دو سال پیش بود که درخشان با شعار «نفسهای آخر جودو» پا به عرصه انتخابات فدراسیون جودو گذاشت. درست زمانی که پس از حضور دو سرپرست، اشتباهات تاکتیکی فراوانی متوجه روند کاری فدراسیون جودو شده بود.
در آن زمان نگاه منتقدانه به عملکرد ضعیف و حضور یکنفره تیم ملی ایران در مسابقات جهانی آستانه قزاقستان بر میگشت،که تقریبا صدای تمام منتقدین و علاقمندان این رشته ورزشی را درآورده بود و یکی از علل ورود مجدد درخشان عنوان شد.
دو سال پیش بود که درخشان با شعار «نفسهای آخر جودو» پا به عرصه انتخابات فدراسیون جودو گذاشت. درست زمانی که پس از حضور دو سرپرست، اشتباهات تاکتیکی فراوانی متوجه روند کاری فدراسیون جودو شده بود.
در آن زمان نگاه منتقدانه به عملکرد ضعیف و حضور یکنفره تیم ملی ایران در مسابقات جهانی آستانه قزاقستان بر میگشت،که تقریبا صدای تمام منتقدین و علاقمندان این رشته ورزشی را درآورده بود و یکی از علل ورود مجدد درخشان عنوان شد.
بعد از ورود خدابخش بعنوان سرپرست فدراسیون، او دست به تغییرات گستردهای در لایههای فدراسیون و تیمهای ملی زد که بدلیل عدم شناخت او از افراد و ساختار این ورزش در کشور، ضربههای عمیقتری به این رشته وارد آمد.
خدابخش که آمده بود تا مجمع انتخاباتی جودو را برگزار کند خود به فکر کرسی ریاست فدراسیون افتاد و اشتباه استراتژیک بزرگی را برای خود رقم زد و در ادامه کار از سرپرستی کنارهگیری و خود را بعنوان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست فدراسیون معرفی کرد.
وزارت ورزش نیز بلافاصله پس از آن «گواری» را سرپرست فدراسیون جودو معرفی کرد. او نیز از جنس جودو نبود و شناخت لازم و کافی از تحولات این رشته ورزشی نداشت.
بعد از برگزاری مجمع انتخاباتی فدراسیون جودو، درخشان پیروز میدان شد و اردوها، تورنمنتها و رویدادهای بسیاری با هزینههای گزاف در جهت آماده سازی تیم ملی برای حضور مقتدرانه و درخشان در آوردگاههای آسیایی و جهانی انجام پذیرفت. بعد از دو سال دور باطل باز هم تیم ملی جودو با چهار ورزشکار مرد در بازیهای آسیایی که اخیرا برگزار شد شرکت کرد و اجازه میدان دادن به افراد بیشتری در جودو داده نشد تا سرمایههای آینده جودو کشور کم بضاعت شوند. علی رغم هشدارهای مکرر کارشناسان و دلسوزان مبنی بر میدان دادن و جوانگرایی،سهم بیشتری به جوجیتسو و کوراش داده شد. اکنون نیز تیم ملی جودو به بهانه مشکلات مالی با سه ورزشکار در مسابقات جهانی باکو شرکت کرده است! که هیچگونههارمونی با شعار فدراسیون (تیم کامل) و همخوانی با کادر فنی و تدارکات انجام شده ندارد.
این روند بیانگر عدم پیروی از برنامه ای سازمان یافته دارد که بی تردید در صورت وجود مدیری از جنس جودو کمتر شاهد گافهایی از این دست بودیم. آنچه از سیستم مدیریتی روز دنیا که ورزش نیز از این قاعده مستثنی نیست بر میآید وابستگی به سیستمهای دیجیتالی واز دست ندادن ثانیههاست. در شرایطی که ما هنوز درگیر تصحیح ابتداییترین اشتباهات نظیر چگونگی اعزامها هستیم.
از طرفی فدراسیون جودو یا مشاوران زبده ای ندارد یا در ضعیفترین شکل ممکن مشاوره میگیرد. هم اکنون نظر به اهمیت سرپرستی در فدراسیونهایی که بر اساس قانون ابلاغی جدید مبنی بر منع بکارگیری بازنشستگان، با تغییر مدیریت مواجه هستند این موضوع بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد که وزارت ورزش، دستگاههای نظارتی و دست اندرکاران انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی، با انجام نقشی بیطرفانه افرادی را انتخاب کنند که آشنایی و تخصص کافی داشته باشند تا توسط جریانها به بازی گرفته نشوند و بتوانند گزینه مناسب را با خرد جمعی برای ریاست فدراسیونها انتخاب کنند.
*قهرمان پیشین آسیا