کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نقد جریان اصلاحات، گفتمان یا فرا گفتمان؟

میرزا بابا مطهری‌نژاد

31 شهريور 1391 ساعت 18:45


هفته‌ گذشته حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی در دیدار با گروهی از آزادگان اشاره‌ای داشت به این مضمون: فضا را باز کنید، ما می‌خواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم! یکی از نظریه‌پردازان علوم سیاسی (ویلیام فولبرایت) می‌گوید: «نقد و دگراندیشی در دموکراسی مانند دارو است که فایده‌اش نه در طعم و مزه بلکه در اثرگذاری آن می‌باشد.» نظریه‌پرداز دیگری از زوایه‌ای دیگر به دموکراسی نظر دارد و می‌گوید: «دموکراسی دو حسن دارد: یکی آن که تنوع را می‌پذیرد و دوم آنکه انتقاد و دگراندیشی را مجاز می‌دارد.» (ادوارد فورستر) «نقد اصلاحات» به این روش نظر دارد که اگر می‌خواهی جامعه را درست کنی، جهان را درست کنی و دیگران را درست کنی، اول خودت را درست کنی، تغییر را از خودت آغاز کن برای آغاز تغییر در خودت، خودت را نقد کن. نقد با چه معیاری؟ با معیار گفتمان یا توجه به نیازهایی که پاسخ به آنها علت وجودی اصلاحات بود. نیاز به آزادی، نیاز به استقلال، نیاز به اشتغال، نیاز به نظارت بر قدرت، نیاز به تامین معیشت با حفظ کرامت انسانی، نیاز به مشارکت واقعی عینی در اداره جامعه از طریق تشکیل نهادهای مدنی و در یک کلام نیاز به اداره جامعه بر اساس اجرای بی کم و کاست قانون اساسی به عنوان میثاق و امانت امام(ره) و شهدا. گفتمان اجتماعی یعنی بررسی سیستماتیک یک موضوع مشخص که افراد و گروه‌های کثیری در جامعه محلی، ملی یا جهانی و منطقه‌ای از آن سخن می‌گویند و درباره آن اظهارنظر می‌کنند و دغدغه آن را دارند مثل اشتغال و معیشت که در سطح ملی کشورمان به یک گفتمان اجتماعی تبدیل شده است. به تعبیری که گفته شد وقتی موضوعی در جامعه به گفتمان غالب تبدیل شد، باید بستری فراهم باشد تا همه از آن سخن بگویند، بنابراین گفتمان انسداد طلب نیست، سیال است و همواره آماده تحول، به واقعیت‌ها توجه دارد و پاسخ‌هایی متناسب با واقعیت ارائه می‌دهد، پیرامون مقولات و موضوعات، تبادل آرا و مذاکره می‌کند. از تمام بستر‌های اجتماعی برای طرح موضوع و اطلاع یابی و اطلاع رسانی بهره‌ می‌گیرد. بدیهی است که چنین گفتمان‌هایی، چون سیستماتیک است به یک سری اصول و قواعد ثابت و غیرقابل تغییر مورد احترام جامعه پایبند است. بستر‌های اجتماعی اعم است از احزاب و نهادهای مدنی و مساجد و مراجع و دانشگاه‌ها و رسانه‌ها و هر شکل دیگری که بتواند برگفتمان تاثیر بگذارد. تفاوت گفتمان غالب با گفتمان حاکم در همین هست. گفتمان حاکم که راه را بر دیگر گفتمان‌ها می‌بندد و از تریبون‌های انحصاری خود می‌گوید و خود تایید می‌کند و به دور از واقعیت‌ها، نیازها را کتمان می‌کند و خود را موظف به پاسخگویی به نیازها نمی‌بیند.«نقد جریان اصلاحات» فراتر از گفتمان است، درون خود، گفتمان‌های متعددی چون معیشت، اشتغال، درمان، امنیت و عزت و... را در بر می‌گیرد. چنین گفتمان‌هایی، ناگزیر، از نقد خود فراتر رفته و به نقد سایر جریان‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ورود خواهد کرد. چنین گفتمانی موجب خواهد شد که مردم و مسائل مبتلا به آنها دیده شوند و نشاط اجتماعی که در اثر دیده نشدن مردم و مسائل و مشکلاتشان کمرنگ می‌شود، دوباره به صحن جامعه بازگردد. از همه مهمتر چنین گفتمان‌هایی امکان پنهان شدن آنها که مسوولیت دارند، در پشت حریم‌های فرضی را از آنها سلب و نظام و رهبری نظام را برای حرکت‌های راهبردی معطوف به آینده، آزاد می‌سازند. بنابراین «نقد جریان اصلاحات» یک فراگفتمان است برای کشور و نظام، یک برج فرماندهی است برای اصلاحات و مهر تاییدی بر اعتماد به نفس جریان اصلاحات. سوال اساسی فراروی طرح چنین گفتمانی این است که آیا باید منتظر گشوده شدن فضا توسط قدرت بود یا باید خود اصلاح‌طلبان فضای لازم را ایجاد و به آنانکه نمی‌خواهند چنین فضایی به وجود آید.آن را تحمیل کند؟من دومی را پیشنهاد دارم، چون زمان نداریم.شما چه فکر می‌کنید؟


کد مطلب: 7763

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/7763/نقد-جریان-اصلاحات-گفتمان-یا-فرا

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir