بهروز ریختهگران را شاهمهره پرونده فساد در بانک سرمایه میدانند؛ با این حال، او در جلسات دادگاه بانک سرمایه غایب بود و تازه همین هفته پیش در ارتباط با این پرونده بازداشت شد! درست است که امکان ندارد باد هوا به طلا تبدیل شود، اما برای بهروز ریختهگران هیچ ناممکنی وجود ندارد: او اعجوبهای است که بدون پرداخت یک ریال از جیب خود، صاحب بانک سرمایه و سپس مالک دو مجتمع پتروشیمی شد! داستان عجیب تخلفات منتسب به بهروز ریختهگران را در این نوشته بخوانید...
بهروز ریختهگران را شاهمهره پرونده فساد در بانک سرمایه میدانند؛ با این حال، او در جلسات دادگاه بانک سرمایه غایب بود و تازه همین هفته پیش در ارتباط با این پرونده بازداشت شد! درست است که امکان ندارد باد هوا به طلا تبدیل شود، اما برای بهروز ریختهگران هیچ ناممکنی وجود ندارد: او اعجوبهای است که بدون پرداخت یک ریال از جیب خود، صاحب بانک سرمایه و سپس مالک دو مجتمع پتروشیمی شد! داستان عجیب تخلفات منتسب به بهروز ریختهگران را در این نوشته بخوانید...
به گزارش مردم سالاری آنلاین، مدتی است که دادگاه بانک سرمایه در صدر اخبار قرار دارد و چهرههای معروفی از پرویز کاظمی، اولین وزیر رفاه در دولت احمدینژاد گرفته تا هادی رضوی داماد محمد شریعتمداری وزیر فعلی رفاه و حسین هدایتی، معروف به عابربانک دنیای فوتبال و ابربدهکار بانکی، در این دادگاه حضور داشتهاند.
بهروز ریختهگران که به طرز عجیبی نام وی از سال ۹۲ با اسامی اختصاری در رسانهها دیده میشد، اما برخلاف تصورات مشخص شد که در زندان نبوده است، پای ثابت اظهارات برخی از متهمان و همچنین سخنان نماینده دادستان بود اما شخصاً حضوری در دادگاه جنجالی بانک سرمایه نداشت. این شاهمهره غایب، نهایتاً هفته پیش وقتی به احضاریههای دادگاه توجهی نکرد، با صدور قرار بازداشت موقت، به اتهام اخلال در نظام اقتصادی از راه تحصیل مال نامشروع، دستگیر شد. اما بهروز ریختهگران کیست؟
بهروز ریختهگران، جنجالیترین چهره در میان برادران ریختهگران اصفهانی است که نام آنها چند سالی است در ارتباط با تخلفات نجومی در حوزه بانکداری و صنعت پتروشیمی شنیده میشود.
خرید بانک بدون پول!
اوج داستان ریختهگران از خرید بخش قابل توجهی از سهام بانک سرمایه شروع میشود. او در اسفند سال ۸۶، یعنی زمانی که محمدباقر قالبیاف شهردار تهران بود، برای خرید بانک سرمایه اقدام میکند. شهرداری تهران در آن زمان، مالک ۳۸ درصد از سهام بانک سرمایه بود. آنطور که در رسانهها گفته میشود وی یک قرارداد با شهرداری تهران امضاء میکند که در ازای تأمین ۸۰ هزار تن میلگرد برای ساخت تونل توحید، بلوک ۳۸ درصدی سهام بانک سرمایه به او واگذار شود. ریختهگران بدون پرداخت هیچ مبلغی و با ارائه یک حواله جعلی انبار آهن، مالک ۳۸ درصد سهام بانک سرمایه میشود و شهرداری تهران وقتی برای گرفتن میلگرد مراجعه میکند تنها با یک انبار خالی در شورآباد تهران روبرو میشود.
بنا به گفته نماینده دادستان در جلسات دادگاه بانک سرمایه، این بانک در ۱۴ هزار میلیارد تومان از اموال فرهنگیان خیانت در امانت کرده است. ۴۷ درصد از سهام بانک سرمایه مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان و ۳۸ درصد از سهام مربوط به گروه ریختهگران (برادران ریختهگران) بوده است. بنا بر کیفرخواست صادره برای متهمان بانک سرمایه، این سهامداران اصلی در مجموعه بانک سرمایه به منظور پرداخت تسهیلات کلان اعمال نفوذ کردهاند که در نتیجه آن خسارت زیادی به اقتصاد کشور تحمیل شده است.
