تحلیلهای گوناگون مربوط به ویژگیها و شرایط احراز داوطلبان اداره بلدیه کلان شهر تهران که تا اوایل شهریور ماه ادامه می یابد، بوسیله تشکیلات سیاسی که عملکرد آنان در پیشگاه ایرانیا ن کنجکاو، هشیار، ساکت و ناظر، کاملا آشکار است را در هر نشریه، تریبون و محفلی می توان مشاهده نمود .

تحلیلهای گوناگون مربوط به ویژگیها و شرایط احراز داوطلبان اداره بلدیه کلان شهر تهران که تا اوایل شهریور ماه ادامه می یابد، بوسیله تشکیلات سیاسی که عملکرد آنان در پیشگاه ایرانیا ن کنجکاو، هشیار، ساکت و ناظر، کاملا آشکار است را در هر نشریه، تریبون و محفلی می توان مشاهده نمود .
احتمال کمرنگ شدن توجه به توانمندی واقعی برآمده از سلامت نفس، میهن دوستی و درایت «فردی که با اعتقاد به کار گروهی» بتواند با «مدیریت اصولی و موافق زمان و مکان» و با دارا بودن «شخصیتی قوی - مبری از هر گونه آلودگی » در پیشینه خود و همراهانش، راه حل فایق آمدن بر مشکلات عظیم پایتخت 16 میلیونی را ارایه دهد، مورد تامل مطلب است.
در شهرداری تهران ریخت و پاشهای غیر قابل اجتناب ناشی از «زیادت طلبی های نامشروع گروهی» عادی شده و همه چیز به فروش می رسد و فضاهای سبز، باغها و زمین های مرغوب به ساختمانهای عریض و طویل «مال» تبدیل می شود و حسابرسی این مجموعه به راحتی ممکن نیست و متاسفانه چگونگی مدیریت این دستگاه گسترده الگوی دیگر شهرداری ها قرار گرفته است.
ضرورت دارد حتی الامکان خلاصه به بعضی وظایف این تشکیلات که «در این گیر و دار» احتمال فراموشی آن می رود اشاره شود:
• -افزایش فضای سبز و توسعه امکانات اجتماعی، فرهنگی – تفریحی و توجه به معضل عبور و مرور، توسعه امکانات تردد شهروندان و پیش بینی نیازها در این رابطه که فراغت حداقلی بعد از کار روزانه و فرصت مطالعه و تفکر را میسر سازد.
• - برخورداصولی با متکدیان، حل مشکل روزافزون حاشیه نشینی، دوره گردها و دست فروشان بی پناه، کارتن خوابی، اعتیاد، خودفروشی و معضلاتی از این قبیل که جهت فرار از آن در وظایف شهرداری و مدیریت آن تعبیر نشده ولی با تعریف علمی – اجتماعی بر عهده این ارگان است.
• - ممانعت از حضور بعضی مشاغل (آن هم پر درآمد) نظیر وکالت و طبابت که مستحق ارفاق به نظر نمی رسند، در آپارتمانهای ساختمانهای مسکونی که قارچ گونه رو به توسعه نهاده و مشکلات بسیاری از هر منظر همراه آورده .
• اصلاح و تصویب دستورالعملهایی بر خلاف آنچه در این مقوله سالها متداول است و سلب ارامش ساکنین یعنی محل استراحت شهروندان گرفتار را در پی اورده و بر دعاوی در دادگاهها افزوده و مغایر تعریف مسکن و محل زندگی ارام به شمار میرود.
• - پرهیز از بلند مرتبه سازی در گوشه و کنار پارکها و تهیه اسناد لازم برای تصرف آنچه که به عموم مردم تعلق دارد و احداث نماهای مغایر فرهنگ ایرانی برای ساختمان، ایجاد آسمان خراش در زمین های اطراف معابر «باغ گونه» و کم عرض که با خرید تراکم و مشارکت شهرداری عادی شمرده شده و جامعه گرفتار مانده در ترافیک تهران را، به مرز جنون در رفتار ها، ناراحتی های روانی، تفکر خود محوری و... مبتلا نموده است.
• به وجود آوردن امکانات مناسب برای زندگی مشابه دیگر پایتختهای کشورهای همتراز و درک واقعی ضرورتها، بدون نگاه به منافع مادی و گروهی که تعمدا در مسیری خلاف منافع بلند مدت ایرانمان صورت گرفته و باعث و با نیان آن را میشناسیم و در هر کوی و برزن انگیزه دعاگویی برای بانیان رویت می شود .
