«آقای رئیسی در انتخابات 16 میلیون رای حلال به دست آورد... این تخلفات در نتیجه انتخابات موثر نیست اما این اثر را دارد و شاید رای آقای رئیسی را از 16 میلیون به 19 میلیون و رای آقای روحانی را از 23 به 21 میلیون برساند. از این رو کسانی که تخلف کردهاند باید بدانند که یک چشم بینا بالای سر آنها است و آنها به خود اجازه تکرار چنین اقداماتی را ندهند».
«آقای رئیسی در انتخابات 16 میلیون رای حلال به دست آورد... این تخلفات در نتیجه انتخابات موثر نیست اما این اثر را دارد و شاید رای آقای رئیسی را از 16 میلیون به 19 میلیون و رای آقای روحانی را از 23 به 21 میلیون برساند. از این رو کسانی که تخلف کردهاند باید بدانند که یک چشم بینا بالای سر آنها است و آنها به خود اجازه تکرار چنین اقداماتی را ندهند».
جملات فوق بخشی از سخنرانی آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و امام جمعه محترم موقت تهران در همایش جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است. این موضعگیری بازتابهای وسیعی در میان اقشار مختلف جامعه داشته و علیرغم گذشت چندین روز؛ کماکان نقل محافل و مجالس است. در این خصوص مواردی قابل ذکر است.
1- تیم مورد حمایت آیتالله موحدی کرمانی در رقابتهای دوازدهم ریاستجمهوری درصدد بود تا مسیر مناظرهها و تبلیغات را به جنگ بین فقرا، پابرهنگان و محرومان از یک طرف و اغنیا؛ سرمایهداران و مرفهان بیدرد از طرف دیگر هدایت نمایند و البته خود را هم نماینده و حامی محرومان معرفی کنند. کار به جایی رسید که آقای قالیباف با طرح سناریویی بسیار مخاطرهآمیز در انسجام ملی و تقسیمبندی جامعه به 4 و 96 درصدی و همچنین اعلام اینکه تنها 3 میلیون تومان پول در حساب شخصیاش دارد؛ خود را نماینده و طرفدار محرومان جامعه قلمداد کرد و برنامهریزان ستادهای آقای رئیسی نیز او را «سیدمحرومان» لقب دادند. در صورت تحقق چنین فرضی؛ بانی و باعث همه مشکلات موجود کشور عملکرد چهار ساله دولت تدبیر و امید و شخص آقای روحانی محسوب میشد.
2- شیخ دیپلمات در میدان رقابتهای انتخاباتی با درایت؛ دوراندیشی و سیاستورزی خود؛ این معامله و معادله عوامفریبانه را برهم زد. او مدعیان حامی محرومین را در رسیدن به اهدافشان ناکام گذاشت. دکتر روحانی با مدیریت هوشمندانه خود رقابت را به اصل خویش بازگردانید و نشان داد مبارزه بر سر چیست. طیف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با شفافیت اعلام کردند که رقابت بین دو تفکر و دو طرز مدیریت است که هر یک از آنها در خصوص رای مردم؛ آزادی بیان؛ حقوق شهروندی؛ سیاست خارجی و... دیدگاه خود را داشته و کاملا در مقابل هم قرار دارند. دکتر روحانی در مناظرات تلویزیونی و تبلیغات استانی به صراحت این موضوع را بیان و نظرات خود را در موضوعات گوناگون با شفافیت هر چه بیشتر اعلام کرد.
3- بدون تعارف باید گفت طرز تفکری در این کشور وجود دارد که رای ملت را ویترینی و زینتی دانسته و زمانی آن را قبول دارند که به آنها یا همفکرانشان تعلق گیرد. در این صورت کار رایدهندگان یک عمل انقلابی؛ رایشان حتما هم حلال؛ انتخابات سالم؛ لیستشان هم صددرصد انقلابی واسلامی است. اما هر گاه رای اکثریت به دیگران تعلق گیرد انتخابات توام با تخلف و تقلب؛ آرا آنان ولو خانواده شهدای طراز اول انقلاب و دفاع مقدس در آن باشد قابل تشکیک؛ لیست مورد حمایت اصلاحطلبان ولو راسخترین مبارزان راه برقراری جمهوری اسلامی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن قرار گیرند لیست انگلیسی؛ رایدهندگان اهل کوفه و... خواهند بود؟!
