جبهه پایداری به عنوان گروه نوظهور در بین اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم این روزها شاهد اختلافات شدید درونی است و تعدادی از اعضای موسس آن از هم جدا شده اند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، بروز این اختلافات در جبهه ای که با جهت گیری تند علیه اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل وارد میدان سیاست شد تا حدود زیادی ثابت می کند که این ائتلاف بزرگ برخلاف ادعای اعضای اصلی آن کارکرد انتخاباتی و کاملا سیاسی داشت و پس از انتخابات مجلس نهم به دلیل ذائقه های متفاوت انتخاباتی اعضا برای نشستن بر سفره انتخابات ریاست جمهوری دهم و شورای شهر چهارم ، این جبهه شاهد شکافهای مهم و جدا شدن چهره های معروفی شده است.
جبهه پایداری با این ادعا که یک جبهه کاملا گفتمانی است و هدف اولش کسب قدرت نیست و با هدف پایداری بر آرمانهای سال ۸۴ و تطهیر فضای سیاسی از به اصطلاح فتنه و حامیان آنها وارد فضای انتخابات مجلس نهم شد. دیری نپایید که انتقادهای تند این جبهه به سایر جریان های اصولگرا و چهره هایی مثل قالیباف و لاریجانی باعث همهمه بزرگی در اردوگاه اصولگرایان شد. منتقدان پایداری در مقابل انتقاد این جبهه به امثال لاریجانی و قالیباف و اینکه آنها را ساکتان فتنه می خواندند، اعضای جبهه پایداری را «کاسبان فتنه» خواندند و از طرف دیگر مدعی شدند که مرزهای جبهه پایداری با جریان انحرافی مشخص نیست. حضور چهره هایی مانند غلامحسین الهام، مجتبی آقا تهرانی، مهدی کوچک زاده و ... که حاضر به مرزبندی شفاف با جریان مشایی - احمدی نژاد نبودند، باعث می شد که انگ پیوند با جریان انحرافی به جبهه پایداری بچسبد و در یک نگاه کلی تر این ادعای پایداری که یک جریان گفتمانی و فارغ از نیات و انگیزه های قدرت طلبی است، با فعالیت پررنگ انتخاباتی این جبهه و هزینه های سنگینی که با مدیریت حاج صادق محصولی انجام شد، عملا همه ادعای ارزشی این جبهه را زیرسوال برد.
پس از انتخابات مجلس نهم در شرایط و حوادث مختلف مانند انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی چند صدایی موجود در جبهه پایداری بیشتر شد به گونه ای که برای کسی جای هیچ شک و تردیدی باقی نماند که جبهه پایداری بیش از آنکه یک گروه ارزش گرای صرف باشد، یک کارتل سیاسی برای به دست گرفتن قدرت است.
این اختلافات به حدی بالا گرفت که سرانجام حمید رسایی، غلامحسین الهام و مهدی کوچک زاده از این جبهه جدا شدند. اگرچه رسایی و کوچک زاده اعلام کردند که به خاطر مسائل و تمایلات شخصی از جبهه پایداری خارج شده اند اما هردوی آنها به وجود اختلاف سلیقه در این جبهه اذعان کردند. به نظر می رسد در حالی که اعضای جدا شده از پایداری سعی می کنند هزینه های این جدایی را با علنی نکردن اختلاف ها پایین نگه دارند اما به نظر می رسد این فاصله ها در واقع رنگ و بوی انتخاباتی دارد و احتمالا اعضای جدا شده حاضر به همراهی در حمایت از کاندیدای جبهه پایداری نیستند و دل در گرو کسان دیگری دارند.
به هرحال فارغ از اینکه اعضای جدا شده و باقی مانده چه رویکردی در انتخابات آینده داشته باشند، اتفاقات پیش آمده باعث شد تا رنگ و روی تبلیغات صد درصد ارزشی جبهه پایداری و حرف مخالفانش را که پایداری را یک کارتل سیاسی و گروه قدرت طلب می نامند، در صدر باورها قرار بگیرد.