کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

فوتبال اقتصادی

فواد خراباتی

22 اسفند 1395 ساعت 17:54

فوتبال دنیا طی دو دهه اخیر شکل دیگری به خود گرفته و به یک صنعت تبدیل شده است. حال فوتبال بیشتر از آنکه یک ورزش باشد، یک تجارت سودآور برای بخش سرمایه داری است. در چنین شرایطی نتایج این رشته پرطرفدار براساس قدرت سرمایه دارها و اسپانسرها رقم میخورد.


فوتبال دنیا طی دو دهه اخیر شکل دیگری به خود گرفته و به یک صنعت تبدیل شده است. حال فوتبال بیشتر از آنکه یک ورزش باشد، یک تجارت سودآور برای بخش سرمایه داری است. در چنین شرایطی نتایج این رشته پرطرفدار براساس قدرت سرمایه دارها و اسپانسرها رقم میخورد. جالب تر آنکه اکثر این سرمایه گذاری ها بیشتر از کشورهای آسیای شرقی و حوزه خلیج فارس صورت گرفته است. در این میان چند سرمایه دار آمریکایی هم وارد این آشفته بازار شده و با خرید دو تیم پرطرفدار منچستریونایتد و لیورپول خود را وارد این رقابت کردند. سرمایه گذاری در فوتبال طی این دو دهه فصل به فصل شکل عجیبی ادامه دارد. حال این ورزش پرطرفدار یک تجارت خوب برای سرمایه داران چینی و البته شیخ های کشور های حوزه خلیج فارس است. قطار فوتبال سرمایه داری به سرعت در حال حرکت است، طوری که نام استادیوم یکی از تیم های پرطرفدار شهر لندن امارات بوده و یا نام استادیوم تیم فوتبال منچستر سیتی اتحاد است. اما فوتبال سرمایه داری به همینجا ختم نمی شود. خرید باشگاه پاریسن ژرمن توسط قطری ها در کنار فروش دو باشگاه بزرگ آث میلان و اینتر میلان به سرمایه داران چینی از دیگر اتفاقات عجیب دنیای فوتبال طی چند سال اخیر است. در این میان اسپانسرها هم نقش ویژه ای را در فوتبال امروز بازی می کنند. شرکت های هواپیمایی امارات و قطر اسپانسرهای اصلی دو باشگاه رئال مادرید و بارسلونا هستند. کارخانه لاستیک سازی یوکوهاما اسپانسر باشگاه چلسی است و این موارد تنها بخشی از سرمایه گذاری شرکت های بزرگ آسیایی در تیم های بزرگ فوتبال جهان است. اما جالب ترین مبحث برگزاری فینال جام حذفی و سوپر جام کشور ایتالیا در دو کشور چین و قطر می باشد ؟! برگزاری اردوهای پیش فصل و بازی های تدارکاتی در کشورهای آسیایی و ایالات متحد آمریکا هم نشان از قدرت بالای سرمایه داران در فوتبال جهان دارد. اکنون خبر میرسد در فصل تابستان اسپانسرها در تدارکات برگزاری ال کلاسیکو در شهر میامی آمریکا هستند!! اما نکته حائز اهمیت دخالت سرمایه دارها و اسپانسرها در نتایج چند فصل اخیر فوتبال جهان است. بعد از آنکه فیفا به دلیل فشار همین بخش، میزبانی جام جهانی در فصل تابستان را به کشور قطر داده و این مورد باعث استعفای بلاتر از ریاست فیفا می شود. حال نشانه هایی از این فساد در دوران مدریت پلاتینی دیده شده و این داستان عجیب با وجود برکناری بلاتر و پلاتینی همچنان ادامه دارد!! باشگاه رئال مادرید بعد از حضور فلورنتینو پرز طی دو دهه اخیر از پرچمدارهای فوتبال سرمایه گذاری است، فلورنتینو پرز با خرید ستاره های بزرگی مثل رونالدوی برزیلی، لوئیز فیگو، دیوید بکهام و زین الدین زیدان تیم کهکشانی ها را تشکیل میدهد. او در دوره دوم ریاست خود بازهم با همان سیاست گذشته اقدام به خرید کریس رونالدو، مسعود اوزیل، کریم بنزما و کاکا میکند تا با جذب این ستارها، سرمایه گذاری بیشتری در کشورهای آسیایی و ایالات متحد آمریکا انجام دهد. اما در دوره دوم ریاست او این فقط باشگاه رئال مادرید و فلورنتینو پرز نیستند که به دنبال درآمدزایی و سرمایه گذاری هستند. حال باشگاه هایی مثل بارسلونا، چلسی، منچستر سیتی، پاریس ژرمن، آرسنال، منچستریونایتد، اینترمیلان و آث میلان هم وارد این چرخه شده و برای این بخش برنامه ریزی بلند مدتی کرده اند.
به طور مثال باشگاه بارسلونا بعد از دوران لوئیز فن خال و قهرمانی با فرانک ریکارد در کنار خرید ستارهایی مثل رونالدینیو طی یک دهه اخیر سرمایه گذاری های بزرگی در آسیا و ایالات متحد آمریکا انجام داده و با کمک اسپانسرهای این کشورها هواداران خود در سرتاسر جهان را به شدت افزایش داده است. مدیران این باشگاه طی دو سه سال اخیر با خرید ستارهایی مثل نیمار و سوارز بیشترین هزینه را برای جذب بازیکن کرده و همچنان به دنبال افزایش هواداران و توسعه اقتصادی باشگاه خود هستند. در گذشته سیاست باشگاه های ورزشی بر اساس تفکرات هواداران خود شکل می گرفت. آبی و اناری های شهر بارسلونا نماد مبارزه مردم ایالات کاتالان بوده و پیراهن این تیم چون پرچم این ایالات برای هواداران