آمریکا روی دور تحریم ایران – در کنار روسیه و کره شمالی – افتاده که با روی کار آمدن ترامپ چندان هم دور از ذهن به نظر نمی رسید. در این تحریم، نام ایران در کنار روسیه و کره شمالی قرار گرفته و طبیعتا یک رای کلی به آن داده شده است. اما نکته مهم، تاثیر این تحریم بر ایران است.
این موضوع که آیا این تحریم، برجام را نقض می کند، یک موضوع است و این موضوع که آیا این تحریم تاثیری هم بر بهبود روابط ایران در پسابرجام دارد یا خیر، موضوع دیگری. موضوع اول تقریبا روشن است. آمریکا برجام را نقض کرده و این کار را به روشهای مختلف تکرار کرده است. اما اجازه بدهید این موضوع را از زاویه ای دیگر در قالب دو نکته مرور کنیم.
نکته اول این است که این تحریم، آثار عملی چندانی در بهبود روابط ایران و جامعه جهانی نخواهد داشت. آمریکا نه فقط در تحریم های ضد ایرانی، بلکه در تحریم های ضد روسی هم تنهاست و شریکی در اروپا ندارد. اروپا در قبال تحریم جدید، واکنش نشان داده و پیش از این هم بارها بر استواری خود بر برجام تاکید کرده است. اروپا بر عهد خود استوار است چون تمایل ندارد در جامعه جهانی به عنوان یک عهدشکن شناخته شود. اما آمریکای عصر ترامپ، پیش بینی ناپذیر ترین آمریکایی است که جهان به خود دیده است. به همین دلیل، اروپا تمایل ندارد در مسیری در کنار آمریکا حرکت کند. فراموش نکنیم که پیش از تحریم های ضد ایرانی سازمان ملل که رهاورد عملکرد دولت قبل بود، باز هم ایران با تحریم های آمریکا مواجه بود. اما این تحریم ها تاثیر چندانی در سرمایه گذاری شرکتهای خارجی در ایران نداشت. همان زمان – در دولت اصلاحات – آمریکا، ایران را تحریم کرده بود اما شرکتهای نفتی شل و توتال و انی و استات اویل و ... در صنعت نفت ایران کار می کردند و پژ و و رنو و ... به صنعت خودروسازی ایران کمک می کردند و شرکتهای دیگر هم در اقتصاد ایران فعال بودند. آنچه شرکتهای خارجی را از ایران فراری داد و اقتصاد ایران را قفل کرد، اول تحریمهای اتحادیه اروپا و بعد از آن تحریم های سازمان ملل بود. چون ایران به تحریمهای آمریکا سالها بود که عادت کرده بود. اکنون نیز اوضاع همین است. نه خبری از تحریم های اتحادیه اروپا است و نه تحریم های سازمان ملل. حتی اگر برجام نقض شده باشد، آمریکا در مقابل ایران تنهاست. حالا که مسیر ورود سرمایه گذاران خارجی به ایران هموار شده و انتظار آنها برای برگزاری انتخابات ایران و بقای دولت روحانی تحقق یافته است، تحریم های یکجانبه آمریکا نمی تواند این مسیر را مسدود کند.
نکته دوم درباره واکنش ایران به این تحریمهاست. تندروها در ایران از تریبون هایشان در حال تقویت این رویکرد هستند که آمریکا برجام را نقض کرده پس ایران هم باید واکنشی در خور نشان دهد. اما واکنش مورد نظر آنها در مقابل نقض برجام توسط آمریکا، خروج یکطرفه ایران از برجام است. کاری که شاید اگر در انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت، روحانی رای نیاورده بود، اکنون توسط رئیسی و تیمش کلید می خورد. اما واکنش در مقابل یک دیوانه همچون ترامپ، دیوانگی نیست. ترامپ می گوید برجام یک توافق بد است و باید آن را نادیده گرفت. اما دولت ایران و هیچ کدام از دولتهای طرف مذاکره با ایران، چنین اعتقادی ندارند. پس چرا ایران باید همان کار احمقانه ترامپ را انجام دهد؟ آن هم وقتی که دیپلماسی ایران، آمریکا را در این ماجرا منزوی کرده است؟
آنها که خروج ایران از برجام را به بهانه رویکردهای آمریکا تبلیغ می کنند، هدفشان بازگشت ایران به انزوا است. در غیر این صورت این نزدیکی رویکردهای ترامپ در آمریکا با اصولگرایان افراطی در ایران هیچ توجیه دیگری ندارد.