از وقتی به خاطر انتخابات کمیته ملی المپیک ، عکس سید رضا صالحی امیری را بیشتر دیدم ، این سوال ذهنم را درگیر کرده بود که قیافه اش شبیه چه کسی است؟ و بالاخره بعد از چند روز جواب سوالم را پیدا کردم : محمد علی آبادی . بالاخص چشمهایش ؛ که مثل چشمهای علی آبادی ، شوق خدمت به مردم در آن موج می زند .

از وقتی به خاطر انتخابات کمیته ملی المپیک ، عکس سید رضا صالحی امیری را بیشتر دیدم ، این سوال ذهنم را درگیر کرده بود که قیافه اش شبیه چه کسی است؟ و بالاخره بعد از چند روز جواب سوالم را پیدا کردم : محمد علی آبادی . بالاخص چشمهایش ؛ که مثل چشمهای علی آبادی ، شوق خدمت به مردم در آن موج می زند .
 
لابد می دانید که ادبا عقیده دارند در تشبیه ،  مشبه به باید شناخته شده تر از مشبه باشد . برای من ، علی آبادی بسیار شناخته شده تر از صالحی امیری است . در روزگار دولت احمدی نژاد ، علی آبادی سوژه پربرکتی بود و بارها و بارها درباره علی آبادی طنز نوشتم  ؛ اینکه معاون عمرانی شهرداری تهران بود ، رئیس شیلات شد ، رئیس سازمان تربیت بدنی شد ، سرپرست وزارت نفت شد و... . به این ترتیب چهره علی آبادی و بالاخص چشمهایش همواره مدنظرم بود ؛ و حالا که چهره و چشمهای صالحی امیری را می بینم ناخودآگاه ذهنم علی آبادی را برایم تداعی می کند . شاید هم فقط چهره و چشمها نیستند ؛ شاید شغلهای صالحی امیری هم جوری است که یادآور علی آبادی است : رئیس کتابخانه ملی ،وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و رئیس کمیته ملی المپیک !
 
با همه این حرفها ، نمی دانم حق دارم صالحی امیری را به علی آبادی تشبیه کنم یا نه ؟! نه به علت اینکه صالحی امیری برآمده از رای امیدوارانه ای بود که داده ام و علی آبادی حاصل چیز دیگری ... نخیر ! واقعیت این است که با این شوق خدمتی که در چشمهای صالحی امیری است ، می ترسم در این سه چهار سال پیش رو آنقدر پست های مختلف و بی ربط قبول کند که دیگر تشبیهش به علی آبادی درست نباشد .
 
فروغی بسطامی گفته است : دیشب تو را به خوبی تشبیه ماه کردم / تو خوبتر ز ماهی ، من اشتباه کردم .راستش  می ترسم مثل فروغی بسطامی مجبور به اعتراف به اشتباه شوم!
 
محمدحسین روانبخش