از زماني كه در برابر هجوگوییها و بیادبیهای عدهای در راهپیماییها، سخنرانیها، اجتماعات، نشستها جلسات و... سكوت شد، اخلاق را باختيم . چه فرقي میکند که اين بیاخلاقیها از كجا شروع شد ، از استادیوم های ورزشي كه بر سكوهاي طرفداري و تماشاگري آن الفاظ ناشایست بهکار برده شد يا از جلسات داخلي سياسي و اجتماعي انجمنها و نهادهاي دولتي و غيردولتي که حریم انسانیت زیر سؤال رفت...
از زماني كه در برابر هجوگوییها و بیادبیهای عدهای در راهپیماییها، سخنرانیها، اجتماعات، نشستها جلسات و... سكوت شد، اخلاق را باختيم . چه فرقي میکند که اين بیاخلاقیها از كجا شروع شد ، از استادیوم های ورزشي كه بر سكوهاي طرفداري و تماشاگري آن الفاظ ناشایست بهکار برده شد يا از جلسات داخلي سياسي و اجتماعي انجمنها و نهادهاي دولتي و غيردولتي که حریم انسانیت زیر سؤال رفت... افسوس كه از آن زمينه ايراني اصيل امروز اين بدرفتاریها و بدکرداریها بهجا مانده است. اگر نخستين بار كه بارأی و تصميم دولت و مجلس، برنامه، مذاكره يا قانوني تصويب شد و عدهای دلواپس هتك حرمت كردند و بیدلیل بر طبل مخالفت كوبيدند، در برابر بي درکیشان از اوضاع و مسائل ايستادگي میشد و درس ادب و كرامت انساني داده میشد اين اتفاق نمیافتاد كه در روزي كه ايرانيان با هر عقيده و مسلكي براي حمايت از مردم فلسطين دوشادوش هم به پشتيباني از آنها حركت میکردند، تعدادي بیهویت بر رئیس سازمان انرژي اتمي كه از سابقون ادب و نزاكت و عشق وطنپرستی هست بتازند. آنهمه با چه عناويني منافق و.... بیشک منافق آنکسی است كه حد و حدود خود را نمیداند و درنهایت كم فهمي بر كسي میتازد كه امين و معتمد رهبري و رئیسجمهوری است، منافق آنکسی است كه در اوج نمايش اتحاد در راهپيمايي همچون روز قدس زبان به ناملايمات میگشاید ، منافق آنکسی است كه نمیداند وجود افرادي همچون علیاکبر صالحي تا چه حد براي اين مملكت مفيد و سازنده است.
موضوع فقط این نیست كه چرا بايد به فردي كه از نظر علمي، اخلاقي و سياسي در جامعه سرآمد است توهين و بیاحترامی شود، مهم نفس و نيت اين رفتار قبيح است كه گويي علاوه بر عادي شدن و عادي کردن، بارزهی اخلاقي افرادي شده كه به هيچ راهي هم هدايت نمیشوند. وطنفروش خائن را به كسي میگویند كه وطنفروشی و خيانت كرده باشد. صالحي به كدام عينيت صادقه وطنفروشی كرده كه به اين صفت نامراد خطاب شود؟ اگر برجام مدنظرشان هست كه اين مذاكرات از ابتدا تا انتها و اکنونکه قرار است دستخوش تحولاتي شود تحت نظر مقامات اول كشور - رهبر و رئیسجمهور - است و به نظر میرسد اگر آن افراد دلواپس كمي فكر میکردند شايد به اين نتیجه میرسیدند كه صالحي تحت امر مافوق خود چه رهبري چه رئیسجمهوری اقدام میکند و بنابراين عملكرد اين فرد به مسئولين تصمیمگیرنده اوليه برمیگردد. مگر میشود وطنفروش خائن به فردي گفت كه تحت لقاي مديریت و تصمیمگیری بزرگان كشور است؟ آنان كه اینگونه رفتار كردند و بیمغز شعار دادند شايد نمیدانند و درك نكردند الفاظ بیمحتوا و بیارزششان چه دایرهی وسيعي از نظام را دربرمی گيرد و چه بار حقوقي میتواند برای آنها به دنبال داشته باشد.
با گذر از اتفاقي كه ناخرسندانه در روز قدس بابی اخلاقي عدهای رخ داد، بايد برای شکافهایی كه بين اخلاقيات و تمدن ايراني میافتد، فكري شود.چرا عدهای خودشان را كاسه داغتر از آش میدانند و فكر میکنند فقط آنها دلسوز ملت و نظام هستند؟ چرا فكر میکنند فقط آنها سره را از ناسره خوب تشخيص میدهند؟ چرا نمیدانند كه همين ناملايمت ها ي آنها چه ضربههای منافقانهای بر پيكره اتحاد كشور میزند؟
ترمیم و ریشهکن کردن این بیاخلاقیها ، باید از تبیین خانوادهها ، آموزش در مدارس و بسترسازی فرهنگی در اجتماع آغاز شود. در کنار محیط تربیتی و معتمد خانوادهها، مدارس بهعنوان جامعهای کوچک با بافتهای متنوع فرهنگی میتواند پتانسیل بسیار نقشپذیری در تربیت اخلاقی دانش آموزان داشته باشد و در این محیط امن فکری و آموزشی ، دانش آموزان به همراه همسالان خود با صفات والای اخلاقی عجین میشوند. برای عینیتبخشی به ارزشهای اخلاقی بهتر است در اجتماع بستر حمایت و ارج نهادن به صفات اخلاقی گسترانیده شود تا بیاخلاقیها انگشتنما و بیهویت شوند.
اگر امروز در مقابل اين رفتار ناشايست برنامهای نداشته باشيم بايد منتظر كردارهاي بدتر از اين افراد شد كه خود را صاحباختیار همه میدانند و در تمامي زمينه نظر دارند و دلواپس هستند.