کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

همه آنها که شناسنامه ندارند

سام بوربور

24 اسفند 1395 ساعت 19:03

من حق دارم که از داشتن شناسنامه خوشحال باشم، حتی اگر داشتن آن برایم مزیتی نداشته باشد.


من حق دارم که از داشتن شناسنامه خوشحال باشم، حتی اگر داشتن آن برایم مزیتی نداشته باشد. چون آموزش دیده ام و می دانم داشتن اوراق هویتی یعنی چه. اما برای ساکنین روستاهای مرزی و دور افتاده، که نسل های قبلی شان هم هیچ آموزش رسمی ندیده اند و کاری با اداره جات و ... نداشته اند، شناسنامه مزیتی نداشته جز اینکه خود و پسران شان را راهی سربازی کنند و گله را بی چوپان و زمین را بی زارع کرده باشد. مدرسه ای هم در سال های دور نداشته اند که برای ثبت نام در آن نیاز به شناسنامه داشته باشند. این سرگذشت هزاران ایرانی بلوچی است که امروز در صف انتظار دریافت شناسنامه اند.
من می دانم که هزاران ایرانی، شناسنامه ندارند و پرونده های متعددی در ادارات مختلف که حتی هیچوقت مصلحت نیست که از بعضی از آنها نام ببریم تشکیل داده اند و ماه ها و سالهاست که منتظر صدور شناسنامه اند ولی به دلایل نا معلوم توفیقی حاصل نمی شود تا یکبار برای همیشه مشکل افراد بدون شناسنامه حل شود. من می دانم که همه اینها به دولت مربوط است و خواست مسئولین، مساوی با حل مشکل همه بی شناسنامه ها است.
من شناسنامه دارم ولی به من چه که تو و هزاران نفر دیگر شناسنامه ندارید.
من یارانه می گیرم، چون شناسنامه دارم و مثل همه آنهایی که یارانه می گیرند، به من ربطی ندارد که تو یارانه نمی گیری.
من بیمه دارم، چون شناسنامه دارم، من بیمار می شوم و علی رغم اینکه پس اندازی ندارم، نگران نمی شوم، چون بیمه دارم و بخش اعظم هزینه های درمان من در بیمارستان های دولتی را بیمه سلامت پرداخت می کند و به من ربطی ندارد که تو و هزاران نفر دیگر، بیمه هم ندارید.
ولی او و فرزندانش شناسنامه ندارند. طبعا بیمه هم ندارند، یارانه هم نمی گیرند، در روستایشان خشکسالی شده و اغلب مردم، که سابق بر این کشاورز بودند، بیکار شده اند، دولت هم به دلایل مختلف نتوانسته شغلی ایجاد کند و هر روز جوان دیگری آماده کار می شود ولی خبری از کار نیست. وابستگی به یارانه به بالاترین حد رسیده، تا جایی که بیشتر ساکنین روستا با همین مبلغ کم و ناچیزِ یارانه، زندگی می کنند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه می دارند.
هزاران نفر در همان روستاها شناسنامه ندارند و طبعا یارانه هم نمی گیرند، این یک دغدعه جدی است، شغلی ندارند و قطعا برای معیشت دچار مشکل هستند. وای از روزی که بیمار شوند، آنها که شناسنامه دارند و بیمه شده اند، توان مالی پرداخت کرایه و رساندن خود به بیمارستان دولتی و هزینه های حداقلی آن را ندارند. دیگر چه برسد به بی شناسنامه ها، آنها دچار محرومیتی مضاعف هستند، علاوه بر عدم دسترسی به آب سالم، بهداشت و باقی حقوق انسانی که از آن محروم مانده اند، نمی توانند آزادانه و با خیال راحت در شهر و کشورشان عبور و مرور کنند. به دنبال کار بگردند یا به هر دلیل دیگری که فکرش را بکنی از شهری به شهر دیگر بروند، پیش آمده که ایرانی بلوچی که شناسنامه نداشته به جای مهاجر غیر قانونی افغانستانی از کشور اخراج شده است.
در این بین کودکان بسیاری هم از تحصیل محروم شده اند و در هیچ آماری که مربوط به کودکان بی سواد و بازمانده از تحصیل است، جایی ندارند.
اینها تنها بخشی از محرومیت مردم بلوچستان مظلوم است، مردمی که صدایی برای رساندن درد خود ندارند و نجابت به آنها اجازه نمی دهد بیش از گلایه حرفی بزنند. مردمی که در سخت ترین شرایط به سر می برند و نگاه شان به دستان مسئولینی است که پیش از انتخابات قول ها می دهند و پس از آن فراموش می کنند. مردمی که شدت محرومیت و بی توجهی آنها را وادار کرده که فکر کنند، ما که در شهرهای آباد زندگی می کنیم، سرنوشت آنها برایمان مهم نیست، برایمان مهم نیست که دسترسی به آب سالم و بسترهای اولیه زندگی نداشته باشند ولی نمی دانند که بسیاری از مردم این شهر ها حتی خبر از حال زار آنها ندارند و اگر داشتند آنها هم، به جان و دل غم شان را می خریدند.


کد مطلب: 67620

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/67620/همه-شناسنامه-ندارند

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir