چند روزی است که خوزستان شاهد اعتراضات گسترده به بی آبی است. اما همه ماجرا آن چیزی نیست که دیده می شود، در پس اعتراضات به حق مردم، عده ای قصد مصادره مطالبات مردم را دارند؛ کسانی که پرچم ایران دستشان نیست!
زوایای پنهان بحران آب خوزستان در گفتگوی "مردم سالاری آنلاین" با اشکان زارعی، پژوهشگر تاریخ ایران
مشکل آب خوزستان، مشکل همه استان است
3 مرداد 1400 ساعت 16:02
چند روزی است که خوزستان شاهد اعتراضات گسترده به بی آبی است. اما همه ماجرا آن چیزی نیست که دیده می شود، در پس اعتراضات به حق مردم، عده ای قصد مصادره مطالبات مردم را دارند؛ کسانی که پرچم ایران دستشان نیست!
چند روزی است که خوزستان شاهد اعتراضات گسترده به بی آبی است. اما همه ماجرا آن چیزی نیست که دیده می شود، در پس اعتراضات به حق مردم، عده ای قصد مصادره مطالبات مردم را دارند؛ کسانی که پرچم ایران دستشان نیست!
روشن شدن قضایا در وقایع اخیر نیاز داشت تا با فردی گفتگو کنیم که به دلیل حضور در منطقه، مسلط بر اطلاعات جغرافیایی و تاریخی منطقه است تا بتوانیم تصویر واضح تر و روشن تری از حوادث خوزستان را ببینیم. اشکان زارعی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران در گفتگو با مردم سالاری آنلاین در مورد زوایای مختلف و بویژه ناگفته بحران خوزستان و اعتراضات اخیر این استان توضیح داده است:
چه شد که وضعیت خوزستان به اینجا رسید؟
بحث محیط زیست و آبخیزداری و بهرهبرداری از منابع آبی، از دهه 70 و پایان جنگ و شروع دولت آقای رفسنجانی مورد توجه قرار گرفت. برخی معتقدند سدهایی که در آن دوران زده شد خیلی بر پایه مسائل علمی نبوده، همچنین برداشتهای زیاد از چاههای زیرزمینی باعث خشکی سفرهها شده است. به طور کلی نگاه دولت به منابع طبیعی ایران از جمله خوزستان نگاه علمی نبوده و حالا پیامد آن را میبینیم. الان در خوزستان مشکل ریزگردها، آلودگی آب، کمآبی و کم بارشی را داریم و مشخص است در سالهای بعد از جنگ نه تنها دولتها بلکه حاکمیت یعنی سه قوه، در این مورد اشتباه عمل کردهاند. قوه قضاییه که الان ورود کرده ولی جای سوال است که چرا در سالهای گذشته پیگیری نکرده است؟ مجلس که وظیفه نظارت بر عملکرد سایر قوا را دارد چرا کار خودش را درست انجام نداده و بر کار قوه مجریه و مدیریت استانی نظارت نداشت؟ معتقدم پیرامون منابع طبیعی و بویژه نگاه به خوزستان نه تنها سوءمدیریت وجود داشته بلکه علمی هم کار نشده و بیشتر انقلابی و با این عناوین عمل شده است که نتیجه آن، این است که کارها به اهلش سپرده نشود و امروز شاهد خشک شدن خوزستان هستیم.
سوءمدیریت چقدر به خوزستان آسیب زده است؟
مشکل محیط زیست و منابع طبیعی تنها در جنوب خوزستان نیست ولی بیشتر رسانههای بیرون از کشور و بخشی از رسانههای داخلی بویژه فضای مجازی میخواهند اینطور القا کنند که مشکلات خوزستان در جنوب بویژه در مناطق عربنشین است درحالیکه اینطور نیست و همه خوزستان مشکل کم آبی را دارند. اعتراضات مدنی سازوکاری دارد ولی بستن جاده و پرتاب سنگ و سردادن شعار علیه تمامیت ارضی کشور مشخص است که از اتاق فکرهایی میآیند که از این وضعیت بهرهبرداری میکنند. در واقع مشکلات زیست محیطی در جنوب خوزستان را بزرگنمایی کرده و نشان میدهند که این اتفاقات صرفا برای عربها رخ داده است. همین هفته گذشته چهارده شهر محروم در استان خوزستان معرفی شدند که 10 مورد آن در شمال و مناطق غیرعرب این استان قرار دارند و تنها چهار شهر در منطقه عربنشین هستند یعنی وضع در شمال خوزستان و مناطق زاگرسنشین که عمدتا بختیاری هم هستند، بد است.