4- ما افتخار میکنیم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که توسط خبرگان گرانقدری همچون شهیدان آیتالله بهشتی؛ آیتالله قدوسی؛ آیتالله دستغیب؛ دکتر محمدجواد باهنر؛ و... تدوین شده است؛ بین «رای» بنیانگذار و معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران با «آرا» هیچ یک از آحاد ملت ایران تفاوتی قائل نیست. نه امام راحل امت (ره) و نه خلف صالحاش مقام معظم رهبری هرگز رای خود را برتر و بالاتر از آرا سایر هموطنان ایرانی خود قلمداد نکرده و هیچ گاه چنین تعابیر و تفاسیری به کار نبرده و طی 38 سال گذشته از رای حلال سخنی به میان نیاوردهاند.
5- حال این سوال پیش میآید که آیا اساسا چیزی به نام رای حلال و حرام داریم یا خیر؟ رای حلال یعنی چه و باید چگونه بدست آید؟ آیا اینکه طیفی از مبلغان و حتی کاندیداهای محترم منتقد آقای روحانی در همین انتخابات چنان تبلیغ کردند که گذشته نظام را مملو از شکست؛ ناکامی و ناتوانی؛ امروز آن را فلاکت و بدبختی و آینده را سراسر سیاهی و ناامیدی دانستند؛ چنین آرایی حلال است؟ آیا آنانی که به روستاها رفتند و گفتند حسن روحانی یارانه شما را قطع خواهد کرد و آرای بخشی از مردم را به سوی کاندیدای محترم دیگری سوق دادند؛ آن آرا که چنین کسب شدهاند، حلال هستند؟ آیا در روزی که قانونا تبلیغات ممنوع بوده و تنها 11 ساعت تا برگزاری انتخابات فرصت باقی بود؛ به نام ارزشها علیه یک کاندیدا سخن گفتن و برای دیگری رای جمع کردن؛ عملی درست و آن آرا حلال هستند؟ آیا تخریب دولت برآمده از رای ملت و مستقر از تریبونهایی که قانونا حق تبلیغ له یا علیه کاندیداها را ندارند؛ و از این راه برای کاندیدای محترم دیگری رای جمع کردن؛ حلال است؟
6- آیا آیتالله موحدی کرمانی اجازه میدهند تا همانگونه که رای آقای «تتلو» به آقای رئیسی را حلال دانستهاند؛ آرا خانوادههای گرانقدر شهدا و به ویژه شهدای عزیزی همچون مطهری؛ بهشتی؛ خاندانهای عزتمند بخشی از سرداران شهید دوران دفاع مقدس و دیگر قهرمانان همیشه جاوید این سرزمین و همچنین مبارزان راه استقرار جمهوری اسلامی ایران مانند بیت مکرم حضرت امامخمینی(ره)؛ حجج اسلام سیدمحمد خاتمی؛ شیخ علیاکبر ناطق نوری و... به آقای حسن روحانی را نیز حلال بدانیم؟
7- براساس فرآیندهای تدوین شده؛ انتخابات سازو کار خاص قانونی خود را دارد. در صورت تخلف و تقلب؛ کاندیداها باید اعتراض کنند و قانونگذار راه اعتراض را نیز مشخص نموده است. اینک ضمن احترام خاص برای حضرت آیت الله موحدی کرمانی؛ ایشان اعلام نفرمودهاند که اولا به نمایندگی از کدام کاندیدای محترم ریاست جمهوری با دبیر محترم شورای نگبهان ملاقات داشتهاند؟!
