چهارشنبه آخرین روز حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید بود. او عصر چهارشنبه به وقت ایران، قدرت را به «جو بایدن» جانشینش که در انتخابات 13 آبان انتخاب شد، تحویل داده و به فلوریدا بازگشت.
ترامپ جای خود را به بایدن داد
بررسی کارنامهی چهارسال سیاستورزی ترامپ در قبال ایران
1 بهمن 1399 ساعت 18:09
چهارشنبه آخرین روز حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید بود. او عصر چهارشنبه به وقت ایران، قدرت را به «جو بایدن» جانشینش که در انتخابات 13 آبان انتخاب شد، تحویل داده و به فلوریدا بازگشت.
چهارشنبه آخرین روز حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید بود. او عصر چهارشنبه به وقت ایران، قدرت را به «جو بایدن» جانشینش که در انتخابات 13 آبان انتخاب شد، تحویل داده و به فلوریدا بازگشت. کارنامه او در دوره چهارسالهاش، دورانی پر از تنش لفظی، اظهارات و اقدامات عجیب و غریب و بیسابقه و البته غیرقابل دفاع بود.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، در داخل آمریکا او وارث اقتصاد سامانیافته اوباما شد و در برابر بحران کرونا شکست خورده مطلق نام گرفت. در سیاست خارجی هم کارنامه او پر است از جنگهای سردی که با دیگر کشورها راه انداخت. درگیری با ایران، چین، کره شمالی، روسیه، کوبا، ترکیه و حتی اروپا بخشی از کارنامه اوست.
دونالد ترامپ به لحاظ گفتمانی به زمانهای تعلق دارد که حداقل یک قرن از آن گذشته است. او با فهمی زمانپریشانه از سیاست خارجی تلاش کرد تا همه کشورها را در برابر منافع آمریکا تسلیم کند. اما تعداد کشورهایی که در برابر او سر تعظیم خم کردند به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید.
در قبال ایران دونالد ترامپ تلاش کرد، با جهتگیری مستقیم و تقویت رقبا و دشمنان ایران، سیاستهای خود را در این منطقه اعمال و همه تلاشش را برای منزوی کردن ایران انجام دهد. ترامپ تصور میکرد باقی روسای جمهور آمریکا، فشار مناسبی بر روی ایران اعمال نکردند و اگر این فشارها "حداکثری" باشد، حتما ایران تسلیم خواهد شد.
بررسی چهارسال سیاست ورزی ترامپ در ایالات متحده با همه ابعادش قطعا در ابعاد نوشته نیست، اما در این گزارش به عملکرد دونالد ترامپ در قبال ایران خواهیم پرداخت و مهمترین نقاط عطف این ارتباط را بررسی خواهیم کرد.
فرمان اجرایی ۱۳۷۶۹ با عنوان «حفاظت از ملت در برابر ورود تروریستهای خارجی به آمریکا»
اولین تنش با ایران اینجا رقم خورد. دونالد ترامپ دستوری اجرایی صادر کرد که متعاقب آن ورود پناهندگان سوری و شهروندان هفت کشور ایران، عراق، سوریه، لیبی، سومالی، سودان و یمن به آمریکا را فارغ از نوع ویزای آنها به مدت ۹۰ روز ممنوع کرد. البته در همان سال، نام عراق و سودان از این فهرست حذف و نام کشورهای چاد، کرهشمالی و ونزوئلا به آن اضافه شد.
نکته جالب این فرمان عدم حضور کشورهایی مثل عربستان، امارات و مصر در لیست ترامپ بود. در حالی که شهروندان این سه کشور از ۱۹۷۵ تا پایان ۲۰۱۵ میلادی نزدیک به سه هزار نفر آمریکایی را در حملات تروریستی به قتل رسانده بودند. این فرمان نشان داد ترامپ شمشیر را برای ایران "از رو بسته است." این قانون به قدری اثرگذار بود که جو بایدن قول داد در اولین دستور اجرایی آن را لغو کند.
