در سالهایی که خیلنگرلی هم دور نیست دین و مذهب در کشور ما از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بود. اکثر مردم از اعتقادات نسبتا خوب مذهبی برخوردار بوده و اقلیتی که بی اعتقاد هم بودند سعی می کردند حرمت مسائل مذهبی و اعتقاد مردم را نگه دارند.
چهره ای که از دین به نسل امروز نشان داده ایم
سمیرا قیاسی
18 خرداد 1397 ساعت 18:55
در سالهایی که خیلنگرلی هم دور نیست دین و مذهب در کشور ما از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بود. اکثر مردم از اعتقادات نسبتا خوب مذهبی برخوردار بوده و اقلیتی که بی اعتقاد هم بودند سعی می کردند حرمت مسائل مذهبی و اعتقاد مردم را نگه دارند.
در سالهایی که خیلی هم دور نیست دین و مذهب در کشور ما از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بود. اکثر مردم از اعتقادات نسبتا خوب مذهبی برخوردار بوده و اقلیتی که بی اعتقاد هم بودند سعی می کردند حرمت مسائل مذهبی و اعتقاد مردم را نگه دارند. این حرمت نگه داشتن در ایام خاصی از سال پر رنگ تر میشد به نحوی که در ماههای محرم و صفر حتی بساط بزم و طرب و فسق و فجور و قمار و ...تعطیل می شد. رمضان را حتی بی دین ها هم حرمت داری می کردند. حتی سارقین و خلافکارها در این ایام دست از خلاف می کشیدند.عبادت مردم رنگ و بوی دلنشینی داشت. واقعی تر بود. دلچسب بود. محرم و سیاه پوشیدن ها و سینه زدن ها بدون تظاهر و تفاخر به فلان هیات و دسته و علم و کتل و بدون آرایش و پیرایش جوانها بود. و رمضان ماهی بود پر از برکت و عبادت. در یک کلام اعتقادات مردم حرمت داشت. حتی بچه ای که روزه نمی گرفت نزد پدر و مادر حرمت داری می کرد و چیزی نمی خورد.
خلاصه هرچه بود هر چیزی سرجای خودش قرار داشت. اما با گذشت زمان و اعمال برخی رفتارهای نادرست و فشارهای نامعقول و تداخل دین و سیاست و نمایش چهره نامناسبی از دین برای مردم و دیدن ریاکاری و دغل بازی منتسبین به دیانت از سوی مردم موجب ایجاد فضای بی اعتمادی و دلسردی در مردم شد. آنقدر که دیگر نه تمایلی به مسائل دینی داشتند نه کم کم اعتقادی برایشان مانده بود... و چیزی نگذشت که نه تنها اعتقادی نماند بلکه دارندگان عقیده و اقلیتی که هنوز به مناسبات مذهبی پایبند بودند در اقلیت قرار گرفتند و مورد تمسخر و انگشت نمایی دیگران! این پدیده اگر عاملی داشته باشد صرفا کسانی هستند که نتوانستند چهره خوبی از دین نزد مردم و بخصوص جوانان جامعه نمایش دهند و موجب بیزاری و ایجاد فضای دلسردی از اعتقادات نزد مردم شدند.
امروز به برکت وجود این افراد جامعه ای داریم که مصداق آن شعر معروف شده:
به مار ماهی مانی، نه این تمام نه آن
منافقی چه کنی؟ مار باش یا ماهی
امروز نسل دهه هفتاد و هشتاد و حتی نود ما نسلی هیچ گراست. نسلی که غالب آن فارغ از هرگونه تعلقات دینی و دلبستگی های مذهبی هستند. نسلی که بعضا پایبندی نسل قبل خود را به تمسخر میگیرد و تعلقاتش زمین تا آسمان با ما تفاوت دارد. و جالب اینجاست که هنوز هم سعی میکنیم با همان روش سنتی به این نسل ارزشهای دینی را بیاموزیم. اجبارش میکنیم به شرکت در نماز جماعت مدرسه در حالی که وقتی پایش را از مدرسه بیرون می گذارد مقنعه اش را به زور می شود روی سرش نگهداشت چه رسد به نماز! اجبارش می کنیم به حضور در مراسم سینه زنی و عزاداری مدرسه اما نمیدانیم او از محرم فقط تتو و آرایش و مدل موی محرمی سرش می شود نه چیزی دیگر! و در کلاس درس سعی میکنیم مسائل دینی و تربیتی را با سنتی ترین و دل زننده ترین روش به خورد مغز دانش آموز بدهیم و خبر نداریم او فقط به آهنگ جدید فلان خواننده فکر می کند و پیج فلان مدل اروپایی...
برای نسل امروز هیچ نقطه قابل اتکایی باقی نگذاشته ایم. رفتارهای ناهنجار و افراطی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد آثار خود را کم کم نمایان می کند و دیدن رفتارهای مزورانه و دغل کاریهای سالهای اخیر هم تیر خلاص را به اندک اعتقادات نسل حاضر می زند و دیگر هیچ از جامعه باقی نمی ماند.
رمضان را ماه سکوت و رکود و سخنرانی های مدام شبکه های تلویزیونی و غم و اندوه سریالهای مختلف وطنی و گریه و ناراحتی می پندارد و محرم را ماه تیرگی و سیاهی و اندوه مستمر... از دین همین را نشانش داده ایم. چهره ای سرد و عبوث و نچسب و خشن که قرار است به ازای هر رفتار خطا راهی جهنمت کند. یادمان رفته خدای لطیف و رحیم و رحمان و عاشق را به بچه هایمان نشان دهیم. خدایی که حامی است. غفور است و تکیه گاه... یادمان رفته فلسفه رمضان و محرم و رجب و دین و دیانت را با ادبیاتی که نسل امروز میفهمد به او بچشانیم . خسته شان کرده ایم و گوشهایشان از حرفهای کسل کننده پر شده...
کاش میشد فصل نویی در زندگی فرزندان امروز رقم زد آنگونه که از این ور و آن ور بام نیفتند و بر مسیر تعادل قدم بردارند. آنگونه که به جای فرار و دلزدگی، به دین درست و انسانی بنگرند.
کد مطلب: 88251