یادش بخیر. خرداد ۹۲ بود که حسن روحانی در برنامه تلویزیونی قبل از انتخابات، کلیدی از جیبش درآورد و گفت که همه قفلها با این کلید باز می شود. قفل تحریم را که قولش را داده بود باز کرد اما خیلی از قفلها بسته ماند. چهار سال بعد، اردیبهشت ۹۶، حرفهایش در سالن دوازده هزار نفری آزادی هم پر از شور و حال بود. همان روزی که زنان هم حق ورود به ورزشگاه را داشتند.
یادش بخیر. خرداد ۹۲ بود که حسن روحانی در برنامه تلویزیونی قبل از انتخابات، کلیدی از جیبش درآورد و گفت که همه قفلها با این کلید باز می شود. قفل تحریم را که قولش را داده بود باز کرد اما خیلی از قفلها بسته ماند. چهار سال بعد، اردیبهشت ۹۶، حرفهایش در سالن دوازده هزار نفری آزادی هم پر از شور و حال بود. همان روزی که زنان هم حق ورود به ورزشگاه را داشتند.
چند روزی مانده بود به انتخابات که به اهواز رفت. می گفتند در خوزستان، روحانی رای ندارد چون اهواز و خیلی از شهرهای خوزستان هوا ندارند. وقتی به ورزشگاه تختی اهواز رفت، مردم شعار دادند ما که هوا نداریم هنوز هواتو داریم. ورق برگشت. روحانی دوباره رییس جمهوری شد و امید بازگشت. اما امیدها خیلی زود کمرنگ شد...
هر چه گذشت، مردم تغییر کمتری دیدند. دی ماه اعتراضات اقتصادی مردم شروع شد و بعد هم با خروج دونالد ترامپ از برجام، امیدها کمتر شد. بازار ارز و سکه، از اواخر ۹۶ تا تابستان ۹۷ آنقدر ملتهب شد که انگار زلزله ای آمده تا ارزش پایین پول ملی را به همگان یادآوری کند. دولت اما پاسخ قانع کننده ای برای مردم نداشت...
دوشنبه شب که روحانی به تلویزیون آمد تا با مردم گفت و گو کند، همانطور که فکر می کردم حرف تازه ای نداشت بزند. همان کلیات را تکرار کرد و شاید اصلا به این فکر نکرد که تکرار این کلیات چه دردی از مردم دوا می کند؟ شاید با این حرفها و بسته جدید ارزی، چند روزی بازار ارز آرام شود اما اثرش نمی تواند چندان طولانی باشد. امید مردم هر روز کمرنگتر می شود و روحانی هم در حرفهایش نتوانست به مردم امید تازه ای بدهد.
مردم از تکرار کلیات و شنیدن حرفهای تکراری این یک سال و همه سالهای قبل از آن خسته اند. ارزش درآمد و حقوقشان از پارسال تا حالا یک سوم شده اما دولت، نه توان حفظ ارزش پول ملی را دارد و نه عزم جدی برای تصمیمات بزرگ. از روز اولی که دولت روحانی روی کار آمد می گفتند پرداخت یارانه نقدی به این شکل، به جز ضرر برای کشور و حتی مردمی که یارانه نقدی می گیرند دستاوردی ندارد. اما پنج سال است که این دولت نتوانسته برای این یارانه نقدی هم چاره اندیشی کند. یک روز ممنوعیتی در بازار ارز ایجاد می کند و روزی دیگر همان ممنوعیتها را بر می دارد و بعد هم به روی خودش نمی آورد که کدام تصمیمش اشتباه بود.
مردم خسته شده اند چون از دولتمردان، هیچ تصمیم جدی برای بهبود اوضاع نمی بینند و اگر هم تصمیمی از سوی دولت اعلام می شود، یاد سرنوشت دلار ۴۲۰۰ تومانی می افتند که حاصلی نداشت. مردم به دنبال تصمیمات قاطع و جدی هستند. مردم می خواهند روحانی، یک رییس جمهور قاطع باشد. اگر قرار است تیم اقتصادی خود را عوض کند، فوری این کار را انجام دهد. اگر سیاست اشتباهی در پیش گرفت، آن را اصلاح و حتی عذرخواهی کند. اگر می گوید می توانیم رفراندوم برگزار کنیم، از کلی گویی گرهیز کند و بگوید رفراندوم را برای چه موضوعی پیشنهاد می کند؟
نمی دانم کسی از حرفهای تازه روحانی قانع شد؟ من که در سخنان روحانی، نه قاطعیت دیدم و نه امیدی در آن پیدا کردم. روحانی هم انتظار نداشته باشد با کلی گویی، مردم قانع شوند و در دوران تحریم کنار دولت باشند. دوست ندارم فکر کنم این دولت هم مثل دولت احمدی نژاد است اما انگار روحانی و برخی وزرایش، اصرار دارند ثابت کنند در مدیریت – بخوانید سوءمدیریت - فرقی با دولت احمدی نژاد ندارند. اینگونه است که مردم به ته خط می رسند و دیگر گلایه دولتمردان از مردمی که از نابسامانی و بی ثباتی اقتصادی درمانده شده اند جایز نیست. مردم به دنبال سخنان صریح تر روحانی هستند...
حمیدرضا شکوهی