خروج از توافق هستهای (1397)
ترامپ پیش از انتخاب شدنش گفته بود در صورت انتخاب از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری خواهد کرد. او در ۲۰۱۵ برنامه جامع اقدام مشترک را «افتضاح» خواند و گفت رئیسجمهور اوباما، این توافق را از سر بیچارگی امضا کرده است.
طرح خروج از برجام در شهریور ۱۳۹۶ قوت گرفت و چون پایبندی ایران به مفاد برجام از طرف کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد تایید قرار میگرفت، تلاش کرد با بزرگ جلوه دادن برنامه موشکی، ایران را ناقض روح برجام نشان دهد.
در اوایل سال 97 رکس تیلرسون (وزیر خارجه) و هربرت مکمستر (مشاور امنیت ملی)، که جزو موافقان ادامه توافق هستهای بودند، به ترتیب با مایک پمپئو و جان بولتن جایگزین شدند. در روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۹۷، ترامپ رسما خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد و به تمامی شرکتها و تجار فرصت داد ظرف مدت ۱۸۰ روز از فعالیت در ایران خارج شوند.
با دستور ترامپ تمامی تحریمهای آمریکا علیه ایران بازگشت. عربستان سعودی و بحرین و اسرائیل از اولین کشورهایی بودند که از این تصمیم ترامپ حمایت کردند. تاریخ نشان داد، متحدین ترامپ تا آخرین روز هم از این تعداد بیشتر نشدند و او نتوانست به عنوان رئیس جمهور آمریکا، اقداماتی اجماع ساز را در سطح جهان انجام دهد.
خروج ترامپ از برجام آغاز ماراتنی بود که فشار "حداکثری" نام گرفت. کمپینی که قرار بود ایران را ظرف 90 تا 180 روز تسلیم کند. اما در ناکارآمدی آن، همین بس که امروز ایران و آمریکا در همان جایی هستند که 19 اردیبهشت 97 ایستاده بودند. با این تفاوت که آمریکا در توافق نیست، جهان چندین بار خطر جنگ را احساس کرده و ایران نتوانست از مواهب برجام استفاده کند.
12 شرط پمپئو و طراحی یک تابستان داغ! (خرداد 97)
10 روز بعد از خروج از برجام، مایک پمپئو، سرمست از رسیدن به پیروزی زودهنگام 12 شرط را برای رسیدن به توافق عنوان کرد که ایران "باید" آنها را انجام دهد! از جمله شروط وزیرخارجه جدید ایالات متحده افشای کلیه ابعاد برنامه هستهای، توقف غنیسازی، بازرسی بدون محدودیت، توقف برنامه موشکی و عدم حمایت از گروههای حامی در منطقه بود. البته این شروط یک "قید" هم داشت که در در صورت تخطی از آن ایران باید "شدیدترین تحریمهای تاریخ" را متحمل میشد. تیم سیاست خارجی دولت آمریکا شک نداشتند که شکل گیری وضعیت فعلی تابستان سال 97 برای ایران را مطلقا سخت خواهد کرد. پیش از این در تیرماه 96 جان بولتون که هنوز سمت رسمی در دولت ایالات متحده نداشت، با حضور در همایش گروه تروریستی منافقین، با گفتن اینکه: «میتوانم بگویم که ما اکنون رئیسجمهوری در ایالات متحده داریم که کاملا با نظام حاکم در تهران مخالف است.» قول داده بود ایرانیها نمی توانند جشن چهل سالگی انقلاب خود را بگیرند! سخنانی که به وسیله بازوهای رسانهای فارسیزبان در خارج از ایران مورد توجه قرار گرفت و مدت زیادی نقل محافل خبری فارسیزبانان خارج از ایران بود.
