درگذشت مرحوم ناصر ملک مطیعی ، به تاریخ پیوستن یکی دیگر از چهره هایی است که یادآور روزگار رفته کشور و سالهای رفته عمر چند نسل ایران است .
; ?>; ?>
داغ ناصر ملک مطیعی؛ داغی که مرهمش تاریخ است
5 خرداد 1397 ساعت 9:12
درگذشت مرحوم ناصر ملک مطیعی ، به تاریخ پیوستن یکی دیگر از چهره هایی است که یادآور روزگار رفته کشور و سالهای رفته عمر چند نسل ایران است .
درگذشت مرحوم ناصر ملک مطیعی، به تاریخ پیوستن یکی دیگر از چهره هایی است که یادآور روزگار رفته کشور و سالهای رفته عمر چند نسل ایران است . بخشی از درد و داغی که این درگذشت بر دل می گذارد ، به علت یادآوری این موضوع است که چرخ زمان ، همچون جلادی بی رحم از روی خودمان و خاطراتمان می گذرد و چیزی برجا نمی گذارد . هنرمندانی چون ملک مطیعی ، نماد یک دوران هستند ؛ دورانی که سالهای جوانی نسلی را شکل می دهد که حالا دیگر جوان نیستند و حالا با رفتن نمادهای آن دوران ، گویی آن روزهای جوانی هم دارد می میرد . انگار تا وقتی نمادها زنده اند ، آن سالها ، با همه مختصاتشان زنده اند و نفس می کشند ؛ اما وقتی نمادها می میرند گرد افسردگی و غبار غم و تیرگی فراموشی ناخودآگاه بر خاطره ها می نشیند و آنها را دفن می کند ؛ سالهای عمر ما وقتی می میرند که خاطره ها می میرند .
اما درگذشت ناصر ملک مطیعی داغ و دردی بیشتر دارد . او هنرمندی بود که چهل سال اجازه هنرنمایی پیدا نکرد و در این چهل سال ذره - ذره مرد . مگر مرگ برای هنرمند چیزی جز این است که او را از هنر جدا کنند؟! و برای نسلهایی که نماد جوانی شان ملک مطیعی بود ، چیزی بدتر از این می توان متصور شد که نماد جوانی شان این گونه بمیرد ؟ بهانه این ممنوع التصویری هم محتوای فیلمهایی بود که او در قبل از انقلاب بازی کرده بود ؛ اما این دلیل قانع کننده ای نیست . معیار سنجش هنرِ یک هنرمند ، فقط معیارهای هنری است ، نه چیز دیگری . این واقعیت آنقدر قدرت داشت که بعد از یکی دو دهه ممنوعیت ، کتابهای هدایت و اشعار شاملو و فروغ و نمایشنامه های ساعدی را آزاد کند ؛ حتی ایرج قادری هم اجازه یافت که فیلم بسازد و فیلم بازی کند ؛ اما چرا این اجازه به ملک مطیعی داده نشد ؟ بازیگری که بازی اش در نقش امیرکبیر و غلام ژاندارم چنان درخشان بود که حذفش از سینمای ایران جز حسرتی همیشگی حاصل نداشت . شاید او ممنوع التصویر بود چون هنوز قامتش استوار بود و نگاه نافذش شرمنده نشده بود ؟! نامه ای ننوشت و خواهشی نکرد ؟! دردناکتر اینکه او را در آخرین سالهای عمرش ، امیدوار کردند ؛ دو بار جلوی دوربین تلویزیون نشاندند ولی باز هم سیما و صدایش سانسورش شد . این بدترین کاری بود که می شد با یک پیرمرد امیدوار کرد .
حالا ناصر خان ملک مطیعی به تاریخ پیوسته است ؛ تاریخ ، محکمه عدل است و درباره او و دیگران ، قضاوتی عادلانه خواهد کرد . این شاید تنها مرهمی است که می توان بر درد و داغ درگذشت ملک مطیعی گذاشت .
محمدحسین روانبخش
کد مطلب: 87508