازه برای این موضوع پیدا کنند. برای همین هم در توئیت این مقام دولتی با افتخار اعلام شد: «اخیرا فرزند یک معاون وزیر برای ادامه تحصیل در یک کشور خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت که به محض اطلاع رئیسجمهور دستور صادر شد: اگر فرزند رفت، پدر هم برود! گذشت آن دوران که افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از کشور باشد. مسئولان مراقب گشت ارشاد باشند.»
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،اما در همان روز و قبل از اینکه دولتیها طعم این تبلیغ را بچشند، موضوعی در فضای مجازی مطرح شد که تبدیل به مشکلی بزرگ شد؛ اینکه اعلام شد فرزند انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به کانادا رفته است! این همزمانی البته کمی عجیب است و به نظر میرسد بیش از اینکه کار دیگران باشد، نشانه ای از نوعی جناح بندی در دولت است. ممانعت از سفر پسر یکی از زیرمجموعههای دولت، با انتشار خبر سفر پسر یکی از معاونهای رئیس جمهور همراه میشود تا به رئیس دولت این پیام داده شود که نمیتواند گزینشی برخورد کند؛ و هر دستوری از این نوع، میتواند به بحرانی برای کل دولت تبدیل شود!
عبدالرضا داوری از نزدیکان سابق محمود احمدی نژاد در تو.ئیتی در توصیف این وضعیت نوشت: «ضربهای که خارج نشینی فرزند انسیه خزعلی به پروژه تبلیغاتی ستاد دستاورد سازی دولت زد، احتمالا بمب اتم به ناکازاکی و هیروشیما نزده بود. وقتی رئیس جمهور چشمش را بر خارج نشینی فرزند معاونش بسته، اما برای معاون یکی از وزرا که هنوز فرزندش به خارج هم نرفته، خط و نشان میکشد!»
انتشار و گسترش این خبر باعث شد که خزعلی در رشته توئیتی آن را تائید کند اما موضوع سفر پسرش را « تقویت فعالیتهای دانش بنیان» عنوان کند. وی نوشت: «گذشت آن دوران که مسئولانی مثل کوه پشت فرزندان خویش میایستادند و صراحتا از مهاجرت و زندگی آنها در خارج از کشور دفاع میکردند. اما امروز... برخی با ذوق زدگی از مهاجرت فرزند اینجانب گفتند؛ درحالی که سفر موقت کاری ایشان جهت توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیانی است که در ایران با تعداد زیادی از دانشجویان کامپیوتر فعال است و خوشبختانه این پروژه کاری رو به اتمام بوده و وی در ماههای آینده به کشور باز میگردد. اگرچه ایشان متاهل و مستقل است ولی هرگز قصد مهاجرت نداشتهاند. بیشک... بسترسازی برای تقویت فعالیتهای دانش بنیان جاری در کشور، برخاسته از تعلق به وطن و مسئولیتپذیری است. اعضای دولت مردمی و انقلابی به آرمانهای انقلاب و سیاستهای دولت وفادار بوده و خواهند بود.»
این توضیح به جای اینکه موضوع را توجیه کند، باعث شد که توجه به آن بیشتر شود.
سوء استفاده از شعار سال برای توجیه مسافرت یا مهاجرت فرزند معاون رئیس جمهور به کانادا، از طرفی سوژه طنزهای بسیار شد و از طرف دیگر این انتقاد را به دولتیها وارد ساخت که آنها مسائل مربوط به خود را به راحتی توجیه میکنند اما برای بعضی از افراد قوانین سفت و سختی میگذارند تا از آن بهره برداری تبلیغاتی کنند. مگر معاون وزیری که برای پسرش ویزا میساخته، نمیتوانسته بگوید که سفرش داشن بنیانی است؟ و آیا رئیس جمهور از او پرسیده که چرا پسرت میخواهد سفر کند؟! دستور مطلق رئیسی طبیعتا باید شامل حال انسیه خزعلی معاون خودش هم بشود!
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در واکنش به سخنان انسیه خزعلی در باره علت مهاجرت فرزندش نوشت: چرا برخی انتظار دارند که ادعاهای آنان در مورد خود و خانوادههایشان را مردم باید باور کنند؟ در حالی که تجربه قبلی خلاف صداقت را نشان داده.به علاوه چرا خودشان ادعاهای فرزندانشان را میپذیرند؟ در حالی فرزندان میدانند در فضای ریاکاری والدینشان طاقت شنیدن حرف درست را ندارند.
رحمتاله بیگدلی، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «من اگر جای آقای رئیسی بودم خانم خزعلی را نه به خاطر اقامت پسرش در کانادا، بلکه به خاطر این نوع سوءاستفاده سخیف از نامگذاری سال عزل میکردم!»
محمدرضا مهاجر، فعال رسانهای هم در واکنش خود به این خبر، عنوان کرد: «استاندارد دوگانه میتواند هواداران صادق دولت_انقلابی را روشن کند که این دولت چهقدر تزویر دارد! اینکه فرزند معاون رئیس جمهور در خارج از ایران زندگی کند خیلی چیز مهمی نیست، ولی اینکه تزویر میکنند و برای مردم نسخه وطندوستی و انقلابیگری میپیچند و خود آن کار دیگر میکنند زشت است!»
با گسترش اعتراضها و انتقادها در فضای مجازی، یکباره اعلام شد که انسیه خزعلی استعفا داده است اما بلافاضله مشخص شد که توئیتی که این موضوع را مطرح کرده، فیک بوده است. انسیه خزعلی اول استعفایش را تکذیب کرد اما بعد از چند ساعت، تکذیبیه اش را از صفحه اش حذف کرد.
همین موضوع نشان میدهد که گرفتاری او و دولت بر سر دوراهی ماندن یا رفتنش، تمام نشده است؛ شعارها گاهی انسانها را گرفتار وضعیتی میکند که آرزو میکنند کاش این شعار را نمیدادیم!