آنگونه که پیداست تحولات در سوریه با سرعت فراوانی در حال وقوع است.در این میان هویداست که غرب با هدایت آمریکا به دنبال راه حل سیاسی این بحران نیست و تنها هدفش سنگین کردن کفه ترازو به سمت منافع خود است.
دیپلماسی، کلید بحران سوریه
امیر ساعدی داریان*
3 ارديبهشت 1397 ساعت 18:49
آنگونه که پیداست تحولات در سوریه با سرعت فراوانی در حال وقوع است.در این میان هویداست که غرب با هدایت آمریکا به دنبال راه حل سیاسی این بحران نیست و تنها هدفش سنگین کردن کفه ترازو به سمت منافع خود است.
آنگونه که پیداست تحولات در سوریه با سرعت فراوانی در حال وقوع است.در این میان هویداست که غرب با هدایت آمریکا به دنبال راه حل سیاسی این بحران نیست و تنها هدفش سنگین کردن کفه ترازو به سمت منافع خود است. در واقع مهمترین هدف غرب در سوریه تضعیف این کشور و رویکارآوردن دولتی با گرایشات غربی ست تا اوضاع منطقه را به سود اسرائیل تغییر داده و مسلمانان را منزوی کنند.هدف مذمومی که دستاوردش مرگ و مهاجرت میلیون ها انسان بیگناه شده است.
چند ضلعی آمریکا ،فرانسه ،انگلیس ،آلمان ،عربستان و اسراییل اگرچه با تبلیغات دروغین و پرهزینه تلاش می کنند قتل عام مردم سوری را به گردن دولت های سوریه ،روسیه و ایران بیندازند اما هنوز موفق به فریب افکار عمومی و سازمان های بیطرف بین المللی نشده اند و از اینرو همچنان بدنبال قانونی جلوه دادن کشتار شهروندان این کشور هستند. راهبرد واشنگتن در منطقه اگرچه هزينه گزافی روي دست ماليات دهندگان آمريکايي گذاشته اما موفقيت چنداني در برنداشته و نظرسنجیهای رسانه ای نشان می دهد مردم این کشور از چنین حملاتی حمایت نمیکنند.آنها به خوبی می دانند اگر این حملات در درازمدت هم ادامه پیدا کند، قطعا با فشار افکار عمومی در خاک کشورشان مواجه می شوند که منجر به افتضاحی دیگر برای سیاست بازان کاخ سفید خواهد شد.
حالا هم که آمریکا رسما عربستان را شریک استراتژیک نظامی خود به حساب آورده تا بدین ترتیب هم بخشی از هزینه و نیروی انسانی را در جنگ های خاورمیانه تامین کند و هم از فشار مردمش بکاهد.از سوی دیگر تغییرات کلیدی که اخیرا در دستگاه دیپلماسی آمریکا روی داد منجر به سرکار آمدن افراطیونی چون بولتون شده که نشان از گردش رادیکالی در سیاست خارجی آمریکا به نسبت سیاست های محافظه کارانه رکس تیلرسون دارد و آنها به دنبال افزایش درگیری ها و گرفتن امتیازات بیشتری از بحران سوریه هستند.
اما تصور من بر این است که توازن قدرت آتی سوریه بستگی به اقداماتی دارد که روسیه و ایران در پیش خواهند گرفت. ضمن اینکه چه بخواهیم چه نخواهیم تعیین دولت آینده سوریه در واقع روند تحولات آتی خاورمیانه را مشخص خواهد کرد و از این منظر ماندگاری دولت اسد به معنای موفقیت نسبی ایران و روسیه در فضای ژئوپلتیک منطقه و تضعیف هژمونی غرب است.اتفاقا همین اواخر اندرو گرین، سفیر اسبق انگلیس در سوریه گفته بود نظام بشار اسد با حمایت ایران و روسیه ماندنی است و به همین دلیل از لندن خواست دوباره روابط دوستی با مقامات سوریه برقرار کند.و این حرف گرین یعنی اعتراف به شکست.
در سوی دیگر هم دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد که درگیریهای سوریه راه حل نظامی ندارد و تنها راه حل و فصل آن، راهکار سیاسی است. راهکاری که ظاهرا به مذاق تندروهای آمریکایی و همپیمانان منطقه ای آنها خوش نمی اید و حتی خود ترامپ را هم مستاصل کرده.هم او که تا دو هفته پیش می گفت آمریکا باید از سوریه خارج شود اما تحت فشار مکرون رییس جمهور فرانسه و لابی سعودی-صهیونیست برای چندمین بار مواضعش را پس گرفت و بر ماندن آمریکا در سوریه تاکید کرد.امپریالست غربی به خوبی می داند ناکامي سیاست هایش در خاورمیانه ناشي از قدرت دیپلماسی و نظامی جمهوري اسلامي ايران است و از اینرو باید هوشیار باشیم حال که قدرت ها دارای مقاصد سلطه طلبانه بر سوریه هستند و می خواهند نفوذ و جایگاه روسیه و ایران را در این کشور زیر سوال ببرند از روند حل دیپلماتیک این بحران غافل نشویم.
اگرچه حمله اخیر سهکشور غربی به سوریه بر روند حل سیاسی این بحران تاثیر منفی گذاشته اما در پهنه سیاست جمهوری اسلامی ایران مذاکره برای کشف راه حل های جامع که مورد توافق طرفین درگیری باشد همواره پیش شرط توافقات بین المللی بوده و در نهایت آنطوری که وزیرامور خارجه کشورمان تاکید کرد آمریکا می بایست هر چه زودتر به حضور نظامیان خود پایان دهد، چون برای منطقه و خود آمریکا هم بهتر است.
*عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
کد مطلب: 85384