تهران؛ دهه هفتاد؛ عده ای مقابل دانشگاه، علیه یکی از سیاستمداران برجسته کشور شعار می دهند. پیرمردی باتجربه، به میان جوانان می رود تا تاکید کند که «دانشجویان، متوجه باشند برایشان طرحی ریخته شده تا به خیابان ها بیایند؛ به مصلحت نیست و بهتر است طی تحصن، خواستار...»

تهران؛ دهه هفتاد؛ عده ای مقابل دانشگاه، علیه یکی از سیاستمداران برجسته کشور شعار می دهند. پیرمردی باتجربه، به میان جوانان می رود تا تاکید کند که «دانشجویان، متوجه باشند برایشان طرحی ریخته شده تا به خیابان ها بیایند؛ به مصلحت نیست  و بهتر است طی تحصن، خواستار...»؛ هنوز تمام نشده که پسوندها پس و پشت نام مهندس سحابی قرار می گیرند و او هم می رود کنار خاطرات خانه نشینی مردان دیگری از جنس حُب وطن که نجابت سیاسی شان وقتی معلوم می شود که کسانی مثل محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران، همه رئوس مملکت را از کوچک و بزرگ به افشا کردن تهدید کرده و سران قوا را به فحش ببندد و حتی در شکل گیری برخی شعارها در تازه ترین تجمعات(دی ماه ۹۶) -همان ها که قوه قضائیه و برادران لاریجانی را نشانه رفته-، نقش به ظاهر، تاثیرگذاری داشته باشد؛ تجمعاتي كه در آن ديگر از شعارهایی خبر نيست كه رهايي مخالفان سياست هاي احمدی نژاد را مطالبه مي كرد؛ شعارهایی که مترصد هر فرصتی بودند حتی در روز تشییع جنازه آیت الله.
 
حالا بعد از دو دهه، تعداد قابل توجهی از کارشناسان متفق القولند که اگر آیت الله هاشمی رفسنجانی، سال پیش همین موقع، در اثر سکته قلبی از دنیا نرفته بود، درسالمرگش شاهد تبعات ریز و درشت تجمعات اعتراضی مردم در شهرهای مختلف ایران نبودیم. 
 
اینجا تهران است؛ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. تلویزیون، خیلی زود،  اعلام می کند که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور شده و عده ای از بازداشتی ها را  به کهریزک می برند؛ همان بازداشتگاه «مخوفی» که کشته شدن چهار جوان معترض به نتایج انتخابات در آن، فریاد اعتراض رهبر انقلاب را هم بلند کرد و حالا بعد از ۸ سال، محمود صادقی، نماینده مجلس می گوید که با مرگ سینا، نگران است که کهریزک دوم راه بیافتد. 
 
وزیر آموزش و پرورش گفته در حال رایزنی برای آزادی دانش آموزان زندانی است. سینا قنبری، یکی از جوانان بازداشت شده در تجمعات اخیر در زندان اوین مُرده و مسئولان کشوری توضیح داده اند که تعداد بازداشت شده های تحصیل کرده بسیار کم است و از کرمان هم خبر رسیده که اصلا بخش قابل توجهی از بازداشتی ها، سابقه خودزنی و اعتیاد داشته اند.  می گویند سینا خودکشی کرده و پدر سهیل آقازاده، دانشجوی زندانی دانشگاه تهران، می گوید پسرش اهل کتاب، فیلم دیدن، موسیقی، موزه و گالری است و به زبان های آلمانی و انگلیسی مسلط و می تواند در آینده با فیلم ها و عکس هایش در سطح جهان برای کشور افتخار بیافریند.
 
همزمان خبرهای تکمیلی مرگ سینا قنبری از حلق آویزشدن او در دستشویی قرنطینه اوین، حکایت دارند. بعضی شبکه های مجازی فیلتر می شوند و اخبار زلزله هم دیگر مخابره نمی شوند؛ جوانان زلزله زده بیکار، هنوز دستشویی ندارند و حمام نرفته اند؛  کشور زلزله خیزمان، اینترنش قطع و وصل می شود و فیلتر تلگرام، ۱۰۰۰۰ کسب و کار را تعطیل می کند؛ این را خود حسن روحانی می گوید. 
 
سالمرگ آیت الله است و پرونده مرگ او که در شورای عالی امنیت ملی بسته شده بود، مجددا از سوی رئیس جمهور روحانی، برای بررسی به این شورا ارجاع داده شده و هم اکنون مفتوح است.  برادر آیت الله،  بار دیگر، ایست قلبی را مشکوک  دانسته.
 
یک سال پیش، همین موقع، تلویزیون، خیلی دیر، مراتب ناراحتی خود را از مرگ  سیاستمدار اعلام کرد. او هشت سال پیش که در آخرین نماز جمعه اش، با بغض خواسته بود جوان هایی را که بازداشت کرده اند، آزاد کنند. سینا آن موقع، هشت سال کوچک تر بود و برخی مسئولان ، انگار هنوز که هنوز است، طرز برخورد صحیح با معترضان وطنی را نیاموخته اند. وزیر آموز و پرورش هنوز دارد برای آزادی نوجوانان بازداشت شده، تلاش می کند(این را خودش گفته)؛ شاید در میان  بازداشت شده های نوجوان یک سینای ۱۴ ساله هم پیدا شود که تا ۲۲ سالگی تکرار تاریخ اجتماعی سرزمینش را به نظاره بنشیند.