خروج احتمالی آمریکا از برجام یا به تعبیر دقیقتر اعلام «عدم پایبندی ایران به توافق هستهای» توسط دولت ترامپ، یکبار دیگر این بحث را مطرح کرده که در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمهای این کشور، اروپاییها چه واکنشی نشان خواهند داد. آیا اتحادیه اروپا تسلیم رویکرد ایرانهراسانه ترامپ خواهد شد و تحریمهای وضعشده توسط کنگره را اجرا خواهد کرد یا این که اروپا به این تحریمها وقعی نخواهد نهاد؟
خروج احتمالی آمریکا از برجام یا به تعبیر دقیقتر اعلام «عدم پایبندی ایران به توافق هستهای» توسط دولت ترامپ، یکبار دیگر این بحث را مطرح کرده که در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمهای این کشور، اروپاییها چه واکنشی نشان خواهند داد. آیا اتحادیه اروپا تسلیم رویکرد ایرانهراسانه ترامپ خواهد شد و تحریمهای وضعشده توسط کنگره را اجرا خواهد کرد یا این که اروپا به این تحریمها وقعی نخواهد نهاد؟
به گزارش مردمسالاری آنلاین، اظهارات مقامات اروپایی و نوع برخورد آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان داده که در صورتی که آمریکا، راه تحریم مجدد ایران را انتخاب کند، احتمالاً سرنوشتی نظیر سرنوشت قانون تحریم داماتو در انتظار این کشور باشد.
در سال 1996، «قانون تحریم ایران و لیبی» که توسط یک سناتور جمهوریخواه ایتالیاییالاصل به کنگره آمریکا ارائه شده بود، تصویب شد. این قانون در ایران با ارجاع به نام پیشنهاددهنده آن، یعنی سناتور آلفونسو داماتو، به «قانون داماتو» مشهور شد.
قانون داماتو در بستر فشارهای تحریمی آمریکا بر ایران تصویب میشد. بیل کلینتون در دوره نخست ریاست جمهوری خود، سعی میکرد تا با فرامین اجرایی، شرکتهای آمریکایی را از حضور در اقتصاد ایران بر حذر دارد. در سال 1995، کلینتون طی دو فرمان اجرایی 12957 و 12959، ورود شرکتهای آمریکایی به پروژههای انرژی ایران، سرمایهگذاری در ایران و تجارت با ایران را ممنوع کرد.
در آن زمان یکی از شرکتهای نفتی آمریکا، به نام کونوکو، قصد داشت در یکی از میادین نفتی ایران سرمایهگذاری کند که عملاً با مانع فرامین اجرایی دولت کلینتون مواجه شد.
در ادامه در اوت سال 1996، قانون تحریم ایران و لیبی تصویب شد. دایره این قانون صرفاً به شرکتهای آمریکایی محدود نمیشد. قانون داماتو اعلام میکرد که تمام شرکتهای آمریکایی و غیرآمریکایی که بیش از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری کنند، مشمول تحریمهای ایالات متحده آمریکا خواهند شد.
با این حال تا ماه مارس 2008 (فروردین 87) قانون داماتو علیه هیچ شرکت غیرآمریکایی اعمال نشد و تا اواخر دهه 80 شمسی این قانون توسط هیچ یک از متحدان آسیایی و اروپایی آمریکا جدی گرفته نشد.
قانون داماتو که در سال 1375 هجری شمسی تصویب شده بود میخواست مانع از سرمایهگذاری در اقتصاد ایران، به خصوص بخش انرژی کشور شود. با این حال، در سالهای پس از تصویب این قانون میزان قابل توجهی سرمایه روانه بخش انرژی ایران شد و شرکتهای مطرح اروپایی همچون توتال، استات اویل و انی در طرحهای مختلف نفت و گاز ایران حضور پیدا کردند. شرکتهای ژاپنی، کرهای و چینی نیز در همین سالها با نادیده گرفتن قانون تحریم داماتو، در اقتصاد ایران سرمایهگذاریهای قابل توجهی انجام دادند.
قانون داماتو میخواست کاری کند تا به جز شرکتهای آمریکایی، شرکتهای سایر کشورهای دنیا نیز نتوانند در بازار ایران حضور یابند اما نتیجه این شد که بزرگترین پروژههای ایران در بخش انرژی در همین سالها با جذب سرمایههای خارجی کلید خورد. پارس جنوبی، عظیمترین پروژه اقتصادی بوده است که در ایران پس از انقلاب، عملیاتی شده و این پروژه بزرگترین گامهای خود را در سالهای بلافصلِ تصویب قانون داماتو برداشت.
بسیاری از کشورهای متحد آمریکا از جمله کانادا، استرالیا، ژاپن و کشورهای اروپایی به قانون داماتو واکنش نشان دادند. استدلال این کشورها عمدتاً این بود که آمریکا نمیتواند قانونی تصویب کند که نتیجه آن تسری قوانین داخلی این کشور به سایر کشورهای دنیا باشد. آنان اصطلاحاً اثرات «فراقلمرویی» قانون داماتو را محکوم میکردند و میگفتند آمریکا تنها میتواند برای خاک خود قانون تصویب کند.
آمریکا میگفت قانون داماتو را به دلیل «حمایت از تروریسم» علیه ایران و لیبی وضع کرده است، اما همان زمان روزنامه فرانسوی لوموند در تیتر نخست خود نوشت: «تروریسم، بهانهای برای یک جنگ تجاری». اروپا واضحاً در ماجرای قانون داماتو، آمریکا را به چالش کشید و حاضر نشد ذرهای این قانون را رعایت کند.
ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه، آمریکا را تهدید کرد که در صورت تحریم شرکتهای فرانسوی، فرانسه سریعاً این اقدام آمریکا را تلافی خواهد کرد.
اما بزرگترین ضربه به قانون داماتو را ترکیه زد. هنوز یک هفته از امضای قانون داماتو توسط کلینتون نگذشته بود که نجمالدین اربکان، نخست وزیر وقت ترکیه، در ایران حاضر شد و قرارداد 23 میلیارد دلاری واردات گاز از ایران را امضاء کرد.
در واقع، خیلی زود نخستین میخ بر تابوت قانون داماتو کوبیده شد و در ادامه نیز با امضای قراردادهای توسعه فازهای مختلف پارس جنوبی، این قانون هرچه بیشتر بیاعتبار شد.
از نظر اروپاییها کلینتون شخصیت موجهی بود. اما برای ترامپ اوضاع بسیار بدتر است. اقدامات دولت کلینتون، از جمله قانون ضدایرانی داماتو، در شرایط اواسط دهه 70 شمسی توسط اروپاییها به شدت طرد شد و در شرایط فعلی نیز که ترامپ و کاخ سفید از چندان منزلتی در پایتختهای اروپایی برخوردار نیستند، احتمالاً نقشههای ضدایرانی ترامپ با واکنشهای مشابه و حتی تندتری روبرو شود.