یکی از بنیادیترین اندیشههای فلسفی ایرانی، باور به نبرد همیشگی میان خوبی و بدی است. ایرانیان همواره خواهان جهانیآباد و آرام به دور از بداندیشی بودهاند و این آرزو را در آیینها، جشنها، استورهها، چکامهها و نگرشهای دینی خود دنبال کردهاند. چنانکه سخن خردمندانه گفتار، کردار و اندیشه نیک بر همین پایه از دل این فرهنگ برخاسته است.
بیگمان جانمایه جشن تیرگان را باید در همین راستا یعنی کشمکش میان نیکی و اهریمن و شادمانی رهایی و ماندگاری ایران زمین از گزند اهریمنان و بدخواهانی چون آپوش دیو خشکسالی و افراسیاب تورانی نماد تیرهروزی و ویرانگری جستجو کرد.
واژه تیر، نیز بخشی از پیکره نمادین این جشن بهشمار میآید چه آنجا که ایزد باران و باران خواهی است و چه آن هنگام که ابزاری برای گسترش مرزهای ایران بهکار رفته است.
به گواه تاریخ٬ ایران از دیرباز سرزمینی خشک و کم آب بوده است چنانکه داریوش بزرگ هخامنشی در سنگنبشته خویش در تخت جمشید از خداوند میخواهد ایران را از گزند دشمن٬ دروغ و خشکسالی در پناه خود داشته باشد.
همچنین چون مردم ایران بیشتر کشاورزی میکردند، همواره دست به آسمان داشته و نگاهشان بر زمین بوده است. ازاینرو در گذر روزگار به خوبی دریافتند که چگونه از آب بهترین بهره را ببرند. کندن کاریز، ساختن سد، آب انبار و برپایی جشنهایی همچون خردادگان، آبانگان و تیرگان در بزرگداشت آب٬ بخشی از تلاش نیاکان ما در پاسداری از این داده اهورایی بوده است.
پس تیرگان را باید جشن بارانخواهی دانست، زیرا در فرهنگ ایرانیان تیر یا تیشتر، که در ادبیات پارسی با نامهایی چون «شباهنگ»، «ورآهنگ»، «ستاره خنگ» و «ستاره سحری» شناخته شده، ستاره باران و ایزد ترسالی است که هرگاه در آسمان به درخشد مژده باران میدهد، او سرور همه ستارگان است که هیچ پری و جادویی نمیتواند بدان آسیب رساند. این واژه که در اوستا به گونه«تیشتریه» و در زبان پهلوی «تیشتر» آمده به باور ایرانیان، در ریخت اسبی سپید با گوشها و لگام زرین در سیزده تیر پس از سه ده شب نبرد، آپوش دیو خشکسالی که به گونه اسب سیاه نمایان شده را شکست داده، باران زایی آغاز میگردد.
افزون بر کارکرد بارانزایی تیرگان، چرایی پیدایش این جشن را باید در داستان آرش کمانگیر نیز بررسی کرد٬ آنجا که منوچهر پیشدادی پادشاه ایران از سپاهیان افراسیاب تورانی شکست خورده، داوری میان دو کشور و گستردگی مرزهای آنان به پرتاب تیری سپرده میشود. چنانکه ابوسعید گردیزی در رویه ۵۱۸ کتاب تاریخ گردیزی میگوید: «و تیرگان سیزدهم ماه تیر موافق ماه است. و این آن روز بود که آرش تیر انداخت اندر آن وقت که میان منوچهر و افراسیاب صلح افتاد، و منوچهر را گفت: هر جا که تیر تو برسد از آن تو باشد».
آرش کمانگیر که به او شیواتیر نیز میگویند برای پرتاب تیر برگزیده میشود، او بهدرستی میداند پهناوری کشورش٬ کینخواهی خون همرزمانش و سربلندی هممیهنانش بسته به بازوان او دارد. آرش در تیر روز٬ به ستیغ کوه دماوند رفته٬به گفته ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه و ابوسعید گردیزی در تاریخ گردیزی وی برهنه میشود، به یاری اورمزد، همه توانش را در چله کمان مینهد و رها میکند. آرش جان میدهد اما تیر او بر درخت گردویی در آنسوی آمودریا فرود میآید تا مرزهای ایران فراختر گردد٬ جنگ پایان پذیرد و مردم شادمان شوند. بدینگونه آرش نماد جانفشانی و جانبازی در راه میهن میگردد. ازاینرو نیاکانمان جشن تیرگان را از هزارههای کهن در ده روز از سیزدهم تا بیست ودوم تیر برپا میکردند.
آنان از بامدادان تن را شستشو داده، رخت نو پوشیده و با پختن خوراکیهای سنتی به دید و بازدید میپرداختند. همچنین کلههای قند را در کاغذ هفت رنگ «تیر و باد» پیچانده به نوعروسان و تازه دامادها پیشکش میکردند. برگزاری فال کوزه «چک دوله» و فال حافظ از دیگر برنامههای این روز بوده است. در این روز دختران و پسران جوان، همراه با شادی و پایکوبی بافتههای هفت رنگ به نام «تیر و باد» که هم نشان از تیر آرش دارد و هم یادآور بادهای بارانزاست به دست میبستند. اما شادمانهترین بخش جشن تیرگان آبپاشی است که به آن آبپاشان٬ آبریزان و سرشوران هم میگفتند. ایرانیان در کنار رودخانهها و هر جای مناسب دیگری به نماد باران سازی به یکدیگر آب پاشیده و این چکامه را میخواندند:
تیر برو، باد بیا،
غم برو، شادی بیا،
محنت برو، روزی بیا،
خوشه مرواری بیا.