دوما مبنای آمار سه میلیون رای که باید جابجا شوند را از کدام منبع و مرجع قانونی به دست آوردهاند؟! سوما آیا حضرت ایشان اجازه میدهند تا طیف مقابلاش نیز با کاهش سه میلیون رای بگویند؛ آرای آقای رئیسی 13 میلیون است؟
8- همگان و شخص حضرت آیت الله موحدی کرمانی حجم تخریبها؛ دروغ پردازیها و تهمتهای روا شده علیه دولت تدبیر و امید و شخص آقای دکتر روحانی را طی چهار سال گذشته و به ویژه ایام تبلیغات انتخاباتی به عینه مشاهده کردهاند. مردم هم به عنوان قاضی این مباحث و مسائل را شاهد و ناظر همه این امور بوده و تصمیمگیر اصلی هستند. آخرالامر هم در روز 29 اردیبهشت ماه رای خود را در پای صندوقها صادر کردهاند. حضرت امام خمینی(ره) میزان را رای ملت دانسته و مقام معظم رهبری هم میفرمایند: نظام بدون حمایت و رای و خواست مردم در حقیقت هیچ است. حال چرا عدهای در برابر اراده ملت ایستادگی میکنند؛ پاسخی است که افکار عمومی منتظر آن هستند.
9- انتظار میرفت که جریان اصولگرا و به ویژه بزرگان این جریان و محترمینی که در کسوت امامت جمعه و مناصب مهم جای دارند؛ اقدامات تفرقه افکنانه و دستهبندی نمودن مردم و سیاه نماییهایی که کاندیداهای همفکرشان در جریان تبلیغات به راه انداختند را محکوم نمایند و از طرف دیگر همه را به تمکین در برابر رای اکثریت مردم فرا بخوانند. اما کلماتی همچون رای «مومنانه» و رای «حلال» و دیگر مسایل حاشیهای که این روزها در خصوص حماسه بیش از چهل و یک میلیونی به عنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی برای نظام که ملت شریف ایران خلق کردهاند، به کار میرود جدا جای تامل دارد.
10- الفبای مردمسالاری و دموکراسی؛ پذیرش رای اکثریت است. حال منتقدان دولت تدبیر و امید اگر به رای مردم و خواست و میزان بودن آن باور عملی دارند؛ به جای اما و اگرها و مومنانه و حلال شمردن آرای طیف اقلیت و بحث تخلف و تقلب؛ لازم است در برابر رای اکثریت تمکین کنند. عظمت کار ماندگار و حماسه ملی ملت ایران را خدشهدار ننمایند. امام خمینی(ره) به صراحت این مهم را گوشزد میکند آنجا که میفرمایند؛ اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد.... و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست.
11- نکته حائز اهمیت و سوال اساسی دیگر این است که چگونه رای به آقای رئیسی «حلال» و «مومنانه» است اما آرا تعلق گرفته به آقای حسن روحانی که از سابقون در انقلاب؛ از مبارزان راه استقرار جمهوری اسلامی ایران؛ اولین شخصیتی است که لفظ «امام» را برای بنیانگذار جمهوری اسلامی با شهامت و شجاعت و در اوج قدرت رژیم شاهنشاهی به کار برده است؛ مجتهدی مسلم که چهار دوره نمایندگی مردم در خبرگان رهبری و چهار دوره نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خویش دارد؛ از فرماندهان دلاور دوران دفاع مقدس است؛ و.... حلال نیست؟ چگونه است مشارکت همین مردمان نجیب و شریف ایران اسلامی در سایر عرصهها مانند راهپیماییها و دیگر انتخاباتی که طیف اصولگرا حائز اکثریت آرا شدهاند؛ انقلابی تلقی میگردد اما امروز در آن تشکیک میشود؟ این معیارهای دوگانگیها از کجا نشات گرفته و دستاورد آن چیست؟ آیا همین دوگانگیها نیست که افکار عمومی و به ویژه نسل حق طلب جوان و رویش یافته از انقلاب را از این طرز تفکر گریزان کرده است؟
مطلب را با فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری به پایان میبرم که میفرمایند: انتخابات، فقط یک پدیده سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به دست خودشان معین کنند؛ زیرا که کشور متعلق به مردم است.