اینها نشان میداد برنامه مقامات ایالات متحده اساسا مذاکره با ایران نیست. بلکه تحریمهایی طراحی کردهاند که هدفشان فروپاشی، تسلیم یا آشوب داخلی در ایران است. این تحریمها از تاریخ 13 آبان 97 علیه ایران اجرایی شد، اما برخلاف انتظار ترامپ و تیمش، ایران نه در ظرف سه ماه پس از آن، بلکه تا امروز که 975 روز از آغاز این کارزار میگذرد، اجازه نداد اهداف اصلی تحریمهای ایالات متحده تحقق یابد.
اجلاس ورشو (بهمن 97)
در ادامه کارزار فشار حداکثری، ایالات متحده که برای تحت فشار قرار دادن ایران به دنبال متحدین خارجی هم بود، تلاش کرد با برگزاری اجلاسی در ورشو پایتخت لهستان، اقدامات خود علیه ایران را مشروعیت بخشد. البته در نهایت این کنفرانس که در بهمن ۱۳۹۷ برگزار شد، از جهت جذب متحدان و طرح تشدید فشار بر ایران (به عنوان هدف اصلی دولت آمریکا و اسرائیل)، و البته منزویسازی آلمان، فرانسه، اسپانیا و ایتالیا (به عنوان حامیان برجام) دستاورد مشخصی نداشت. البته باز مثل دیگر اقدامات آمریکا، رسانههای فارسیزبان با تمرکز بر این کنفرانس تلاش کردند، با "پمپاژ ناامیدی" این کنفرانس را دارای تاثیرات مهم علیه ایران جلوه دهند.
به طور کلی "پمپاژ ناامیدی" توسط رسانههای فارسی زبان (که با پول و امکانات مستقیم دشمنان ایران ایجاد شده بودند)، در کنار فشار حداکثری، یکی از دو بال مهم اقدام علیه ایران را شکل میداد.
قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی (فروردین 98)
با پایان گرفتن سال 97 مایک پمپئو که دولتش را در مسیر تسلیم ایران ناکام میدید، در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ اعلام کرد که از این پس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته است! اقدامی بیسابقه که منجر به اعتراض شدید ایران شد. شورای عالی امنیت ملی ایران، ساعتی پس از اعلام رسمی تصمیم دولت آمریکا در مورد سپاه با انتشار بیانیهای این تصمیم را غیرقانونی و خطرناک خواند. محمد جواد ظریف، در نامهای به روحانی خواستار قرار گرفتن نام نیروهای نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا (سنتکام) در فهرست گروههای تروریستی از نظر جمهوری اسلامی ایران شد. جالب اینکه باز هم اسرائیل، بحرین و عربستان از اقدام آمریکا ابراز خشنودی کردند!
سفر آبه شینزو به تهران
کارزار فشار حداکثری به وضوح شکست خورده بود و ترامپ به دنبال پایانی آبرومند برای آن میگشت. آبه شینزو نخستوزیر ژاپن به تهران آمد تا در مورد این موضوع میانجیگیری کند. وقتی او به دیدار رهبری رفت، به جرات میتوان گفت که همه چشمها به پاستور دوخته شده بود. در این دیدار که به شکل غیرمعمولی به شکل ویدئویی هم در همان لحظات منتشر شد، نخست وزیر ژاپن خطاب به رهبری گفت: «من قصد دارم پیام رئیس جمهور امریکا را به جنابعالی برسانم.»
رهبر انقلاب هم پاسخ داد: «ما در حسن نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم، اما در خصوص آنچه از رئیس جمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد.»
سرنگونی پهباد آمریکایی توسط پدافند هوایی ایران (خرداد ۱۳۹۸)
شش روز پس از سفر نخست وزیر ژاپن به تهران و در تاریخ ۳۰ خرداد یک فروند پهباد «نورثروپ گرومن آر کیو-۴ گلوبال هاوک» که وارد حریم هوایی ایران شده بود در نزدیکی تنگه هرمز توسط سامانه پدافند هوایی سوم خرداد منهدم شد. این اولین ضربشست سنگین ایران بود که مستقیما آمریکا را هدف قرار میداد.