اگرچه بنمایه جشن تیرگان و دیگر جشنهای ایرانی استوره است اما نباید آنها را با پندار و گمان (تخیل و وهم) یکی دانست. زیرا از نظر کارل گوستاو یونگ «استوره تنها محصول تخیل نیستند٬ بلکه خاطرات ضمیر ناخودآگاه بشر هستند».
اسپنسر نیز میگوید: «استوره یادی از رویدادها و قهرمانهای تاریخی است که در گذشته میزیسته و از خود در خاطر آیندگان یادگاری خوش یا ناخوش بجا گذاشتهاند».
به زبانی دیگر استوره اوج خرد ایرانی است که بینش او را به خداوند٬ هستی و انسان نمایان میسازد. یکی دیگر از شوندهای برپایی جشن تیرگان در پیوند با گاهشماری ایران پیش از اسلام است. زیرا در سالنمای ایرانیان، دوازده ماه سال، نامهایی چون «فرهوشی»، «آرتاوهیشتا»، «خردات»، «تیشتر»، «امرتات»، «شهریور»، «میتر»، «آپان»، «آتور»، «دزو»، «وهومن» و«سپندارمت» را بر خود داشتند. سیروز ماه نیز دارای سی نام بودند که با «اورمزد» آغاز شده و با «انیران» به پایان میرسید.
چون نام دوازدگانه ماههای سال در میان نام روزها بود٬ بدینسان در هرماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را ایرانیان جشن میگرفتند. تیرگان نیز در جرگه همین جشنها است، که در پی برابری نام روز و نام ماه در سیزده تیرماه برگزار میشد٬ اما اینک برپایه گاهشماری زرتشتی دهم ارج گزارده میشود.
تیرگان در هزارتوی گذشته این سرزمین از دریای مازندران تا دریای پارس و از خاور تا باختر با نامهای گوناگونی چون «آب تیر ماهی»، «سیزه شو»، «سیزه تیر» و «تیرو جشن»، «هلهله کوسه»، «کلَل کوسه، »«چمچمه گلین»، «عروسی قنات» و «عروسی باران»برگزار میشده است.
همچنین به باور پژوهشگران٬ جشن آب پاشان «وارداوار» در میان هممیهنان ارمنی و جشن «نوسردایل» در نزد ایرانیان آشوری برگرفته از جشن تیرگان است. جشن گلابپاشی نیز که در میان مسلمانان شبه قاره هند در تیر ماه انجام میگیرد٬ گونه دیگر از جشن تیرگان است که از روزگار غزنویان به آن سرزمین رفته است. در گستره قفقاز و فرارود (ماوراالنهر) مانند تاجیکستان نیز این آیین گرامی داشته میشود.
بزرگداشت جشن تیرگان در میان تیرههای ایرانی، ایرانیتباران و فارسی زبانان آن سوی مرزها٬ نشان از پویایی اندیشه ایرانشهری و جاودانگی ایران فرهنگی دارد.
تیرگان را باید بزرگداشت پیروزی بر اهریمن دانست زیرا روز رهایی ایران از خشکسالی و ماندگاری این سرزمین در برابر یورش انیرانیان است. تیرگان و همه جشنهای ایرانی بر دانایی نیاکانمان گواهی میدهند زیرا در آیینهای بیشمار، افزون بر شادمانی، باهم بودن، نکوداشت بزرگترها، پاسداری از زیست بوم و از همه برجستهتر خدا پرستی را میآموختند.
در چند دهه گذشته برخی کوشیدهاند جشنهای ایرانی را در ستیز با اسلام نشان دهند٬ در حالی که سرشت فرهنگ و اندیشه ایرانیان باستان یکتاپرستی بوده٬ بنیان جشنهای آنان نیز با نگرش اسلام سازگاری دارد. چنانکه شوند (دلیل) برجسته برگزاری جشن تیرگان جایگاه ارزنده آب در زندگی آدمی است که همین جستار (موضوع) در قرآن ۶۳ بار در سورههایی همچون «نحل آیه۱۰»، «سوره انعام آیه۹۹» و «سوره طه آیه ۵۳ و ۵۴» یادآوری شده است.
اکنون که کشور ما با دشواریهای گوناگون زیست محیطی روبرو است و همچنین شوربختانه هازمان (جامعه) ایرانی را نابهنجاریهای رفتاری پرشماری فرا گرفته٬ بایسته است تیرگان و همه جشنهای ایران باستان را ارج گزاریم تا از یکسو پیامد کاستیها و گرفتاریهای پیش گفته کاهش یافته و از سوی دیگر٬ رمز پایداری ایران٬ رمز ماندگاری فرهنگ ایرانی و راز تلاش مردم ایران برای دستیابی به آرمانهای انسانی و ارزشهای اخلاقی بر ما آشکار شود.
یارینامه:
گاهشماری و جشنهای ایران باستان٬ هاشم رضی
آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز، محمود روحالامینی
اساطیر و فرهنگ ایران، رحیم عفیفی
از اسطوره تا تاریخ، مهرداد بهار جشنهای ایرانی، عسگر بهرامی