عباس تبریزیان، روحانی مدعی «طب اسلامی» تکنیک خاصی برای مطرح شدن و مطرح ماندن دارد. او هر چند وقت یکبار، یک اظهار نظر جنجالی می کند و باعث توجه رسانه ها و فضای مجازی به خود می شود؛ روشی که در حوزه سیاست، مختص محمود احمدی نژاد است.
چطور می توان ایمان و اخلاق را به ژنتیک مربوط کرد؟
همجنس گرایی و واکسن کرونا؛ حاصل ترکیب حماقت و کاسبی!
20 بهمن 1399 ساعت 16:56
عباس تبریزیان، روحانی مدعی «طب اسلامی» تکنیک خاصی برای مطرح شدن و مطرح ماندن دارد. او هر چند وقت یکبار، یک اظهار نظر جنجالی می کند و باعث توجه رسانه ها و فضای مجازی به خود می شود؛ روشی که در حوزه سیاست، مختص محمود احمدی نژاد است.
عباس تبریزیان، روحانی مدعی «طب اسلامی» تکنیک خاصی برای مطرح شدن و مطرح ماندن دارد. او هر چند وقت یکبار، یک اظهار نظر جنجالی می کند و باعث توجه رسانه ها و فضای مجازی به خود می شود؛ روشی که در حوزه سیاست، مختص محمود احمدی نژاد است. این افراد می دانند که توجه رسانه ها – چه با رویکرد مثبت و چه با رویکرد منفی – باعث توجه افکار عمومی به فرد می شود. برای همین حرفها و رفتاری دارند که رسانه ها را ترغیب به موضع گیری، واکنش و حتی تمسخر می کند و آن وقت آنها خود را کانون توجه می بینند. تبریزیان البته ظاهرا کاری به کار سیاست ندارد و فقط در حوزه مسائل پزشکی دخالت می کند و هدف نهایی اش هم تجارت است. او و شاگردانش ظاهرا بیماران را به رایگان ویزیت می کنند ولی درآمدشان از داروهایی است که به مراجعان خود می دهند.
در دوران کرونا، تبریزیان هم مثل بسیاری دیگر، فضایی تازه برای تبلیغ و پول در آوردن پیدا کرده است و با تکنیکی مزبور توانسته خود را در کانون توجه ها نگاه دارد. سال گذشته او با آتش زدن کتاب مرجع «اصول طب داخلی هاریسون» هم گام بلندی در زمینه کانون توجه قرار گرفتن برداشت و پس از آن، تجویز عجیب روغن بنفشه برای درمان کرونا، اعلام اینکه کرونا انتقام خدا از مخالفان تبریزیان بوده است، اعلام اینکه « صرفا سرایت کرونا از خانم ها به آقایان و آن هم در صورت تماس نزدیک محقق میشود. پس احتمالا اگر فقط خانم ها از ماسک استفاده کنند، در جلوگیری از پیشرفت کرونا کافی است و آقایان نیازی به استفاده از ماسک ندارند» و حالا هم اعلام اینکه کسانی که واکسن کرونا بزنند تمایلات همجنس گرایانه پیدا می کنند، باعث شده در طول یکسال اخیر نام او بیش از پیش شنیده شود و او از دایره توجه خارج نشود.
مدعای جدید او همچون دیگر مدعیاتش با پاسخ های بسیار مواجه شده است. فضای مجازی پر است از نوشته هایی در مذمت فردی که حرفهای احمقانه را با جدیت مطرح می کند. مخالفت این مدعی طبابت پیش از اینکه با «واکسن کرونا» باشد، با «واکسن» است. او و شاگردانش واکسن را نقشه استکبار می دانند و تبلیغ می کنند که نباید به فرزندان واکسن زد ؛ ولی اینکه واکسن باعث تمایلات همجنس گرایانه می شود، حرفی بسیار عجیب تر از مدعاهای پیشین وی است؛ اینکه «اخلاقیات» به «تغییرات ژنتیکی» ارتباط دارد! اصل آنچه کانال تبریزیان در این باره نوشته، چنین است: « کسانی که واکسن میزنند نزدیک نشوید زیرا اینها میکروچیپ دارند ودچار تغییر ژنتیکی شدند و از سنخ انسان بودن خارج شدند و مانند ربات کنترل شده عمل میکنند و ژن ایمان و اخلاق و نجابت را از دست دادند و تمایل به همجنس بازی پیدا کردند. اسم کسی که واکسن میزند میکروچیپ است وبیشتر میکروچیبها در دو سال اینده خواهند مرد»!