از تملک منابع بانک سرمایه تا تصاحب دو مجتمع پتروشیمی
بهروز ریختهگران بلافاصله پس از تملک بلوک ۳۸ درصدی سهام بانک سرمایه به سراغ منابع این بانک میرود. نماینده دادستان صراحتاً در یکی از جلسات دادگاه در این مورد گفته است: «گروه ریختهگران در جلسات هیئت مدیره بانک سرمایه داد و بیداد راه میانداخت که باید به فلان شرکت تسهیلات پرداخت شود. همان آقایی که در جلسات هئیت مدیره داد و بیداد راه میانداخت، حدود یک هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان تسهیلات دریافت کرده است. اگرچه گروه ریختهگران و صندوق ذخیره فرهنگیان از سهامداران عمده این بانک بودند، اما پول اصلی متعلق به مردم، به ویژه سپردههای معلمان بوده است و تسهیلات پرداختی به شرکتها، اموال آقای ریختهگران نبوده، بلکه سپرده های مردم بوده است».
بهروز ریختهگران بلافاصله در سال ۸۷، ۱۳۰ میلیارد تومان سود سال ۸۶ بانک سرمایه را دریافت میکند و با ۱۰۰ میلیارد تومان آن، ۵۰ درصد از سهام پتروشیمی اصفهان را میخرد. او شرکتهایی را در امارات تأسیس میکند و با نفوذی که در پتروشیمی اصفهان به دست آورده، این شرکتها را به مسئول فروش محصولات پتروشیمی اصفهان تبدیل میکند و از این راه ثروت کلانی در خارج از کشور انباشت میکند. گفته میشود که در دو سال نخست مالکیت پتروشیمی اصفهان توسط وی، عملاً ارز حاصل فروش محصولات این شرکت به کشور بازنمیگردد. رقم بدهی بهروز ریختهگران به پتروشیمی اصفهان را ۱۹۵۰ میلیارد تومان برآورد کردهاند. قابل ذکر است که پتروشیمی اصفهان هنوز تحت فشارهای مالی زیادی که در سالیان گذشته به این شرکت وارد شده است، کمر راست نکرده است.
بهروز ریختهگران با این شیوه به سراغ خرید پتروشیمی بیستون کرمانشاه نیز میرود و با بهای اندکی با این شرط که بدهی این پتروشیمی به بانکهای دولتی را پرداخت کند، مالک پتروشیمی بیستون میشود. سال گذشته، گفته شد که ریختهگران ۷۰۰ میلیارد تومان به طلبکاران پتروشیمی بیستون، بدهکار است!
کار بهروز ریختهگران به اینجا ختم نمیشود. به گفته نماینده دادستان، ریختهگران از منابع بانک سرمایه برای تسویه بدهی خود به بانک تجارت استفاده کرده است! در واقع، او پول فرهنگیان را خرج تسویه بدهی خود به بانک تجارت کرده است. نماینده دادستان در این مورد گفته است: «مقرر میشود که اموال ریختهگران به بانک سرمایه بیاید که تا این لحظه نیم متر [مِلک] هم نیامده، اما بانک سرمایه ۲۸۰ میلیارد بدهی او را طی ۲۰ میلیارد واریز نقدی و ۲۶۰ میلیارد ملک قیمتی فرمانیه به بانک تجارت پرداخت میکند».
هفته گذشته و با بازداشت بهروز ریختهگران مشخص شد که وی در زندان نبوده است. او به جز پرونده بانک سرمایه، پرونده دیگری نیز در دادگاه دارد و هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است که در آن پرونده فساد مالی، آیا حکم نهایی و قطعی برای بهروز ریختهگران صادر شده است یا خیر. ظرف ماههای اخیر که دادگاه بانک سرمایه بهصورت علنی برگزار شد، عدم حضور متهم اصلی، یعنی بهروز ریختهگران در این دادگاه، سوالات بسیاری ایجاد کرد.
باید دید آیا با حضور بهروز ریختهگران در دادگاه علنی بانک سرمایه، معمای پیچیده گروه ریختهگران برای افکار عمومی حل میشود یا خیر؟ سوالات بسیاری در ارتباط با ریختهگران وجود دارد؛ مهمتر از همه اینکه او با تشکیل چه شبکهای، با استفاده از چه روابطی و با کمک چه افرادی توانسته است مالک بنگاههای اقتصادی نظیر بانک و مجتمعهای پتروشیمی شود و چرا از سال ۹۲ تاکنون، فرجام نهایی پرونده وی مشخص نشده است؟ احتمالاً دادگاه علنی زوایای بیشتری از پرونده ریختهگران را روشن کند.