دولت دهم شاهد پرونده های قضایی جنجالی بی شماری بوده است. از ماجرای اختلاس سه هزار میلیاردی گرفته تا پرونده بانک سپه با جعل ضمانتنامه های بانکی و فساد بیمه ایران و شکایت از سعید مرتضوی که درنهایت نیز همگی برای دولت ختم به خیر شده؛ به طوریکه یا خبر از خانه های رویایی شان در کانادا منتشر شد یا محکم در پست خود ماندند و نه تنها به سوالات هیچ کس پاسخ ندادند بلکه خبر از ارتقاء مقام و جایزه های دیگر آنها هم گهگاه به گوش می رسد. اما از آن جایی که در طول سال های اخیر اعلام این اخبار اختلاس ها از سوی برخی از سیاستمداران وفعالان اقتصادی و ... آرام آرام به عادت تبدیل شده ، این بار رسوایی بزرگ در وزارت ارشاد همه را به تعجب واداشت .
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، این که می گوییم تعجب نه از آن جهت است که وزارت ارشاد، تافته جدا بافته ای ازاین جریان ها باشد وهرگز تخلفی در آن صورت نگرفته است چراکه از تخلفات قانونی مانند پلمپ خانه سینما برخلاف نظر رئیس جمهور گرفته تا لغو مجوز اکران فیلم ها، اجرای موسیقی هایی که پیش از آن ازخودش مجوز گرفته بودند، تا لغو اجرای نمایش ها و ملغی کردن قرارداد تیپ در تئاتر و هزاران چیز دیگر، همه و همه از تخلفات این وزارتخانه حکایت داشته و دارد اما بحث درباره اختلاس، آن هم به شکل رسمی و دراین وسعت و شدت، بدعت جدیدی است. البته اتهام های مالی به برخی سینماگران وابسته به بدنه دولت و اتهام دریافت بودجه های کلان برای پروژه های نه چندان بزرگ و هدر دادن بیت المال و همچنین تهمت های مالی به مدیران مرکز هنرهای نمایشی در ۱۰ ساله اخیر وجود داشته و بارها مطرح شده که هیچ یک نیز هرگز از حد شایعه فراتر نرفت . از اتهام ده هزار دلاری ای که خبرگزاری مهر در روز ۱۴ اسفند ۱۳۸۳ به مجید شریف خدایی مدیر دوره قبل از آن مرکزهنرهای نمایشی وارد کرده و ادعا کرده بود که آن مدیر، قرارداد صوری ای با مبلغ هنگفتی برای اجرای یک نمایش خارجی نوشته که هرگز نیز به آن گروه پرداخت نشد یا اتهام برخی ازهنرمندان از جمله حمید آذرنگ به نوشتن قراردادهای صوری و سفید امضاء (منتشر شده در جهان نیوز دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۹). اما هیچ یک از این ادعاها هرگز ادامه نیافت و ثابت نشد و بیشتر به درگیری های هنرمندان با یک مدیر مرکز هنرهای نمایشی برای نوبت اجراها، نزدیک بوده و برخی از این هنرمندان پس از مشخص شدن نوبت اجرایشان، حرف های گذشته خود را سوءتفاهم مطبوعاتی و حاشیه سازی های رسانه ها برای اختلاف انداختن بین مدیران و هنرمندان عنوان کرده و با خراب شدن همه چیز بر سر رسانه ها همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شد. اگرچه که حمید آذرنگ، هرگز مصاحبه ای مبنی بر پس گرفتن حرف هایش در دوره حسین پارسایی نکرد و این مدیر قبلی مرکز هنرهای نمایشی را به گرفتن رسیدهای سفید امضا متهم کرد و مدعی شد که اسناد معتبری در این باره دارد . این کارگردان تئاتر در روز ۱۶ شهریور ۱۳۸۹ به خبر آنلاین گفت : برای نمایش «خیال روی خط موازی» نیز به من رسید سفید داد تا امضا کنم و من ابتدا از امضای آن خودداری کردم، اما او مدام میگفت خستهام و سرم برای پر کردن رسید شلوغ است. او درنهایت نیز گفت مگر به من شک داری؟ من نیز با توجه به فضا به ناچار این رسید را امضا کردم اما از آن موقع تاکنون به دنبال رسید اصلی هستم، اما هیچ اطلاعی از اصل رسید، پیدا نشد. در دوره جدید نیز به آقای محمد حمزهزاده رئیس امور مالی مرکز هنرهای نمایشی ماجرا را گفته و پیگیر آن شدم و ایشان نیز سندی در این خصوص پیدا نکردند.