ساعتی بعد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در حساب توییتر خود نوشت: «ایران مرتکب اشتباه بسیار بزرگی شد.» او دستور انجام حمله محدود به برخی اهداف در ایران نظیر سایتهای موشکی و راداری را در بامداد روز جمعه به وقت ایران صادر کرد، اما هنگامی که حمله در مراحل اولیه بود دستور لغو عملیات را به دلیل "احتمال کشتهشدن حدود ۱۵۰ نفر" داد.
ترامپ روز شنبه ۱ تیر در جمع خبرنگاران تصمیم مقامهای ایرانی مبنی بر "شلیک نکردن به هواپیمای نظامی سرنشیندار آمریکا" را «بسیار خردمندانه» توصیف کرد و گفت «ما بابت این تصمیم هوشمندانه از آنها سپاسگزاریم». گزارشها نشان میداد که همراه با پهپاد آمریکایی سرنگون شده، یک هواپیمای بوئینگ پی-۸ پوسایدون متعلق به نیروی دریایی این کشور با ۳۵ سرنشین نیز حضور داشت که به مرزهای ایران تعرض کرده بود و نیروهای ایران میتوانستند آن را مورد هدف قرار دهند اما این کار را نکردند.
حضور ظریف در فرانسه و اجلاس گروه 7
وقتی محمدجواد ظریف، در شهریور 98 بهطور ناگهانی وارد محل برگزاری اجلاس سران گروه ۷ در فرانسه شد، همه یقین کردند اتفاقی جدید در حال شکلگیری است. روز پیش از این خبر، اعلام شده بود که امانوئل مکرون ماموریتی غیررسمی برای انتقال پیام به ایران از سوی سران گروه ۷ دریافت کرده است. سخنگوی وزارت خارجه دیروز در پاسخ به «دنیای اقتصاد» گفت که ظریف به محل اجلاس سران گروه ۷ رفت تا بیشتر شنونده باشد و رایزنیهایی درباره پیشنهادهای مطرحشده از سوی تهران و پاریس صورت بگیرد.
بولتون بعدها در عنوان کرد که به ترامپ گفته بود فکر می کند ملاقات با ظریف ایده بدی است از این رو که با لغو تحریمها بازگرداندن آن بسیار دشوار خواهد بود.
اخراج بولتون و عقب نشینی از پیش شرطهای دوازده گاه
دو هفته پس از اجلاس گروه هفت، و در بیست شهریور 98 بولتون اخراج شد و ترامپ به طور ضمنی از پیششرطهای خود برای مذاکره با ایران کوتاه آمد. ظاهرا او متوجه شده بود که ادامه کمپین فشار حداکثری دیگر به صلاحش نخواهد بود. اما در حالی که با نزدیک شدن به اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، گمانهزنیها از پالس مثبت ترامپ به مذاکره خبر میداد، رهبری در 26 شهریور بار دیگر تاکید کرد که نه در نیویورک و نه غیر آن بین مقامات ایران و آمریکا «در هیچ سطحی» مذاکره نخواهد شد. البته رهبر انقلاب تاکید کرد که در صورت بازگشت ایالات متحده به برجام گفتگو در قالب برجام میسر خواهد بود.
ترور سردار سلیمانی و حمله ایران به پایگاه عینالاسد
سعید لیلاز اخیرا در مصاحبهای گفته بود آمریکا اعلام کرد فشاری بر ایران وارد خواهیم کرد که ایران دو راه بیشتر نخواهد داشت. یا فرو میپاشد یا تسلیم میشود و دیدیم که نه از هم پاشید و نه تسلیم شد. وقتی آنها به این یقین رسیدند که جمهوری اسلامی نه از هم میپاشد و نه تسلیم میشود سردار سلیمانی را ترور کردند. واقعیت این است که ترور شهید سردار سلیمانی، با هیچ منطق دیگری قابل بررسی نیست.
وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا دلیل این حمله را بابت انتقام کشته شدن نیروهای خود توسط سپاه و جلوگیری از هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی توسط شهید قاسم سلیمانی اعلام کرد. ادعایی که در روزهای پس از آن بارها و بارها در شکلهای مختلف رد شد. بررسی حقوقی این حادثه نشان میدهد، این اقدام یک جنایت بینالمللی تلقی شده و از آنجایی که قربانی آن یک ایرانی بوده در محاکم داخلی قابل رسیدگی است. همچنین این حادثه مشتمل بر جنایت تجاوز سرزمینی است که در منشور ملل متحد و اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی تعریف شدهاست. حمله آمریکا به فرودگاه بغداد نقض حاکمیت و استقلال سیاسی عراق است و حمله مسلحانه به ایران نیز تلقی میگردد و حق دفاع مشروع بر اساس منشور ملل متحد و قواعد عرفی بینالملل وجود دارد.
در تلافی این اقدام ایران، در شامگاه 18 دیماه حملهای موشکی به پایگاه نظامی آمریکا در عراق را ترتیب داد که توانست به این پایگاه خساراتی را وارد کند. این حمله از آن جهت اهمیت داشت این اولین باری بود که مواضع ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم مورد هدف قرار میگرفت.
البته این حمله قربانیان دیگری هم داشت که بر اثر شلیک اشتباه به هواپیمای اکراینی باعث کشته شدن شماری از هموطنانمان در این هواپیما شد.
تمدید تحریم تسلیحاتی و مکانیسم ماشه، دو تلاش ناموفق
سال 99 همه تلاشهای آمریکا در دو بخش خلاصه شد. ترامپ که کارزار خود را در تسلیم ایران شکست خورده میدید، تلاش کرد با جا زدن خود به عنوان مشارکتکننده در برجام از مکانیسم ماشه برای مجبور کردن دیگر مشارکتکنندگان برای به هم زدن توافق استفاده کند که در این راه با شکست مواجه شد. اقدام دیگر یک ماه پیش از آن بود که قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده برای تمدید تحریم تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران عصر جمعه ۲۴ مرداد (۱۴ اوت) در شورای امنیت سازمان ملل با ۲ رأی موافق (آمریکا و جمهوری دومینیکن)، ۱۱ رأی ممتنع و ۲ رأی مخالف (چین و روسیه)، رد شد!
پایان یک رویا
ترور سردار سلیمانی عملا همه راههای مذاکره بین ایران و دولت ترامپ را مسدود کرد. دو ماه پس از این اقدام با همهگیری کرونا عملا کشورها مجبور به نوعی رفتار محافظهکارانه شدند که باعث جلوگیری از اقداماتی شبیه به گذشته میشد. همچنین استیضاح ترامپ و شروع کارزارهای انتخاباتی عملا تمرکز ترامپ را به داخل آمریکا کشاند. از این تاریخ ایالات متحده مدام تحریمهای جدیدی به ایران اضافه کرد و ایران هم دیگر تلاشی برای بازگرداندن دولت آمریکا نداشت.
انگار همه منتظر 13 آبان و اعلام نتیجه بودند تا سیاستهای جدید خود را در پیش گیرند. شکست ترامپ پایان رویای او بود. دونالد ترامپ عملا تنها مانده بود و در دو ماه تا پایان کارش در کاخ سفید همه نزدیکانش هم او را تنها گذاشتند. حتی پس از اقداماتی برای تحتتاثیر قرار دادن کنگره در ششم ژانویه، شبکههای اجتماعی هم او را تحریم کردند تا از همیشه تنهاتر بماند. ترامپ نشان داد حضور یک فرد نامناسب در قدرت چقدر میتواند برای بقیه مخرب باشد و درسهای بسیاری که باید از دوران ترامپ و روابطش با ایران بیاموزیم.
این میان فقط حسرت از دست دادن چهارسال طلایی و فقیرتر شدن مردم ایران بر دل باقی خواهد ماند. چهارسال طوفانی که در نهایت کوچک شدن سفره مردم کشورمان را در پی داشت و نه هیچ چیز دیگر!
گزارش: موسی حسن وند
کد مطلب: 143549