وزیر بهداشت پس از این اظهارات اخیر تبریزیان گفت: همه ما باید با شارلاتانیسم مقابله کنیم و بجنگیم. اعتدال زبان گفتمان با عقلا است و دیگر با اعتدال نمی توان با شارلاتانیسم مقابله کرد. امروز باید تکلیف مان را با یک جریان فرصت طلب سودجو روشن کنیم.
مدیر کل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی هم در واکنش به ادعای جدید تبریزیان گفت: صحبتهای ایشان درباره ارتباط واکسن و تمایل به همجنسگرایی بیشتر به یک شوخی کوچهخیابانی شبیه است.
حسین کرمانپور توضیح داد: من به لحاظ علمی در مورد صحبتهای ایشان بحث نمیکنم چراکه اصلا ایشان صلاحیت علمی ندارند. اما چند سوال مطرح است که به آنها میپردازم؛ اول اینکه باید از ایشان بپرسیم که ژن اخلاق، نجابت و ایمان کجاست؟ در کدام کروموزوم است؟! این را به ما بگویند تا حداقل راه را برای ما هم هموار کنند! دوم اینکه اگر ایشان موفق شوند این ژن را به جهان فعلی که ظاهرا نیازمند علم ایشان است ثابت کنند، سوالی وجود میآید که آیا اخلاق و ایمان و نجابت، ژنتیکی است؟! اگر این خصایل ژنتیکی است فلسفه رسالت پیامبران چیست؟ اگر ژنتیکی است چه نیازی به حوزه علمیه و علمای اسلام است؟! سوم اینکه اگر ایشان مستنداتی برای حرفهایشان دارند، بگویند. صحبتهایشان علمی است یا مثل گفتههای دیگر ایشان صرفا لفاظی و عوامفریبی است. اگر بنا به استناد باشد که من میتوانم مواردی را بگویم که اتفاقا خطرناکتر است. اگر باب این مباحث باز شود، بدون اینکه مستندی ارائه شود، خیلی از باورهایمان از اوایل اسلام تا کنون زیر سوال میرود.
نکته دیگری که می توان از تبریزیان پرسید این است که وی مدعی طبابت و اظهار نظر بر اساس روایات اسلامی است؛ ولی چطور می تواند ادعاهایی از این دست را به روایات مربوط کند؟! نظر دادن درباره برنامه های واکسیناسیون و وجود میکروچیپ و ... را نمی توان از احادیث و روایات درآورد مگر اینکه وی ادعاهای بزرگتری هم داشته باشد!
در پایان بد نیست بخشی از سخنان سید مصطفی محقق داماد درباره ادعاهای طب اسلامی را بازگو کنیم تا بدانیم عباس تبریزیان چقدر از مباحث دینی و علمی پرت است: « در مسئله اخبار طبی یک مسئله مهم مطرح است؛ اول باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که حکمت و فلسفه بعثت انبیاء برای چه بوده است؟ آیا هدف رسالت انبیاء سلامت بدن ما بوده است یا مسئله دیگری؟ ... آیا ما باید چنین حکمت والایی را به حدی پایین بیاوریم که بگوییم چه چیزی برای معده خوب است؟! پیامبر (ص) هم که مریض شدند، طبیبی بر بالین ایشان آوردند. ائمه (ع) هم هرگز نگفتهاند که «طبیب نیاورید، چون خودم میدانم باید خودم را چگونه درمان کنم». روایتی هم نداریم که مطرح شده باشد ائمه (ع) خودشان خودشان را درمان کردهاند... بیشتر احادیث طبی را عطارها روایت کردهاند و اگر مسئله تضاد منافع را در نظر بگیریم، هیچ کدام سندیت ندارد. چه بسا بخشی از روایات طبی توسط افرادی سودجو و منفعت طلب جعل شده باشد. آنان داروهایی را با نام ائمه ساختهاند که این مسئله خیانت به اهل بیت و اسلام است. »
محمدحسین روانبخش
کد مطلب: 144621