اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آنگاه اَمرداد از وی آسوده یا آزرده شود.
به فرخندگیِ سوم اَمردادماه، جشنِ اَمردادگان
اَمردادگان، جشنِ پاسداشتِ گیاهان
3 مرداد 1398 ساعت 7:13
اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آنگاه اَمرداد از وی آسوده یا آزرده شود.
«اَمردادِ بیمرگ، سرورِ گیاهان بیشمار است؛ زیرا او خویشاوندِ گیاه در گیتی است. گیاهان را رویاند و رَمهی گوسپندان را افزاید؛ زیرا همهی دامها از او خورند و زیست کنند. در هنگامِ نوسازیِ جهان نیز خوراک بیمرگی را از اَمرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آنگاه اَمرداد از وی آسوده یا آزرده شود» (بُندِهش).
گاهشماریِ باستانیِ ایران دربردارندهی ۱۲ ماهِ ۳۰ روزه و یک پنجه پس از پایانِ اسفندماه است. در این گاهشماری، کبیسه را نیز اینگونه حساب میکردند که هر ۱۲۰ سال، یک ماه به سال میافزودند، چنین سالِ یکصدوبیستم سالی ۱۳ ماهه بود.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، در گاهشماریِ باستانیِ ایران هفته نیست و روزهای ۳۰ روزهی هر ماه نامی ویژه و مینوی دارند. نامِ روزهای ماه و معنای آنها در گاهشماریِ ایرانی چنین است:
یکم، هرمزد (اهورامزدا، هستیبخشِ بزرگدانا)؛ دوم، بهمن (اندیشهی نیک)؛ سوم، اردیبهشت (بهترین راستی و پاکی)؛ چهارم، شهریور (شهریاریِ نیک)؛ پنجم، اسفند (فروتنیِ مقدس، مهرِ پاک)؛ ششم، خرداد (رسایی، تندرستی)؛ هفتم، اَمرداد (بیمرگی و جاودانگی)؛ هشتم، دیبهآذر (دادار، آفریدگار)؛ نهم، آذر (آتش)؛ دهم، آبان (آب)؛ یازدهم خور (خورشید)؛ دوازدهم، ماه؛ سیزدهم، تیر (تِشتر، ستارهی باران)؛ چهاردهم، گوش (جانوران، هستی)؛ پانزدهم، دیبهمهر (دادار، آفریدگار)؛ شانزدهم، مهر (مهر و محبت، عهد و پیمان، فروغِ خورشید)؛ هفدهم، سروش (فرمانبرداریِ ایزدی)؛ هیجدهم، رَشن (دادگستری)؛ نوزدهم، فروردین (فروهر، نیروی پیشرفت)؛ بیستم، بهرام (پیروزی)؛ بیستویکم، رام (رامش و شادی)؛ بیستودوم، باد؛ بیستوسوم، دیبهدین (دادار، آفریدگار)؛ بیستوچهارم، دین (دین و وجدان)؛ بیستوپنجم، اَرد (توانگری و خواسته)؛ بیستوششم، اَشتاد (راستی)؛ بیستوهفتم، آسمان؛ بیستوهشتم، زامیاد (زمین)؛ بیستونهم، مانتره سپند (کلامِ مقدس، گفتارِ آسمانی)؛ سیام، اَنارام (روشناییِ بیپایان).
جشنِ اَمردادگان، چیستی و چراییِ آن
جشنِ اَمردادگان، در روزِ اَمرداد از ماهِ اَمرداد، هفتم اَمردادماه به گاهشماریِ یزدگردی و سوم اَمردادماه به گاهشماریِ کنونی جشن گرفته میشود.
اَمرداد، چنانکه از نامِ آن برمیآید، نمادِ جاودانگی و بیمرگی است و در باورشناسی ایرانیان، نگاهبانِ گیاهان و رستنیها بوده است. فرشتهای که گیاهان را میرویانده و رَمه یا گله را میافزوده است.
ابوریحان بیرونی در کتابِ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۳۳، دربارهی اَمردادگان مینویسد: «روزِ هفتمِ از اَمرداد «روزِ اَمرداد» جشن است، که هم از سازواریِ دو نام «اَمردادگان» نامیده شود، و اَمرداد به معنای «همارگی و همیشگیِ آفریدگان بیمُردگی و فنا» است؛ و اَمرداد همانا فرشتهی گماشته به نگهداشتِ گیتی و پایداشتِ خوراکها و داروها ـ که بُنِ آنها گیاهان است ـ زدایندهی گرسنگی و زیان و بیماریها است.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۲۹۰).
خیام نیز در نوروزنامه دربارهی ماهِ اَمرداد مینویسد: «اَمردادماه یعنی خاک، دادِ خویش بداد از بَرها و میوههای پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانندِ غبارِ خاک باشد و این ماه میانهی تابستان بُوَد و قسمتِ او از آفتاب، مَر برج اسد را باشد.»
از آنجا که اَمرداد فرشتهی نگهبان روئیدنیها بوده است، ایرانیان در این روز به باغها و بوستانهای خرم و دلنشینِ دور از شهر میرفتند و به جشن و شادی در دامنِ طبیعت میپرداختند.
هر جشن ایرانی نمادها و نشانها و گلهای ویژهی خود را دارد و در این میان، نمادِ جشن اَمردادگان نیز «گلِ زنبق» است.
چرا «مُرداد» نادرست و «اَمرداد» درست است؟
از دیدِ زبانشناسیِ تاریخی ساختمانِ واژهی اَمرداد «اَ + مَر + تات» است. ریشهی «مَر» در واژهی «اَمرداد» به معنای «مُردن» است. این واژه با پیشوندِ نفیِ «اَ» معنای جاودانگی و نامیرایی را میرساند؛ از همین رو، واگوییِ این واژه به شکل «مُرداد» معنای آن را یکسره وارونه میکند. چنین، با نگرش به نادرستیِ معنایی واژهی «مُرداد»، نیک است که از به کار بردنِ نامِ نادرستِ «مُرداد» بپرهیزیم و دیگران را نیز از این نادرستی بیاگاهانیم و ماهِ پنجمِ سال را «اَمرداد» بگوییم نه «مُرداد».
کد مطلب: 111831