یعنی به نقش شانتاژ رسانهای پان عربها اعتقاد دارید؟
در جنوب فضای مجازی که هم از داخل و هم از بیرون خط میگیرد به موضوعات مطروحه دامن میزنند. خواسته بخشی از اپوزیسیون در خارج از کشور این است که جمهوری اسلامی برود حتی اگر ایران تجزیه شود و هر کسی که حرکتی در جهت رفتار آنها انجام دهد، او را اپوزیسیون میدانند. معترضان جداییطلب موفق شدند با رفتارهایی که انجام دادند، هم بخشی از رسانهها و کنشگران را در تهران را تحت تاثیر قرار دهند و هم بیرون از کشور فکر میکنند رفتارهای اینها در راستای مطالبات مردمی و اعتراضات مدنی در ایران است ولی آنها برای منافع خودشان فعالیت میکنند. اینها نه به فکر ایران و جمهوری اسلامی هستند و نه اصلاحطلب و اصولگرا هستند و از هر بزنگاهی برای شلوغ کاری و گفتن حرفشان استفاده میکنند.
اینها در تجعات اولیه حرفشان این بود که "میخواهند با خشکسالی ما را از سرزمین آبا و اجدادیمان بیرون کنند ولی ما جایی نمیرویم" اینها حرفهای تجزیهطلبانه است. شعار «بروح، بدًم، نفدیک یا احواز» که در این اعتراضات سر داده میشود دقیقا شعاری است که در زمان جنگ ارتش عراق برای صدام سر میداد و معنای آن این بود که روح و تن و جانم فدای صدام. برخی معترضان معتقدند که خوزستان یک نام جعلی است که رضا شاه درست کرده و نام قدیم آن عربستان و الحواز بوده است.
پیامد این اعتراضات در استان و کشور چیست؟
کلیات بخشی از خواسته، به حق و درست است منتهی اگر حل نشده این ضعف عملکرد نمایندگان آنها است، اهواز همیشه دو نماینده عرب و یک نماینده غیرعرب داشته و خوزستان 18 نماینده دارد که همیشه نیمیعرب هستند. چرا نمایندگان در طول دو سه دهه گذشته ریشهای این مشکلات را حل نکردهاند؟ چرا با مردم گفتگو نکردهاند؟ چرا وزرا را تحت فشار قرار ندادند؟ همانگونه که این نمایندگان پس از راه یافتن به مجلس اعضای ستادهای خود و نزدیکانشان را با نوشتن نامه به وزرا و مدیران کل استان در مسئولیتهایی در ادارات دولتی گماردند، چنان که دو سال پیش چند تن از آنها با فشار به شریعتی، استاندار پیشین خوزستان شخص مورد نظر خود را در معاونت عمرانی استانداری و شرکت توسعه نیشکر خوزستان، صنایع فولاد و آموزش و پرورش تحمیل کردند، آیا نمیتوانستند در این سالها به امور کشاورزان و محیط زیست خوزستان رسیدگی کنند؟ اما الان که آشوب شده توییت میزنند و پیام میدهند! اکنون باید پرسید شما و دیگر نمایندگان خوزستان در این زمینه چه کردهاید؟ چرا با کسانی که پشت مافیای آب هستند مقابله نکردید؟
ریشه بخشی از مشکلات این است که نمایندگان وظایف خود را انجام ندادهاند که اگر اینطور بود الان خوزستان با این مشکلات روبرو نمیشد. در همین آشوبهایی که شده مردم باید از نمایندگان خود میپرسیدند که در طول این چند دهه چه کردهاند ولی اینطور نشد. این اتفاق دو حالت دارد یا به نمایندگان اعتمادی ندارند چون کاری نکردهاند یا هماهنگی نانوشتهای بین مردم و نمایندههایشان وجود دارد که نماینده چشمش را بسته تا آنها اعتراض کنند و امتیاز بگیرند. در کوتاهمدت پیامد آن برای دولت این است که بخشی از اعراب که عمدتا زیر 30 سال سن دارند؛ مانور قدرت برگزار میکنند و اقدار دولت مرکزی را زیر سوال میبرند. پیامد بستن جادهها و زدن تیر هوایی این است که در واقع میتواند نسل بعدی خودش را قانونشکن بار بیاورد و بگوید هر جا شما به خواست ما عمل نکردید ما بدین شکل حرفمان را به کرسی مینشانیم و حقمان را میگیریم. یعنی اگر ارکان نظام و قوا در چهار دهه گذشته وظایفشان را درست انجام میدادند کار به اینجا نمیکشید که از یک خواسته به حق بهرهبرداری بد کنند. پیامد دیگر نهادینه شدن اندیشههای تجزیهطلبی است و یاد میگیرند که مطالباتی را که در راستای اندیشههای قومی دارند به این شکل بگیرند.
