فراوردههای تراریخته همانند همتایانِ طبیعی خود هستند، ولی با دستکاریِ ژنتیکی در یک یا پارهای صفتهای ویژه، در سنجش با گونهی طبیعیِ خود، توانستهاند از یکسو به افزایشِ تولید و کاهشِ هزینههای آن و در پیِ این درآمدِ بیشتر بینجامند، و از سویی دیگر، به بالارفتنِ کیفیت، بهداشت و سلامتِ محیط، کاهشِ کاربردِ موادِ شیمیایی، همچون علفکشها و آفتکشها، در تولیدِ فراوردههای کشاورزی منجر شوند.
فراوردههای تراریخته همانند همتایانِ طبیعی خود هستند، ولی با دستکاریِ ژنتیکی در یک یا پارهای صفتهای ویژه، در سنجش با گونهی طبیعیِ خود، توانستهاند از یکسو به افزایشِ تولید و کاهشِ هزینههای آن و در پیِ آن، درآمدِ بیشتر بینجامند، و از سویی دیگر، به بالارفتنِ کیفیت، بهداشت و سلامتِ محیط، کاهشِ کاربردِ موادِ شیمیایی، همچون علفکشها و آفتکشها، در تولیدِ فراوردههای کشاورزی منجر شوند.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، با همهی اینها، در جهانِ امروز نگرانی از تولید و مصرفِ فراوردههای تراریخته بر «زیستبوم» و «سلامتِ آدمی» روزبهروز بیشتر میشود. در زمینهی فراوردههای تراریخته و سلامتِ انسانها سه موضوع را باید پیشِ چشم داشت. نخست: امکان بروزِ حساسیت یا بیماری در انسان، دوم: انتقالِ ژن از خوراکِ تراریخته به انسان و ایجادِ عارضه در پیِ آن، سوم: انتقالِ ژنِ گیاهانِ تراریخته به دیگر گیاهانی که خوراکِ انسانها هستند و پیامدهایی ناشناخته که این انتقال بر سلامتِ انسانها خواهد گذاشت.
بر این پایه، روشن است که در ارزیابیِ حساسیتزایی و نیز بیماریزاییِ خوراکهای تراریخته، باید از مصرفِ فراوردههایی که میتوانند حساسیت یا بیماری را در انسانها پدید آورند خودداری کرد. همچنین، باید از انتقالِ ژنِ خوراکهای تراریخته به دیگر گیاهان که در زنجیرهی غذایی انسانها جا دارند پیشگیری کرد. این کار را باید پیش از انتقالِ ژن به گونهای علمی و مستند بررسی کرد تا شناختی همهسویه از آثارِ فردی و متقابلِ ژنِ منتقل شده به دست آورد.
انتقالِ ژن از خوراکهای تراریخته به سلولهای بدنِ انسان یا به باکتریهای رودهی انسان بسیار نگرانکننده است. این نگرانی به ویژه دربارهی انتقالِ ژنهای کدکنندهی پایداری در برابرِ آنتیبیوتیک است که در تولیدِ تراریختهها استفاده میشوند. زینرو سفارش شده است که پژوهشِ علمی در این فناوری بدون استفاده از اینگونه ژنها پایهگذاری شود و گسترش یابد.
انتقالِ ژن از تراریختهها به گیاهانی که به شیوهی معمولی کشتوکار میشوند یا دیگر گونههایی که در طبیعتاند یا آمیختگیِ بذرهای تراریخته با بذرهای معمولی میتوانند بر سلامتِ آدمی تأثیری مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشند و ایمنیِ غذایی انسانها را به شدت تهدید کنند. هماکنون راهکارهایی برای پیشگیری از این آمیختگی در دستورِ کار است که یکی از این راهها جداکردنِ زمینهایی است که در آن کشتِ تراریخته میشود با زمینهایی که در آنها کشتِ طبیعی انجام میشود. با همهی این، اگر روشهای پایش در تولید، به ویژه هنگامِ برداشت و فروشِ خوراکهای تراریخته، چنانکه باید و شاید، انجام نشود ضریبِ ایمنیِ چنین خوراکهایی به شدت پایین میآید و غذاهای تراریخته میتوانند بسیار خطرآفرین باشند.
جدا از تأثیرِ نامطلوبی که گیاهانِ تراریخته میتوانند بر سلامتیِ انسانها بگذارند، تأثیرِ آنها بر زیستبوم نیز بسیار نگرانکننده است. هر چند، بر پایهی هر منطقه، برآوردِ ایمنیِ چنین گیاهانی از جنبههای زیستبومی متفاوت است، با همهی این، کارشناسان نگرانِ اثراتِ بدِ احتمالی تراریختهها بر حشرههای سودمند هستند، همچنین این گمانه را مطرح کردهاند که تراریختهها میتوانند عواملِ بیماریزای گیاهیِ تازهای به وجود آورند و برای گوناگونیِ زیستیِ گیاهان و حیاتِ وحش نیز بسیار زیانآور باشند. همچنین، ژنهای مقاوم در برابرِ علفکشها را به دیگر گیاهان نیز منتقل کنند.
با توجه به آنچه گفته شد و با پیشِ چشم داشتنِ شرایطِ کنونیِ کشاورزیِ ایران که بسیاری از پتانسیلهای بالقوهی آن معطل مانده و بالفعل نشدهاند به نظر میآید که باید به جای تراریختهها در پیِ فناوریهای سادهترِ بِهنژادی که خطرهایی به مراتب کمتر دارند بود و همچنین با مدیریتِ تأمین و مصرفِ آب، بهبودِ مدیریتِ تأمین و مصرفِ کودها و سمهای شیمیایی و نیز کاهشِ دورریختنیها، از تولید تا مصرف، و نیز اصلاحِ الگوی تغذیه گامهایی برای بازدهیِ بیشترِ کشاورزی در ایران برداشت. روشن است که این سخن بدین معنی نیست که پژوهش در این زمینه در پژوهشکدهها را باید تعطیل کرد.
در پایان گفتنی است، هماکنون برخی از فراوردههای تراریخته به گونهای رسمی و غیرِ رسمی از دیگر کشورها به ایران وارد میشوند و این امر، با توجه به آنچه گفته شد، بسیار نگرانکننده است. زینرو تدوینِ قوانینی به روز و همهجانبه برای پیشگیری از زیانهای تراریختهها بیش از پیش احساس میشود که مهمترینِ آنها نیز ممنوع کردنِ وارداتِ این محصولات به کشور و جلوگیری از ورودِ آنها به سبدِ غذاییِ ایرانیان است.