همیشه وقتی به بازیهای آسیایی یا مسابقات المپیک که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، نزدیک میشویم فدراسیونهای ورزشی به فکر آرایش ویترینی جدید برای نمایش فعالیت سالهای گذشته خود هستند و بی تردید انتخاب افراد در رشتههای انفرادی و تیمی نشان دهنده افکار سازمان یافته و برنامه ریزی منسجم آنها خواهدبود.
همیشه وقتی به بازیهای آسیایی یا مسابقات المپیک که هر چهار سال یک بار برگزار میشود، نزدیک میشویم فدراسیونهای ورزشی به فکر آرایش ویترینی جدید برای نمایش فعالیت سالهای گذشته خود هستند و بی تردید انتخاب افراد در رشتههای انفرادی و تیمی نشان دهنده افکار سازمان یافته و برنامه ریزی منسجم آنها خواهدبود.
حضور تک تک نمایندگان هر فدراسیونی در مسابقاتی از این دست نشان میدهد که در طول این سالیان چه برنامه کوتاه مدت و بلند مدتی به اجرا رسیده که نتیجه اش این ورزشکاران بوده است.
روی سخن ما با رشته جودو است که فعالیت سالهای گذشته روی این رشته نشان میدهد، متاسفانه ما فاقد هرگونه پشتوانهسازی هستیم. حضور ثابت برخی افراد در برخی اوزان که همواره به مسابقات برون مرزی اعزام میشوند دلیلی بر این مدعاست.
احساس خطر از این که اگر افراد بی تجربه را به میدان بفرستند و به مدال ارزشمندی دست نیابند، عدم مدالآوری آنها کرسی مسوولان ذیربط را در جایگاه مدیریتیشان به خطر بیندازد. اعزامهای محدود فدراسیون جودو در طول سالهای گذشته نشان میدهد که تنها به تک ستارهها اتکا داشته و به جای میدان دادن به جوان ترها و به بوته آزمایش گذاشتن توانمندی شان، مجال را از آنان گرفته و با بیمهری تمام سبب شده تا تعداد بیشماری از جودوکاران در این خانواده بزرگ جایگاهی برای خود نیافته و مجبور به کوچ اجباری از کوران زندگی حرفهای شوند.
در تیم چهار نفره اعزامی به این مسابقات نامهای ارزشمندی نظیر سعید مولایی و جواد محجوب به چشم میخورد که بدون هیچ تردیدی این مدال آوران حاصل جوانگرایی و پشتوانه سازی برای تیمهای ملی بوده اند؛ اما سوال اینجاست اگر از این دو ورزشکار چشم بپوشیم دیگر تیم ملی جودو وجود خواهد داشت؟
هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به تقویت تیمهای پایه نیازمندیم. اگرچه مربیان خارجی برای استفاده از علم روز جودو به خدمت گرفته شده اند، اما این تیمهای پایه است که نیازمند حمایت جدی است، در غیر این صورت با افول غم انگیزتری در این رشته مواجه خواهیم بود.
مساله تاکتیکی دیگری که در اعزام اخیر به بازیهای آسیایی جاکارتا به چشم میخورد راهیابی رشتههای کوراش و جوجیتسو به جمع تیمهای اعزامی به بازیهای آسیایی است. در حالی که ما با تعداد محدود اعزام جودوکاران (4 نفر) به این مسابقات مواجه هستیم، این سوال در ذهن ایجاد میشود که آیا رویکرد فدراسیون برای افزایش سهمیه این دو رشته جدید به جای افزایش سهمیه جودو به این دلیل نبوده که بخواهد ناکامیهای احتمالی رشته جودو را با کسب مدال در این رشتهها پوشش دهد؟ تیم جودویی که میتوانست با سهمیه کامل اعزام شود و جوانان دیگر را نیز به میدان بفرستد، چرا باید حتی نسبت به دوره قبل این مسابقات که 5 نماینده اعزامی همراه داشت، یک سهمیه هم کمتر داشته باشد؟!
اگر چه جودوی ایران با متولیانی از جنس خودش در حال اداره شدن است، اما برنامه ریزیها آنقدر قوی نیست تا در اداره روند فعلی کاستیهای موجود براساس استانداردهای بین المللی مرتفع شود. امروزه جودو بیش از هر زمان دیگری نیازمند پشتوانهسازی است و همه کارشناسان و قهرمانان باید به هر شکل ممکن نظرات کارشناسی خود را به گوش مسوولان برسانند و مانع خشک شدن شریانهای حیاتی این رشته ورزشی زیبا شوند.
*قهرمان پیشین جودوی آسیا