به جنوبی‌ها برنخورد؛ اما درایرن، پایین‌شهر تهران همیشه نماد خرابی و بیچارگی و فقر بوده و شمال، نماد رفاه؛ فاصله طبقاتی است دیگر؛ کاریش‌هم نمی‌شود کرد.

به جنوبی‌ها برنخورد؛ اما درایرن، پایین‌شهر تهران همیشه نماد خرابی و بیچارگی و فقر بوده و شمال، نماد رفاه؛ فاصله طبقاتی است دیگر؛ کاریش‌هم نمی‌شود کرد.
روزگاری بین شمال و جنوب، فاصله‌ای نبوده؛ سیاست‌های اشتباه این تقسیم‌بندی را به وجود آورده؛ حالا برگشته‌ایم به همان روزگار ، فاصله از بین رفته؛ شمال هم مثل جنوب معتاد و کارتن‌خواب دارد؛ شمال درخت‌هایش هر روز کمتر از روز قبل می‌شود تا بیشتر به جنوب شبیه باشد و نوای اره برقی جای صدای پرنده‌ها را بگیرد؛ پرنده‌هایی که جنوب و شمال نمی‌شناسند؛ از تهران می‌روند تا امواج و پارازیت‌ها و انواع آلودگی‌ها جانشان را نگرفته. ساختمان‌ها روز به روز بلندتر می‌شوند؛ هچ محدودیتی وجود ندارد و خیال ساختمان‌سازها راحت است؛ می گویند با یک امضا از خیابان بهشت، هر کار نباید را می‌شود «باید» کرد!
دستفروش‌ها روز به روز بیشتر می‌شوند؛ به شهرداری ربطی ندارد؛ حضورشان نقطه‌های تزئینی پراکنده‌ای است در سراسر شهری که از بالا اگر به آن نگاه کنید، مبهم و خاکستری است.
در تهران اگر ساختمانی بخواهد بریزد یا گودالی قصد دهان‌دره داشته باشد، از هیچ شمال یا جنوبی اجازه نمی‌گیرد!
شهردار، در حال افتتاح یک پروژه شهری، می‌گوید که «امروز تنها بیکاری مشکل ما نیست بلکه بسیاری از افرادی که صبح کرکره مغازه خود را بالا می‌کشند، به اندازه اجاره و آب و برق هم نمی توانند درآمد کسب کنند» و تو یاد ششصد و چند مغازه‌ای در چهارراه استانبول می‌افتی که دیگر کرکره‌ای برای بالاکشیدن ندارند؛ هنوز معلوم نشده مرگ پلاسکو تقصیر چه کسی بود!
می‌گوید، روزی که آمده هر شش ماه یک بار هر کسی به اطراف خودش نگاه می کند، در حوزه وظایف شهرداری تحول را بییند و مطمئن است اگر رئیس‌جمهور شود در یک دوره ۴ ساله مشکلات مهمی مثل اشتغال، بیکاری و بی‌رونقی را می‌شود حل کرد!
بله البته محافلی مثل روبه‌روی ساختمان شهرداری همیشه رونق دارد؛ همیشه عده‌ای از کارگران، سهام‌داران، یا مالباختگانی هستند که با همسر و فرزندان خود، پلاکاردهایی در دست دارند و شعارهایی می‌دهند؛ آن‌ها محل زندگی شهردار و مدیران شهرداری را با بی‌خانمانی خود مقایسه می‌کنند!
قالیباف می‌گوید که فاصله شمال تا جنوب شهر را کم کردیم؛ باید گفت که؛ بله شما شمال را هم مثل جنوب شهر نابود کردید. البته آن‌چه محصول دستتان است را نباید نادیده گرفت: شما فاصله طبقاتی را حداقل در ظاهر از بین برده‌اید؛ می‌توانید این را هم در رزومه کاریتان قراردهید: از بین‌بردن فاصله طبقاتی!