در و دیوارهای شهر پر شده است از تبلیغات نامزدهای انتخاباتی برای پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا. رقابت های تنگاتنگ در دادن وعده ها و وعیدها و تلاش برای موجه و مقبول نشان داده شدنِ نامزدها، تردید اجتماع را برای بهترین انتخاب ها قوت می-بخشد. محتویات کاغذها و بنرهای تبلیغاتی که در شهرها به چشم می¬خورد، نقطه ضعف بزرگ شهر را نشانه رفته اند : " محیط زیست".

در و دیوارهای شهر پر شده است از تبلیغات نامزدهای انتخاباتی برای پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا. رقابت های تنگاتنگ در دادن وعده ها و وعیدها و تلاش برای موجه و مقبول نشان داده شدنِ نامزدها، تردید اجتماع را برای بهترین انتخاب ها قوت می-بخشد. محتویات کاغذها و بنرهای تبلیغاتی که در شهرها به چشم می¬خورد، نقطه ضعف بزرگ شهر را نشانه رفته اند : " محیط زیست". در چند سال اخیر به دلیل حساسیت های دولت دوازدهم برای شروع گره گشایی های محیط زیست که بسیار هم زمانبر هستند و همچنین آگاهی مردم از حقوق خود در خصوص مسایل زیست محیطی و آزادی برای اعتراض به شرایط پیش آمده، ‌محیط زیست تبدیل به یکی از مسایل و دغدغه های مهم جامعه شد. کما اینکه تا قبل از اقدامات مثبت دولت،‌ محیط زیست تبدیل به آینده ای پیش فروش شده بود که دیگر توان مرتفع کردن نیازهای روز اجتماع را هم نداشت. مشاهده علایم محیط زیست در حال نابودی و همچنین باز شدن شرایط و اهمیتی که دولت برای محیط زیست قایل است سبب شد تا فعالین محیط زیست به میدان آمده و سعی کنند تا شورای شهر را از آشفتگی که بدلیل انتخابهای نامرتبط با مسایل شهری دست به گریبان بود نجات دهند . در انتخابات شوراهای شهر و روستا که در پیش داریم و با توجه به آنچه گفته شد،‌ هستند کسانی که بدون توجه به تخصص و تحصیلاتی که کسب کرده اند و فقط برای فریب سمعی و بصری اجتماع، ‌از عنوان محیط زیست در تبلیغاتشان به وفور استفاده کرده اند. در حالی که برای نجات محیط زیست شهری تخصص،‌ فعالیت و تعهد و عشق لازم است و صرفا با عنوان کردن کلمات محیط زیست در بنرها و تابلوهای تبلیغاتی نباید به آسانی به این افراد اعتماد کرد. در پی صدمات عمده ای که محیط زیست شهری از انتخابهای ناشی از صرفا "معروف" بودن اعضای شوراها خورده است؛ حالا از آن ور بام افتاده ایم و به هر نامزدی که در تبلیغات نام محیط زیست را بر زبان بیاورد رای می¬دهیم! که این موضوع خیلی فرقی با معیارهای انتخاباتی ما در دوره های گذشته نخواهد داشت و بازهم تبعات جبران ناپذیری را بر اجتماع و محیط زندگی مان تحمیل خواهد کرد. رفتار منفعلانه اعضای شورای شهر در شوراهای پیشین حاصل بی سوادی در خصوص محیط زیست و مبانی مدیریت شهریِ نامزدها بود که بسیار به ضرر مردم و محیط زیستشان تمام شد.‌ بر اثر صدمات وارده بر پیکر محیط زیست شهری،‌ خوشبختانه، ناخودآگاه شهر به این نتیجه رسیده است که قهرمانان هنری و ورزشی نمی¬توانند در حل مسایل شهری موفقیتی داشته باشند، ‌خوب است که ناخودآگاه شهر به این درک نیز برسد که به متخصصین واقعی محیط زیست برای شوراها رای بدهد که قطعا با کمی مطالعه و تحقیق مشخص خواهد شد که هر نامزد برای گره گشایی های محیط زیست چه در چنته خود دارد. سیاستگذاری در مدیریت شهری و شاخه ی محیط زیست با شعارهای افراطی در توسعه این شاخه عملی نخواهد شد. افرادی که بدون تخصص، ‌فقط شعار می¬دهند حتی اگر تمایل قلبی به نجات محیط زیست داشته باشند در حوزه ی میدانی به دلیل کمبود اطلاعات و تخصص به مشکل خواهند خورد و اگر آن تمایل قلبی را هم نداشته باشند بعد از راه یافتن به شوراها و فراموش کردن وعده های محیط زیستی و سرکوب کردن مشکلات شهری، ‌این مسایل به شکل وحشتناکی به سطح خواهد آمد. در این دوره از انتخابات،‌ اجتماع باید برای انتخاب نخبگان متخصص به اکثریت برسد و این انتخاب باید مبتنی بر تخصص و فارغ از گرایشهای سیاسی،‌ ورزشی،‌ نظامی و قومیتی افراد باشد. با توجه به اینکه قدم های مثبتی در راستای تفاهم نامه هایی که در سایه ی برجام بین سازمان محیط زیست ایران و روسای محیط زیستی کشورهای پیشگام در دفاع از محیط زیست امضا شده،‌ برداشته شود باید اعضای شورای شهرهای مختلف برای کاربردی کردن و استفاده از تلاش ها و سبزنگری های دولت به نفع شهرها، ‌از سواد محیط زیستی کافی برخوردار باشند. این فرصت های طلایی است که برای توانمند سازی محیط زیست توسط اجتماع باید غنیمت شمرده شود. حمایت از اقتدار و قاطعیت در دفاع از شهر،‌ به عنوان اکوسیستم عظیمی که نفس می¬کشد فقط از عهده کسانی بر می¬آید که به جای فضاسازی ها برای پوشاندن مشکلات شهری به مطالبات محیط زیست و مردم رسیدگی می¬کنند.