چلسی در یک بازی حساب شده توانست منچسترسیتی را شکست دهد و برای دومی بار قهرمان لیگ قهرمانان فوتبال اروپا شود.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، تماشاگران اجازه حضور در مسابقه را داشتند و بسیار باعث جذابیت بازی شدند و شرایط روحی و روانی بازی، تا حدودی بهشرایط قبلاز کرونا بازگشت. چلسی از همان ابتدا توانست پرس سنگین معروف منچستر را شکستدهد و موقعیت خلق کند و در یکی از آنها طبق معمول ورنر ناتوان بود. اما او در این بازی توانست به خوبی مدافعان حریف را پشت سر بگذارد و توپ را در محوطه جریمه ارسال کند.
تیاگو سیلوا در دقیقه ۸۳ به دلیل مصدومیت تعویض شد و با چشمانی گریان جایش را به کریستینسن داد. از مشکلت این فصل منچستر، آسیبپذیری بالی آن در ضد حملات بود و در این بازی هم مونت پاس گلی برای هاوارتز فرستاد و او با فرار از زینچنکو و رد کردن ادرسون، تک گل بازی را به ثمر رساند. در اویل نیمه دوم هم دیبروین در یک برخورد شدید با رودیگر تعویض شد تا بدترین روز حرفهای خود را تجربه کند. دفاع چلسی بسیار مقاوم و منطقی بود و ارسالهای منچستر را به جایی نرساند و این تیم فقط توانست یک شوت به دروازه چلسی روانه کند و اگر خوششانس نبود در یک ضد حمله گل دوم را میخورد.
چلسی در نهایت فصل پر و فراز و نشیبش را درخشان تمام کرد. اما داستان این قهرمانی از کجا آغاز میشود؟
آبراموویچ پس از خرید باشگاه در سال 2003 پس از اتمام فصل، مورینیو را آورد و او با خریدهای حسابشده بهجای خریدهای هالیوودی، تیمی ساخت که ۲ سال حاکم مطلق انگلیس بود. آنها در همان فصل اول به نیمهنهایی اروپا هم رسیدند اما یک گل بسیار مشکوک خوردند و حذف شدند. در ادامه نیز در اثر یک بدشانسی در سال 2008 نایبقهرمان شدند و بر اثر داوری نتوانستند به فینال 2009 برسند. اما سال 2012 با یک بازی منطقی مقابل بایرن کوبنده، در ضربات پنالتی جام را به استمفورد بریج بردند.
در سال 2019 اما مشکلی پیش آمد. آنها قاطعانه با هدایت مائوریسیو ساری قهرمان لیگ اروپا شدند اما تخلف در جذب بازیکن باعث ممنوعیت در خرید بازیکن شد. کورتوا فصل قبل رفته بود و هازارد و ساری هم رفتند تا لمپارد که تجربه موفقی در چمپیون شیپ داشت، سرمربی باشگاه شود.
او در ابتدا میسون مونت را با خود از دربیکانتی به چلسی برد؛ بازیکنی که محصول آکادمی چلسی بود. شاید به این دلیل که خود او در آکادمی وستهام رشد کرده بود، به این دست بازیکنان علقه داشت و از ریس جیمز، توموری، آبراهام و لوفتوس چک در ترکیب اصلی خود استفاده کرد.
بازیکنان آکادمی بسیار عالی بودند اما دروازهبان تیم، کپا، عملکرد بدی داشت و جایگزین مطمئن هم نداشت تا آنها در روز آخر سهمیه لیگ قهرمانان را بگیرند و در اروپا مقابل بایرن ۷ گل بخورند.
با پایان یافتن مدت ممنوعیت خرید بازیکن، چند ستاره جذب شدند و با آمدن تیاگو سیلوا و ادوارد مندی، از نظر دفاعی به ثبات رسیدند. خرید چیلول بسیار مثمر ثمر بود و در دفاع و حمله بسیار مفید بود. اما زیاش، هاورتز و ورنر از همان ابتدا آمار جالبی نداشتند. این خریدها کامل مطابق برنامه لمپارد نبود اما بازیکنان باکیفیتی بودند و آبراموویچ علاقهای به شنیدن بهانه نداشت چون مبلغ بسیاری خرج کردهبود و فروش ارزان آنها، به برند تیم لطمه وارد میکرد.
بحثهای مدیریت و کادر فنی، شایعه قدیمی و تا حدودی حقیقتی که بازیکنان علیه مربی کمکاری میکنند تا اخراج شود، نزدیکی بسیار تیمهای جدول به هم و نداشتن تجربه کافی از سوی سوپر فرانکی، باعث عدم کسب امتیازهای مدنظر و اخراج او شد.
با آمدن توخل اما یک شوک مثبت به تیم وارد شد. ورنر که اسیر دوری از خانواده بود و به دلیل انتقادها اعتماد به نفسش از دست رفتهبود، توانست متحول شود و در کارهای هجومی موفق شود اما مشکل گلزنیش کماکان حل نشد. کپا نیز مجددا به ترکیب برگشت و عملکرد مقبولی داشت.
توخل تمامی مربیان مطرحی که مقابلشان قرار گرفت را تار و مار کرد که مهمترینشان، گواردیولا است که ۳ مرتبه او را شکست داد. اما فینال جامحذفی و بازی مقابل آرسنال را از دست دادهبود تا تنها شانسش برای بقا در نیمکت چلسی، پیروزی در فینال اروپا باشد.
او در چند بازی آخر ترکیبهای عجیبی به زعم هواداران راهی میدان کرد اما در فینال، به لطف دقت و فرصتطلبی تیمش، توانست شکست فصل قبل در فینال اروپا را به همراه سیلوا که او نیز در پاریسنژرمن بود، به فراموشی بسپارد.
خرید بازیکنان مدنظر و یک پیش فصل موفق، میتواند چلسی را مجددا به قهرمانی انگلیس برساند. بازیکنان جوان تیم، سرمایههای تیمهای ملیشان هستند و میتوانند مانند چلسی نسل 2004، دوره رویایی دیگری بسازند. کانته نیز به خوبی موی دماغ حریفان بوده و میتواند بهترین بازیکن اروپا هم شود. درست پیش رفتن برنامهها، میتواند قهرمانی مجدد در اروپا را هم به همراه آورد.
گزارش: سیدمهدی داودی