البته درزمان بازگو شدن این سخنان ، حسین پارسایی مدیر اسبق مرکز هنرها ی نمایشی به مدیرت بنیاد رودکی منصوب شده و هیچ گاه پاسخی مبنی بر رد یا قبول موارد مطرح شده، بازگو نکرد و معاونت هنری ارشاد که حسین پارسایی و بنیاد رودکی مقام زیر دستش محسوب می شدند نیز درصدد خواباندن قائله برآمده و اجازه دادند تا با گذشت زمان، همه چیز به فراموشی سپرده شود و هرگز هیچ مقام قضایی ای درصدد یافتن این دو میلیارد پولی که ادعای نیست شدنش درمرکز هنرهای نمایشی بر سر زبان ها بود، برنیامده و هیچ اقدامی از سوی آنان نیز به عمل نیامده است.
این درحالی است که در تاریخ ۱۸ آبان ۸۹ خبرگزاری سینمای ایران درگفت وگویی با حیمد آذرنگ نوشت : در پی اعتراض های اهالی تئاتر به عملکرد مالی انجمن هنرهای نمایشی تاکنون سازمان بازرسی کل کشور سه نفر از مدیران اسبق این انجمن را که هم اکنون نیز دارای پست دولتی هستند برای ادای توضیحات، احضار کرده اند. از جمله هنرمندانی که نسبت به این موضوع معترض شد می توان به حمیدرضا آذرنگ نویسنده و کارگردان تئاتر اشاره کرد که اسنادی را برای اثبات ادعای اختلاس رئیس سابق اداره کل هنرهای نمایشی به سازمان بازرسی کل کشور ارائه کرده است. آذرنگ تاکید کرد: شاه آبادی به عنوان معاون هنری وزیر ارشاد و یک مقام مسئول باید من را مورد بازخواست قرار می داد و این مساله را پیگیری می کرد ولی در مقابل این جریان پنهان کاری کرد. یک نفر باید پیدا شود و به هنرمندان بگوید چه بر سر بدهی دو و نیم میلیارد تومان بودجه سال گذشته و بودجه تئاتر آمده؟ همه گروه ها طلبکار هستند و دستمزد آن ها پرداخت نشده ... پس این بودجه چه شده است ؟
این پرسشی است که در سه سال گذشته بارها توسط هنرمندان و نویسندگان تئاتر درباره این مبلغ کلان مفقود شده دردوران مدیریت حسین پارسایی در مقام مدیر مرکز هنرهای نمایشی و حمید شاه آبادی در مقام معاونت هنری وزارت ارشاد پیش آمد و نه تنها هرگز پاسخی درباره این مفقود شدن ها داده نشد بلکه مدیری را که مبلغ های مفقود شده در دوران خود دارد به سِمَت های بهتر و مکان هایی با بودجه های هنگفت نامشخص و دور از محاسبه برای خبرنگاران منتقل کرد. در این شرایط که بودجه تئاتر نسبت به بودجه کلان سینما شوخی ای بیش نیست، ناگهان اعلام رسمی داستان اختلاس در حد مشاوران معاونت هنری وزارت ارشاد با مبلغی بین یک تا پنج میلیارد همه را به تعجب واداشته است. ( گفته های رسمی ارشاد از یک میلیارد حکایت می کند اما شنیده های اهالی مطبوعات مبالغ بالاتری از این آمار را نشان می دهد)
تعجب نه از برای مبلغ اختلاس است که ثابت شده بیش از این ها اختلاس شده و صدایی از کسی برنیامده، بلکه سوال این جاست که این بار چگونه است که داستان اختلاس نه از شکایت هنرمندان و کارمندان و اهالی مطبوعات به میان مردم آمده بلکه این موضوع با اطلاعیه رسمی دولت مبنی بردستگیری تعدادی از این افراد درمرحله اول و سپس دستگیری عده دیگری از کارکنان و مشاوران و معاونان این وزارتخانه به مطبوعات کشیده شد. این اتفاقی است که تاکنون در تاریخ این همه فسادهای مالی به وجود آمده دربدنه دولت اتفاق نیفتاده واین سبب شده تا علامتهای سوال بسیاری را درذهن مخاطبان به وجود آورد که چرا داستان این اختلاس برخلاف دیگر دفعه ها با سرو صدا و موج دستگیریهای فراوان در این وزارتخانه توسط نیروی انتظامی و قوه قضاییه همراه بوده است. آیا مبلغ مفقود شده به داستان کمک بلاعوض چند ده میلیاردی به یک منشی و سپس ناپدید شدن آن منشی با رئیس مربوطه و پیداشدن رد پای آنان در کانادا که این روزها بر سر زبان افراد کوچه و بازار می چرخد، صحت دارد که این گونه به عنوان مسئله امنیتی ، سیاسی با آن برخورد قاطع شده یا موضوع فراتر از این حرف هاست و باید آن را به حساب جَنگ قدرتی گذاشت که این روزها برخلاف بیانات مقام معظم رهبری ، بین سران سه قوه و به طبع کارمندان و زیر دستان این قوه ها درجریان است و این موارد تنها بهانه ای است برای پنهان کردن ضعف های شدید اقتصادی و سیاسی و فرهنگی دولت دهم که وزارات ارشاد مجری آن بوده و هست .
گزارش : صبا رادمان