آن مقدس بود. آنچه مشخص است کاتالونیا سال های زیادی است که خواستار جدایی از کشور اسپانیا هستند و باشگاه بارسلونا بزرگترین رسانه آنها برای بیان این خواسته بود. بر همین اساس هیچگاه بر روی پیراهن این تیم شاهد تبلیغات مرسوم تیم های دیگر نبودیم. اما آنها هم بعد از قهرمانی با فرانک ریکارد گرفتار فوتبال سرمایه داری شده و حال بر روی پیراهن خود یک شرکت هواپیمایی را تبلیغ می کنند!! پرورش بازیکن بر اساس همان تفکر جدایی طلبی و حضور بازیکنانی چون کارلوس پویول، ژاوی و اینیستا این باشگاه اسپانیایی را تبدیل به باشگاهی خاص کرده بود. جالب تر آنکه آنها طی این سال ها بزرگترین رقیب خود را تیمی سیاسی قلمداد می کردند که با حمایت های پادشاه اسپانیا اقدام به خرید بازیکن میکند. انتقاد به سیاست های رئال مادرید و عملکرد کاملا متفاوت مدیران باشگاه بارسلونا خود نوعی اعتراض به حکومت اسپانیا بود، اما آنها هم طی چند فصل اخیر کاملا بر اساس سیاست های دو دهه اخیر سفیدپوشان شهر مادرید عمل می کنند. حضور در کشورهای آسیای شرقی، برگزاری اردو و بازی های تدارکاتی در کشورهای حوزه خلیج فارس، تورهای پیش فصل در ایالات متحد آمریکا در کنار قرارداد با شرکت های سرمایه گذاری و فرارهای مالیاتی نشان از تغییر تفکر مدیران بارسلونا دارد. در کشور انگلستان هم شرایط همین گونه است. خرید باشگاه چلسی توسط رومن آبراموویچ روس و حضور آمریکایی ها در دو باشگاه منچستر یونایتد و لیورپول در کنار خرید باشگاه منچستر سیتی توسط قطری ها و حضور اسپانسرهای اماراتی در تیم آرسنال لیگ این کشور را کاملا سرمایه داری کرده است. قهرمانی ها چلسی و منچستر سیتی طی چند فصل اخیر خود گواه همه چیز است. خرید بازیکنی مثل پل پوگبا با قیمت سرسام آور 120 میلیون دلار توسط سران یونایتد و حضور پپ گواردیولا در تیمی مثل منچسترسیتی تنها نشانه هایی از حضور فوتبال سرمایه داری در لیگ برتر فوتبال جزیره است. در این میان ژرمن ها به دلیل آنکه یک کشور صنعتی با تفکرات ناسیونالیستی هستند، همچنان در برابر فوتبال سرمایه داری مقاومت کرده و خود این ورزش پرطرفدار را اداره می کنند. اکنون با نگاهی دوباره به تیم های صدرنشین لیگ های معتبر فوتبال اروپا و هشت تیم پایانی مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان و لیگ اروپا بیشتر متوجه تاثیر فوتبال سرمایه داری در بالاترین سطح فوتبال می شویم. در چنین شرایطی حضور تیمی مثل بارسلونا در جمع هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا به لحاظ اقتصادی بسیار تاثیرگذار تر از تیمی مثل پاریسن ژرمن است. حال می توانیم متوجه قضاوت عجیب آیتکین و اشتباهات او در بازی دو تیم بارسلونا و پاریس ژرمن می شویم. اشتباهاتی که داور نروژی در سال 2009 و در بازی دو تیم بارسلونا و چلسی هم آن را انجام داده بود. انگاری تاریخ در حال تکرار شدن است اما این تکرار تاریخ نیست، چهارشنبه شب در ورزشگاه نیوکمپ شاهد معجزه فوتبال سرمایه داری بودیم. فوتبالی که نتایج آن در کشورهای آسیای شرقی، ایالت متحده آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس مشخص می شود. در چنین شرایطی خوب مشخص است با وجود شکست بارسلونا این تیم درصدی از هواداران خود را از دست داده و اردوهای تدارکاتی این تیم در تابستان پیش روی مطابق انتظار اسپانسرها پیش نخواهد رفت. اگر بارسلونا بازنده دیدار چهارشنبه در نیوکمپ بود آیا اسپانسرها و شرکت های سرمایه گذاری می توانستند در فصل تابستان و در شهر میامی آمریکا ال کلاسیکو برگزار کنند؟؟ اگر بارسلونا در این زمان از فصل مقابل پاریسن ژرمن حذف میشد آیا فروش پیراهن های این تیم در سرتاسر جهان کاهش پیدا نمیکرد؟؟ آنچه مشخص است تیم هایی مثل بارسلونا و رئال مادرید باید تا آخرین روزهای فصل در کورس قهرمانی باشند. کاهش اختلاف دوازده امتیازی دو تیم در فصل گذشته و شکست یاران انریکه مقابل تیم زیدان در فصل گذشته هم بر اساس همین تفکر صورت گرفت. اشتباهات عجیب آیتکین در بازی مقابل پاریس ژرمن اولین اتفاقات تلخ ورزش فوتبال طی دو دهه اخیر نبوده و بی شک آخرین آن هم نخواهد بود. در این میان تیم هایی مثل دورتموند، تاتنهام، المپیک مارسی، آتلتیکو مادرید، سویا ، ناپولی و آس رم همچنان جدای از این چرخه بوده و آخرین نفس های فوتبال در روح این تیمها دمیده می شود.


کد مطلب: 67526

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/note/67526/فوتبال-اقتصادی

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir