فریدالدین عطار نیشابوری از عارفان بزرگ ایران و از پیشوایانِ شاعران متصوف بود که در عالم تصوف به مقام ارشاد رسیده است.
به مناسبت ۲۵ فروردین، روز بزرگداشت «عطار نیشابوری»
داروخانهداری که عارف شد و ماجرای مرگ غمانگیزش
25 فروردين 1401 ساعت 6:40
فریدالدین عطار نیشابوری از عارفان بزرگ ایران و از پیشوایانِ شاعران متصوف بود که در عالم تصوف به مقام ارشاد رسیده است.
فریدالدین عطار نیشابوری از عارفان بزرگ ایران و از پیشوایانِ شاعران متصوف بود که در عالم تصوف به مقام ارشاد رسیده است.
به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، پدر عطار در شادیاخ «دکان عطاری» یا به زبان امروزیان «داروخانه» داشت. وی نیز پیشهی پدر را پی گرفت و بدین روی «عطار» خوانده شد. به گفتهی خود او در داروخانه کار پزشکی هم میکرده است.
عطار پس از چندی از کاروبار خانوادگی و امور دنیوی دست کشید و به عالم عرفان رو آورد و اندیشههای لطیف خود را در اشعاری دلانگیز بیان کرد.
آن گاه که یک سخن زندگیاش را متحول کرد
تذکرهنویسان چنین حکایت کردهاند که دلبستگی عطار به عرفان از آن لحظهای آغاز شد که عطار سرگرم معاینهی بیماران خود بود که درویشی به داروخانهاش آمد و ایستاد و از او چیزی طلب کرد. عطار بدو پاسخی نداد و درویش چندین بار خواهش خود را به زبان آورد و باز عطار خاموش ماند و پاسخش نداد. درویش با نکوهش به عطار گفت: «روزی خواهی مرد، ولی چگونه خواهی مرد؟». عطار شگفتزده شد و گفت: «آن سان که تو خواهی مرد. مگر تو چگونه خواهی مرد؟». درویش پاسخ داد: «این سان!» و در دم بر زمین دراز کشید و جان به جانآفرین تسلیم کرد.
دیگران داستان را به شکل دیگر نقل کرده و گفتهاند دیوانهای پیش دکان عطار ایستاد و به کالاهای فراوان و نشانههای توانگری عطار نظری کرد و زبان به سرزنش وی گشوده گفت: «اگر بارت را سبک نکنی چگونه به جهانی دیگر توانی رفت؟»
باری، گفتهاند که عطار از کار آن درویش یا از سخن این دیوانه چونان متحول شد که داروخانه و کسبوکار خود را وانهاد و کنج خلوت گزید و آن چه را که از زندگانی مانده بود وقف عرفان کرد.
عطار بخشی از زندگیاش را به سفر پرداخت و به خوارزم رفت و به دیدار بسیاری از مشایخ صوفیهی زمان خود شتافت و از مریدان شیخ مَجدالدین بغدادی، معروف به خوارزمی، شد.
دیدار عطار و مولانا و پیشبینی عطار از آیندهی او
سرگذشت عطار را نمیتوان بیاشارتی به مولانای بلخی، دیگر شاعر بزرگ ایرانی، به پایان برد. مولانا بیش از همهی شاعران و نویسندگان پارسیزبان پس از عطار از آثار عطار تأثیر پذیرفته است و خاصه در مثنوی، حکایتها و مباحث بسیاری هست که سراغ آنها را در تذکرهالاولیاء و منظومههای عطار مییابیم، و نیز آن چه پس از مولانا دربارهی مولانا و یاران مولانا نوشتهاند، بسیار سخن از عطار و آثار عطار به میان آمده و روشن است که شاگردان مولانا آثار عطار و نیز سنایی را بسیار میخواندهاند و مولانا هم میخواسته است که مریدانش رندِ رازدان غزنه و پیر عارف نیشابور را از یاد نبرند. مولانا دربارهی عطار میگوید:
کد مطلب: 127227