تا جایی که اطلاع دارم برخی از فعالیتهای کشاورزی آب بر هم در منطقه در شرایط بیآبی انجام میشود.
در شمال خوزستان مشکل بیآبی جدی است و با تانکر آب میبرند و در فقر بسیار شدید آبی هستند، در جنوب خوزستان هم این مشکل وجود دارد که مدیران دولتی باید درباره آن پاسخ بدهند. اجازه میخواهم دو نکته را درباره کمآبی کشاورزان و خشک شدن هورالعظیم در روزهای اخیر یادآوری کنم؛ اگر چه این موارد نافی کمکاری و اشتباهات مدیریت کشور در بهرهبرداری منابعآبی و طبیعی نیست. نخست آن که از بهمن گذشته سازمان آب و برق و جهاد کشاورزی با مطالعاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند با توجه به بارش کم در زمستان ۹۹ و کمآبی سدها از جمله سد کرخه، برای تمام استان بویژه فصل تابستان کشت مجاز تعریف شود. با توجه به آب قابل برنامهریزی، مساحت آنها در بازههای مختلف بین سازمان و جهاد کشاورزی مشخص و با تصویب شورای کشاورزی استان توسط مدیریت بحران استانداری به کشاورزان محدوده شوش تا حمیدیه یا همان کانال کوثر درباره عدم کشت شلتوک(برنج) که آب زیادی میبرد، ابلاغ شد، اما کشاورزان این تذکرات را نادیده گرفته نزدیک به هشتاد هزار هکتار شلتوک کاشتند. نکته دوم بر اساس مصوبه کمسیون آب در سال ۹۳ حقابه هورالعظیم در فصول خشکسالی چیزی نزدیک ۷۳۶،۷میلیون مترمکعب است درحالیکه تا پایان خرداد امسال نزدیک به ۱۸۰۰ میلیون مترمکعب آب روانه این هور شده، اما به دلیل تبخیر بالا، منحرف کردن آب در طول مسیر به زمینهای کشاورزی توسط عدهای آب دیرتر و کمتر به هورالعظیم میرسد.
دو سال پیش در خوزستان سیلاب داشیم و الان کم آبی داریم که اینها با هم تناسبی ندارند و این ضعف مدیریت است که از آن سیلابها بهرهبرداری خوبی نشده؛ چرا به سمت سفرههای زیرزمینی و تالابها هدایت نشد؟ اینها همه مشکلات مدیریتی هستند که نتیجه آن پیامدهای امروز است ولی برخی از این وضعیت سوءاستفاده میکنند. برخی که نه دلشان برای مردم عرب نه برای خوزستان میسوزد بلکه دنبال جا انداختن اندیشههای خودشان هستند.
در حال حاضر آبرسانی به مردم چگونه انجام میشود؟
به طور کلی وضعیت در جنوب بهتر از شمال خوزستان است، حاکمیت ما به گونهای است که به دلیل چالشهای بیشمار در سیاستهای داخلی و سیاست خارجی؛ نمیخواهد مشکل تازهای ایجاد شود و میخواهد با راضی نگه داشتن همه موضوع را جمع کنند نه حل! برای همین در طول چند ساله به کسانی که نگرش قومگرایانه دارند، امتیاز دادهاند و همین کوتاه آمدنها باعث شده که برخی پرتوقع شوند ولی به طور کلی وضع در جنوب بهتر از شمال خوزستان است.
کد مطلب: 154042