• پیش بینی و احداث محل عبور انشعابات عمومی آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب) و پرهیز از آنچه که علاوه بر آلودگی و خطرات فیزیکی هزینه بر و مختل کننده رفت و آمدها است.
• بهبود وضعیت جمع آوری و تبدیل پسمانده ها و مواردی دیگر که بر عارف و عامی آشکار و به امان خدا و تقدیر سپرده شده ا ند.
_ حاصل برنامه ریزی ها با نگاه مادی و درآمد زایی، نابسامانی ها را در پی آورده و همه معیارها را در مسیر منفی «با نادیده گرفتن بعضی اقدامات به طور نمونه زیبا سازی آن هم ظاهر ی» عملا و نا خواسته سوق داده است.
آنچه در عملکرد شهرداری ها مخصوصا در کلان شهر ها شاهدیم برای تامین آینده جمعی بوده که بطور تدریجی «با اغماض دولتمندان=» منجر به براندازی اخلاق و رفتارهای درست شهر وندان شده و اغراق نیست اگر عنوان شود که «علت ا لعلل بسیاری نا ملایمات و تخلفات» اوضاع حاکم بر اداره و مدیریت پایتخت کشورمان است که پیوسته در معرض مشاهده قرار دارد.
• - با این وضعیت و تصویر - نگاهی به سوابق آنان که در پی تکیه زدن بر این منصب خطیر بوده یا به آنان توصیه میشود، ضرورت می یابد شاید باز دارنده اگر نه، هشدار دهنده باشد :
• تاکید بر گزینش افرادی که جامعه آنان را در مدت تصدی مسووولیتهای مختلف محک زده و می شناسد و پاک دستانی این چنین که علاوه بر تخصص مدیریت شهرداری و تحصیلات مناسب به دلیل آزردگی با همه توانمندی، در حاشیه مانده و امکان شناسایی انان به راحتی ممکن بوده و با عزت زیسته اند و تن به انحراف نداده و به عنوان «چهره های ملی» در مسیر خدمت به جامعه در خلوت و بدون تبلیغات مشغولند و انتخاب نهایی توسط «تازه راه یافته گان به شورای شهرمان» صرفا به اعتبار «حمایتی تشکیلاتی و قابل کنترل» که امیداست «سهم خواهی» نداشته باشند امری اجتناب نا پذیر است.
• در ضرورت تقویت احزاب و معرفی و «حمایت حزبی» که تحقق برنامه ها را تسریع می کند و پاسخگویی را همراه می اورد، باید تاکید داشت که نتیجه «انتخابات شوراها» با کم و کیف فعلی یکی از دستاوردهای آن - با همه اما و اگرها و حواشی - است که امکان تحمل و توجه به بسیاری نکات و طرح پیشنهاد را با خود می آورد که مبحثی دیگر را میطلبد .
• با بودن نامدارانی مبرا از هر گونه کژی و کاستی برای تصدی این مسوولیت، بعضی خود را معرف و پشتیبان افرادی بدون توجه به ویژگیهایی که بر شمردیم در «حد و اندازه اداره تهران» که با «مدیریت چندین وزارت خانه برابری می کند» با عملکردی ضعیف از لحاظ رعایت «بیت المال که به مال البیت» تبدیل شده و..... می شمارند.
• این صاحبنظران وادی سیاست با پیشینه مشخص «خاد مان حقیقی ملک و ملت» را «فاقد مدیریت با تعریف و معیارهای خود» دانسته و مناسب تکیه زدن بر مسند شهرداری تهران نمی دانند - اینان عملا با همه شعار و تظاهر به اصلاح طلبی، دگراندیشی و کار گزارانی، صرفا «نگاهی به باند و گروههای همراه» مشابه دهه های گذشته دارند.
• - سعه صدر، آزادگی و سلامت نفس افراد معدودی همچون «سید محمد خاتمی» که با قبول مسوولیت کلان قوه مجریه طی 8 سال به دور از کوچکترین آلودگی و بدون هر گونه شایبه ای از این وادی به سلامت بیرون آمد، در توان و شخصیت ذاتی هر کسی نیست و مرد کهن، میهن دوستی، اعتقاد و اعتماد به شرف انسانی و ایمانی راستین می طلبد و این نکات اولین شرط انتخاب شهردار تهران بعد از «انتخابات رفراندم گونه اخیر» است و نبایستی به هر دلیل و توجیهی به این مهم توجه نکرد.